شما چه انتظاری از سفر امروز نخست وزیر ژاپن به تهران دارید؟ احتمالاً تعداد زیادی ممکن است پاسخ دهند که این سفر «شینزو آبه» سفر یک میانجی میان ایران و آمریکا به تهران است. با توجه به فضای روانی که در این روزها در اطراف این موضوع ایجاد شده چنین برداشتی ممکن است اما این برداشت از سفر «آبه» چقدر مطابق واقع است؟ و نخست وزیر یک کشور دیگر حتی کشوری مانند ژاپن چقدر احتمال دارد که بتواند واسطه حل اختلافات ایران و آمریکا باشد؟
یک میانجی میان ایران و آمریکا حتی برای حل اختلافات دو سال اخیر دو کشور بر سر برجام باید چند اقدام مهم انجام دهد. اول اینکه باید آمریکا را به توافق هستهای برگرداند و تحریمهای فراسرزمینی آمریکا را حذف کند که واضح است چنین اتفاقی یک عقب نشینی بزرگ از سوی آمریکا محسوب میشود از این رو انتظاری محال است. دوم باید آمریکا را وادار کند حداقل در ظاهر از اقدامات خصمانه علیه ایران دست بردارد که این کار هم با سیاست و ژست سردمداران کاخ سفید نظیر ترامپ، بولتون و پمپئو غیر ممکن به نظر میرسد. سوم آنکه اساساً سیاستها ورفتارهای منطقهای و بین المللی آمریکا و مبانی سیاست خارجی و ایدئولوژی این کشور آن قدر در تضاد با جمهوری اسلامی هست که بتوان گفت یک میانجی نمیتواند این حجم از اختلافات و مسائل را حل کند. اما آنچه انتظار هااز سفر آبه را تا حد زیادی کاهش میدهد آن است که ترامپ و کاخ سفید اگر واقعاً به دنبال اعزام میانجی بودند در آستانه سفر «آبه» تحریم علیه پتروشیمی ایران را اعمال نمیکردند و روز گذشته هم از تحریم اینستکس (سازوکار تجاری مالی اروپا برای مراوده با ایران) سخن نمیگفتند تا نخست وزیر ژاپن را خلع سلاح نکنند. اکنون سوال این است که جو رسانهای که برخی رسانههای خارجی و حتی داخلی درباره این سفر به راه انداختهاند و با عنوان میانجی آن را برجسته میکنند چه منشائی دارد؟
به نظر میرسد این فضا را باید در ادامه «نمایش مذاکره» از سوی آمریکاییها دانست که با هدف تکمیل راهبرد «فشار» علیه ایران درحال اجراست. به راه انداختن فضای رسانهای که مدعی میانجی گری «آبه» است باهدف اثرگذاشتن روی نظام محاسباتی مسئولان ایران است تا حداقل در میان برخی مقامات این تلقی و ذوق زدگی را ایجاد کند که شاید زمان خوبی برای مذاکره با آمریکا ایجاد شده است. همین مسئله عملاً میتواند صف متحد مقامات کشورمان مقابل دشمن را تضعیف کند. این تلقی اشتباه و اختلال نظام محاسباتی مقامات ایران اگر در مذاکرات محرمانه با «شینزو آبه» هم وجود داشته باشد پس از گزارشی که او به ترامپ خواهد داد، عملاً ممکن است پیام تضعیف صف متحد ایران مقابل دشمن را به کاخ سفید مخابره کند.
البته این مسئله اصلاً به این معنا نیست که نباید حرفهای «آبه» را حتی درباره آمریکاییها شنید. بلکه همه حرفهای او را چه از جانب آمریکاییها باشد و چه از جانب خودش باید خیلی دقیق و هوشمندانه شنید اما باید مراقب پیامی که به وی صادر میشود بود. سیاست اصولی ایران همیشه این بوده که برای همه رفتارها و سیاستهای خود منطق محکم داشته است. بنابراین اولاً باید طرف ژاپنی به خوبی و عیان درک کند که جمهوری اسلامی ایران اهل منطق و گفت و گوست اما نه گفت و گو همراه با فشار و تهدید. ایران هرگز عزت ملی خود را فدای هیچ گفت و گویی نمیکند. پیام دوم که «آبه» باید از دیدار مقامات کشورمان برداشت کند پرهیز از ذوق زدگی برای مذاکره و صفوف متحد ملت و مسئولان مقابل آمریکایی هاست. راهبرد فشار آمریکاییها تاکنون نتوانسته است ایران را تسلیم کند به همین دلیل آنها به دنبال تاکتیکهای مکمل برای راهبردشان هستند؛ موضوعی که هم جامعه ایران و هم مسئولان باید مراقب آن باشند.