کتاب «إنّ مع الصبر نصرا»، خاطرات خودگفته رهبر معظم انقلاب به زبان عربی است که از سوی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای به تازگی منتشر شده است.
تمرکز عمده خاطرات نقل شده در این کتاب، بر دوران مبارزات معظمله در سالهای پیش از انقلاب، دستگیری و زندانی شدنشان در زندانهای شاه است؛ هرچند خاطراتی از دوران کودکی ایشان نیز نقل شده است. این اثر همزمان با چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی در کشور لبنان رونمایی و توزیع شد. ذکر خاطرات از زبان ایشان بر اهمیت کتاب افزوده و سبب استقبال گسترده در کشور لبنان شده است؛ به طوری که طی سه روز پس از رونمایی، چاپ نخست این اثر که در پنج هزار نسخه منتشر شده بود، به اتمام رسید.
همچنین گروههای مردمی در کشورهای مختلف عربی نیز از انتشار آن استقبال کردهاند. قرار است در پی درخواستهای مطرح شده، این کتاب در بازار نشر عراق نیز توزیع شود. از سوی دیگر، عربزبانهای ایران نیز متقاضی دریافت کتاب بودهاند که قرار است در این مناطق نیز توزیع شود.
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم:
جاذبه نواب
در واقع، از وقتی چشمم به این مرد افتاد، دیدم با تمام احساسم مجذوب اویم و از ژرفنای قلبم دوستش دارم.
در این سفر، گروهی از فدائیان اسلام نوّاب را همراهی میکردند که بیشترشان جوان بودند.
عقاب … عقاب، … گرفتیمش!
هنگام خداحافظی به فرزندان گفته شد: پدرتان عازم سفر است. من گفتم لازم نیست دروغ گفته شود، و واقع قضیه را به بچهها گفتم. وقتی از خانه بیرون آمدم، دیدم خانه در محاصره عدّه دیگری از افراد است. اتومبیلی را به داخل کوچه باریکی که خانه در آن واقع بود، آوردند. این اتومبیل یک جیپ معمولی بود.
بدون آنکه چشمم را ببندند، مرا در اتومبیل نشاندند. یکی از آنها پشت بیسیم تکرار میکرد: عقاب … عقاب … عقاب، … گرفتیمش … گرفتیمش!