محمد جواد ظریف شب گذشته طی یک پست اینستاگرامی از سمت خود استعفا کرد و نوشت: « از بزرگواری مردم عزیر و دلاور ایران و مسئولین محترم در ۶۷ ماه گذشته بسیار سپاسگزارم. از ناتوانی برای ادامه خدمت و تمام کاستیها و کوتاهی ها در دوران خدمت صمیمانه پوزش میخواهم. شاد و سربلند باشید.»
انتشار این خبر همانا و آغاز گمانهزنیها در مورد جایگزین او ، همانا. تا لحظه نگارش این گزارش هنوز اطلاع دقیقی در مورد پذیریش استعفای ظریف توسط رئیس جمهور حاصل نشده است و تنها اخباری از قول منابع آگاه به گوش میرسید. به عنوان مثلا دبیر گروه سیاسی ایرانا در صحفه توییتر خود نوشته بود که یک منبع آگاه گفته است «پایان ظریف».
همزمان با شوکی که خبر استعفا به جامعه داد و موجی که در رسانه های داخلی و خارجی انداخت، نگرانی ها بابت گزینه جایگزین ظریف آغاز شد. چنانچه علیرضا رحیمی نماینده تهران در صفحه توییر خود نوشت: ظریف دومی ندارد. جانشین او یا با کرنش مدیریتی خسارت ساز خواهد شد و یا به نام انقلابیگری دستاوردهای زیادی را بر باد خواهد داد. اگر استعفای ظریف جدی و قطعی باشد ثابت میکند خنجر مخالفان داخلی اثرگذار بوده است. فردا قبل از جلسه علنی مجلس پشت پرده استفعا را بحث خواهیم کرد.
بعید است که بلاتکلیفی در مورد پذیرش استعفای ظریف خیلی طولانی شود و در شرایط کنونی هیات حاکمه ناگزیر است سریعا تکلیف این ماجرا را معلوم کند. روشن است که مملکت بدون وزیر خارجه نمیماند. به خصوص حالا که مسائل بلاتکلیف بسیاری در این حوزه وجود دارد. از FATF گرفته تا ماندن یا نماندن در برجام هر یک به تنها میتواند سرنوشت ایران را تغییر داده و نگاه و رویکرد وزیر خارجه بعدی در آن بسیار موثر است.
سید عباس عراقچی یکی از گزینههای محتمل برای جانشینی ظریف است و قاعدتا نباید تغییری اساسی در رویکرد وزارت امورخارجه ایجاد کند. هرچه باشد او در همه مراحل مذاکرات هسته ای پا به پای ظریف آمده و با او همکار بوده است. مخالفان و منتقدان ظریف قطعا او را ترجیح میدهند زیرا روحیاتش با آن کرنشی که علیرضا رحیمی میگوید سازگارتر است.
دومین گزینه ممکن اما علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی است. او نیز به قدر عراقچی در جریان مذاکرات هسته ای زحمت کشیده و به ظریف یاری رسانده است. سابقه تصدی این وزارتخانه را نیز دارد و بعد از آن تهدیدهایی که در صحن علنی مجلس شنید مستحق آن است که جای وزیر مستعفی را بگیرد.
برخی معتقدند که محمود واعظی را نیز باید در فهرست گزینه های جانشینی ظریف قرار داد. او از همان ابتدا یعنی سال ۹۲ مایل بود که این وزارتخانه را اداره کند اما سهمش وزارت ارتباطات بعد هم رئیس دفتری رئیس جمهور شد. از آنجا که نفوذ و اثرگذاری قابل توجهی در تصمیمات پاستور دارد بعید نیست اگر از فرصت به وجود آمده بهره برده و آرزوی دیرین خود را محقق کند.
مجید تخت روانچی نیز ممکن است که یک بار دیگر به میدان مشق برگردد. او در تیم سیاست خارجی روحانی کم زحمت نکشیده و معاونت اروپا و آمریکا را به خوبی اداره کرد. درست است که اخیرا به واسطه پذیرش معاونت سیاسی از این وادی دور شد اما اگر ظریف نباشد وضع فرق میکند و ممکن است یک بار دیگر از ظریفت او در همان وزارتخانه استفاده شود.
اگر آنطور که علیرضا رحیمی گفته است، گمانه معرفی وزیر متفات تر را در نظر بگیرم باید منتظر شنیدن اسامی همچون امیرعبداللهیان بود و این یعنی تغییرات اساسی در سیاست خارجی. تغییراتی که به اعتقاد کارشناسان و صاحب نظران به صلاح کشور و مردم نیست. با این رویکرد باید خوشبین بود و منتظر ماند تا روحانی فردی را معرفی کند که راه ظریف را ادامه دهد. با این نگاه شانس صالحی از همه بیشتر خواهد بود.
به هرترتیب این معما حل نمیشود مگر حسن روحانی هرچه سریعتر تصمیم خود را در مورد پذیرش استعفای ظریف و جانشین او اعلام کند.