روزنامه “یو اسای تودی” در گزارشی با اشاره به احتمال بالای باخت دونالد ترامپ در انتخابات و مقایسه وضعیت او با روسای جمهوری سابق امریکا، یعنی کارتر و بوش پدر مینویسد: “دونالد ترامپ” مردی که گفته میشود میتواند هر چیزی را تصویرسازی و ترسیم کند در کارزار انتخاباتی روز شنبه در تولسا شاهد پایینترین میزان مشارکت هواداراناش بود. چه کسی میتواند او را مقصر بداند؟
این روزنامه افزوده است: سیاستمداری که جمعیتهای هواداراناش را دوست دارد و خود را در میانه جمعیتی یافت که به قدری کم بود که دو سوم صندلیهای محل سخنرانیاش خالی مانده بودند. چه خبری شومتر از این برای انتخاب دوباره ترامپ که او ببیند محل برگزاری سخنرانیاش آن هم در ایالتی با پایگاه رای قابل اطمینان برای جمهوریخواهان در سالهای گذشته به چنین وضعی دچار شده است. برای مردی که از تحقیرشدن میترسد دیدن این صحنه، تحقیرآمیز و خجالتآور بود.
تاریخ امریکا میتواند به ما یک تجربه بزرگ را بیاموزد؛ زمانی کارزار انتخاباتی یک نامزد ریاست جمهوری شکست خورده باشد این وضعیت میتواند به سوی بدترین درجه ممکن حرکت کند. تجربه ریاست جمهوری یک دورهای دو رئیس جمهوری معاصر تاریخ امریکا این موضوع را اثبات میکند: جیمی کارتر و جورج بوش پدر.
این روزنامه در ادامه مینویسد: “از نظر میهنپرستی و اخلاقمداری قطعا نمیتوان بین سی و نهمین و چهل و یکمین رئیسجمهوری امریکا با ترامپ تشابهی قائل شد. کارتر و بوش پدر دو شخصیت قابل احترام برای امریکاییها بودند. هر دو یونیفورم کشورشان را پوشیده بودند و کل زندگیشان را به خدمت در بخش خدمات عمومی برای شهروندان اختصاص داده بودند، موضوعی که هرگز برای ترامپ رخ نداده است.
با این حال، در تلاش آن دو برای پیروزی مجدد در انتخابات ریاست جمهوری شباهتهایی دیده میشوند. نرخ بیکاری در سال ۱۹۸۰ و ۱۹۹۲ میلادی بسیار بهتر بود. در مه ۱۹۸۰ این نرخ ۷.۵ درصد و در مه ۱۹۹۲، ۷.۶ درصد بود. با این حال، کارتر و بوش پدر هر دو شکست خوردند، اما در مه ۲۰۲۰ نرخ بیکاری چه میزان بوده است؟ آمار اداره کار امریکا این نرخ را ۱۶.۳ درصد اعلام کرد، اما به نظر میرسد میزان واقعی بیش از این مقدار است. وضعیت بازار سهام امریکا نیز در آن زمان بهتر از امروز بود. میزان کاهش ارزش سهام در سال جاری ۴.۱ درصد بود در حالی که در سال ۱۹۸۰ میلادی این میزان به مقدار ۵.۶ درصد افزایش یافت و در بازه زمانی مشابه در ژانویه تا ژوئن در سال ۱۹۹۲ تنها کاهشی ۳.۲ درصدی داشت.
در این جا نرخ بیکاری و ارزش سهام بورس ذکر شد؛ چرا که ترامپ در طول سه سال گذشته به کارنامه خود در این زمینه میبالید و معتقد بود که باعث بهبود وضعیت آن شده است.
اگرچه دادههای مذکور برای کارتر و بوش پدر ضعیف بودند برای ترامپ در بدترین سطح ممکن قرار دارند. اما وضعیت در مورد میزان حمایت عمومی از روسای جمهوری اسبق و ترامپ چگونه بوده است. در سال ۱۹۸۰ میلادی، نظرسنجی گالوپ میزان محبوبیت کارتر را ۵۶ درصد اعلام کرد، اما ادامه بحران گروگانگیری سفارت امریکا در تهران باعث کاهش محبوبیت کارتر شد چرا که او در انجام عملیات آزادسازی گروگانها از طریق نظامی شکست خورد. این شکست در صحرای طبس در ایران رخ داد. ظرف مدت دو ماه میزان محبوبیت کارتر طبق نظرسنجی گالوپ به ۳۱ درصد کاهش یافت. کارتر هرگز نتوانست میزان محبوبیتاش را بهبود بخشد و در انتخابات نوامبر در برابر “رونالد ریگان” نامزد جمهوریخواه شکست خورد.
در مقابل، بوش پیشتاز در عرصه رهبری سیاست خارجی بود. او امریکا را در جریان فروپاشی دیوار برلین، شکست دادن عراق در نخستین جنگ خلیج فارس و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی هدایت کرده بود. یک سال پیش از انتخابات، میزان محبوبیت او طبق نظرسنجی ۵۹ درصد بود، اما رکود اقتصادی در سال ۱۹۹۱ و کاهش تولید ناخالص ملی به میزان ۱۱ درصد باعث کاهش محبوبیت او شد.
در آن زمان مطبوعات مینوشتند که گویا بوش از زندگی شهروندان عادی امریکایی بیاطلاع است. رکود اقتصادی خفیفی که در سال ۱۹۹۲ میلادی پایان یافت به محبوبیت او ضربه زد و باعث شکست او در برابر “بیل کلینتون” شد. در واقع این اقتصاد بود که سبب شکست او شد.
در اواخر ماه ژوئن، نظرسنجی گالوپ نشان داد که میزان محبوبیت ترامپ ۳۹ درصد بوده است. این میزان محبوبیت بد است. واقعیت آن است که ظرف مدت چهار ماه مانده به انتخابات اتفاقات زیادی میتوانند رخ دهند. با این حال، برای ترامپ بسیار دیر است که بتواند وضعیت خود را بهبود بخشد.