درباره نحوه مواجهه کودکان با اپراتور مراکز امدادی و انتظامی اظهارکرد: بسیاری از کودکان و حتی در مواردی نوجوانان در زمان وقوع حوادثی برای خود، والدین یا محیط اطرافشان چگونگی تماس با نیروهای امدادی یا انتظامی را نیاموختهاند و اگر زمانی که تنها هستند برای آنها حادثهای اتفاق بیفتد نمیتوانند تصمیم درستی گرفته و با مدیریت شرایط با مراکز امدادی تماس بگیرند. چرا که اکثر افراد حین بروز حوادث توانایی مدیریت شرایط را از دست میدهند و به واسطه آن ممکن است عکس العمل های احساسی از خود بروز دهند و زمانی به فکر تصمیم منطقی بیفتند که دیر شده باشد.
این روانشناس با بیان اینکه در زمان وقوع حوادث اولین کاری که باید به ذهن یک فرد خطور کند تماس با نیروهای امدادی است، گفت: در بسیاری از موارد این اتفاق با گذشت زمان همراه است و افراد شاید زمانی به این فکر بیفتند که مدت زمان طلایی از دست رفته باشد.
وی ادامه داد: اینکه نحوه تماس با نیروهای امدادی و انتظامی در زمان وقوع حوادث را از کودکی به افراد آموزش دهیم نه تنها میتواند در بزرگسالی افراد تأثیرگذار باشد و افراد عکس العمل به موقع تری از خود نشان دهند، بلکه برای کودکان نیز کاربرد دارد چرا که کودکان جامعه امروزی مدت زمان بیشتری را نسبت به کودکان قدیم در خانه تنها هستند، کودکان بیشتری تک والد و کودکان بیشتری تک فرزند هستند بنابراین آموزش تماس با نیروهای امدادی از جمله آتشنشانی، اورژانس، پلیس و… باید از آموزشهایی باشد که توسط والدین کودکان و مراکز آموزشی جدی گرفته شود.
این روانشناس با بیان اینکه کودکان از آموزشهای عملی و غیر مستقیم نسبت به آموزشهای مستقیم و لفظی، تأثیر بیشتری دریافت میکنند، گفت: در بیشتر موارد والدین به صورت لفظی به کودکان آموزش میدهند که هنگام وقوع حوادث با نیروهای امدادی تماس بگیرند و سپس شمارههای مربوط به این تماسها را با آنها تمرین میکنند تا حفظ شوند، این روش شاید بتواند برای زمانی که کودکان در شرایط عادی قرار دارند مؤثر باشد اما هنگامی که حادثهای اتفاق میافتد این یادگیری کمک چندانی به کودکان نمیکند و بیشتر این کودکان نمیتوانند از این آموزشها به خوبی استفاده کنند، چرا که مهارت مهمتری که تسلط برخود به هنگام حوادث و شرایط غیرعادی است تمرین نکردهاند.
وی ادامه داد: کودکی که ممکن است حتی تجربه وقوع حادثه را نداشته باشد، طبیعتاً درک دقیقی نیز از آن ندارد، بنابراین زمانی که یک حادثه اتفاق میافتد شاید نتواند حفظیات خود را به صورت دقیق به یاد بیاورد.
ناقل با بیان اینکه یکی از بهترین روشها برای آموزش که میتواند در خانه و مراکز آموزشی استفاده شود آموزش از طریق بازی و اجرای تئاتر است، گفت: اجرای این روش در مهدکودکها بین کودکان همسال میتواند بسیار مؤثر باشد، مربی میتواند نمایشی را ترتیب دهد تا هر یک از کودکان در آن نقشی را به عهده گیرند، برای مثال میتوانند، بیمار، فرد تماس گیرنده با نیروی امدادی و نیروی امدادی باشند تا از این طریق تماس با نیروهای امدادی را فرا بگیرند. این بازی و همینطور قصه گویی به دلیل اینکه کودکان بازیها را تصور میکنند و شاید چندین بار این نمایش را با خود دوره کنند بنابراین تماسهای ضروری را بهتر آموزش میبینند و در موقعیتهای مشابه اضطراب کمتری خواهند داشت چون تجربه جانشینی داشتهاند.
این روانشناس با بیان اینکه باید کودکان با نحوه تماس با این سامانهها و نکاتی ضروری که در تماس تلفنی بیان شود را بیاموزند، اضافه کرد: البته باید در جریان همین بازیها به کودکان نیز این آموزش داده شود تا از تماس بی موقع و ایجاد مزاحمت برای این شمارهها خودداری کنند.
وی با اشاره به شیوه آموزش شماره تماس به کودکان گفت: اگر بخواهیم شماره تماسی مثل ۱۲۵ را به کودکان آموزش دهیم بهتر است که اعداد را به صورت مجزا ” یک، دو، پنج “به آنها آموزش دهیم زیرا کودکان اعداد را به صورت مجزا بهتر به خاطر میسپارند و بهتر در حافظه آنها ثبت میشود.