در آخرین نماز جمعه ماه مبارک رمضان و همزمان با راهپیمایی روز قدس در سال ۸۸ برخی از عناصر فتنه پس از پایان نماز جمعه در خیابان شعار «نه غزه، نه لبنان…» سر داده تا خط راهبردی مانیفست فکری آشوب را به نمایش بگذارند، فردای آن روز روزنامه رسالت که اغلب نقد مصلحانه به مواضع اصلاحطلبان داشت در سرمقاله خود به طور مستقیم محمد خاتمی، مهدی کروبی و موسویخوئینیها را خطاب قرار داده و نوشت که چگونه خط امامیها یکشبه در خط آمریکاییها قرارگرفتهاند؟
البته در همان روز شیمون پرز نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی پاسخ این سؤال را داده و در یک سخنرانی از پیش تعیین نشده اعلام کرد که جنگ با ایران از داخل مرزهای آن آغاز میشود! پسازاین سخنرانی سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی نیز در گزارشی به ارزیابی راهپیمایی روز قدس در تهران پرداخته و فاش کرد که شعارهای آشوبگران را طراحی کرده است.
ده روز بعدازاین نمایش خاص در تهران، رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا با اشاره به ماجرای روز قدس، به شبکه CNN گفت که در حال حاضر به دلیل شکافهای عمیق در ایران، تحریم اثرگذارتر از گذشته است. ما در حال حاضر شکافهایی را در ایران یافتیم که در ۳۰ سال گذشته بیسابقه است. معترضان (آشوبگران) بهجای پیگیری رأی خود، برخی سیاستهای کلی جمهوری اسلامی را هدف گرفتهاند، این سخنرانی بعدها مقدمه تحریمهای همهجانبه آمریکاییها علیه مردم ایران بود. گیتس در حدود ۹ ماه بعد در گفتگویی دیگر با شبکه فاکس نیوز ارزیابیهای خود از روز قدس را تکمیل کرده و گفت که فشار اقتصادی در داخل ایران همراهانی داشته و میتواند تا سر عقل آوردن جمهوری اسلامی ایران ادامه پیدا کند.
روزنامه لسآنجلس تایمز مدتی بعد از گفتگوی اول وزیر دفاع آمریکا در دو تحلیل مجزا از یکدیگر نوشت که آمریکا میتواند با افزایش فشار هستهٔ به ایران هم تهران را کنترل کرده و هم رضایت جنبش سبز را به دست آورد، این تیر دو شعبه مدتی بعد دریکی از تجمعات ضدانقلاب در شهر لندن به هدف نشسته و محسن مخملباف که آن روزها نقش لیدری آشوبها را بر عهده گرفته بود در بیانیه پایانی آن اعلام کرد که مردم ایران انرژی هستهای نمیخواهند.
گفتهشده بود که این بیانیه عجیب مورد تائید میرحسین موسوی نیز قرارگرفته و اصلاحطلبان در داخل کشور با آنهم سرایی دارند، این بیانیه آنچنان به دل آمریکاییها نشسته بود که مایکل لدین مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا در یک سخنرانی بهشدت هیجانی شده و اعلام کرد که روزی از پشتصحنه حوادث سیاسی در ایران پس از انتخابات پردهبرداری خواهد کرد.
لدین پسازاین سخنرانی در سی شهریور سال ۸۹ در یک گفتگوی اختصاصی با رادیو فردا ارگان سیاسی و تبلیغاتی سازمان سیا روایت دوم از ارتباط با یک کانال خاص سیاسی در ایران رونمایی کرده و گفت:
من هیچوقت به وجود افرادی معتدل در حکومت ایران اعتقاد نداشتم. آنچه من به آن اعتقاد داشتم، وجود افرادی است که خواهان رابطه بهتر با ایالاتمتحده بودند. من اسم این افراد را بههیچوجه میانهرو نمیگذارم. این افراد چه کسانی بودند؟ کسانی که ما با آنها وارد گفتوگو شدیم. افرادی از دفتر نخستوزیری بودند، از دفتر میرحسین موسوی و اطرافیانش…
شیخ پردهنشین و مفتی صهیونیست چه میگویند؟
همزمان با راه افتادن طوفان الاقصی و شکست سنگین سازمان اطلاعاتی و نظامی رژیم صهیونیستی بار دیگر کانال ارتباطی آمریکاییها که تحت عنوان لابی بایدن در تهران، بار دیگر فعالشده است. پیام خاتمی درباره جنایت صهیونیستها در غزه با کلیدواژه توجه به منافع ملی بهجای ماجراجویی خارجی و نیز سخنان عبدالحمید اسماعیل زهی امامجمعه مسجد مکی در خودداری از محکوم کردن جنایت جنگی توسط اسرائیل بخشی از این ماجراست؛ این دو موضعگیری خاص همجهت با شعار فتنهگران در روز قدس در سال ۸۸ است.
رئیس دولت اصلاحات در اطلاعیه خود پس از چند جمله تعارف را کنار گذاشته و بهجای گرفتن موضع صریح و روشن درباره حوادث خواهان تدبیر در آن شده است. این گزاره روشن در بیانیه جبهه اصلاحات نیز تکرار شده و اصلاحطلبان نیز پس از بیان چند تعارف سیاسی و از سر رفع تکلیف به سراغ اصل موضوع رفته و نوشتهاند:
جبهه اصلاحات ایران به مقامات رسمی کشورمان توصیه میکند از هرگونه اظهارات و مواضع غیرمسئولانه و هیجانزده که به القای نقش مستقیم ایران در این عملیات دامن بزند، پرهیزکرده و منافع و مصالح ملی کشور را در معرض تهدید و آسیبهای احتمالی قرار ندهند.
در این بیانیه دفاع از مردم مظلوم فلسطین وجهالمصالحه پاردایمهای دیگری شده است، اگرچه عبدالحمید بهروشنی پیام خود را به مقصد رسانده است اما پیامهای جدید اصلاحطلبان برای مخاطبان خود در کاخ سفید نیاز به رمزگشایی دارد، این اقدام را روزنامه اعتماد برعهدهگرفته و مینویسد:
در محافل داخلی کشور نگرانیهایی در این خصوص ابراز میشود که این حمایتها نباید منافع ملی کشور را در معرض آسیب قرار دهد. ابهاماتی هم درباره گسترش دامنه درگیری به سایر کشورها ازجمله ایران شکلگرفته که باید درباره آن روشنگری شود. معتقدم لازمه جلوگیری از این تجاوزگریهای اسراییل، آگاهی ملت از واقعیتهاست. باید سیاست رسانهای صادقانهای در کشور شکل بگیرد و نگاه یکسویه در رسانهها جای خود را به جریان سیال رسانهای بدهد. از سوی دیگر باید بهگونهای موضعگیری شود که ضمن دفاع اصولی از حقوق ملت فلسطین، بهانه به دست دشمنان ایران ندهد تا مسئولیت حقوقی علیه ایران ایجاد کنند. مانند اشتباهاتی که در ماجرای ارسال پهپاد به روسیه علیه ایران شکل گرفت!
همزمان با این سیگنالهای خاص از داخل کشور برای نشان دادن شکاف ادراکی پیرامون مسئله فلسطین؛ در خارج از کشور نیز برخی از اکانتهای نزدیک به ضدانقلاب هشتگ همراهی مردم ایران با اسرائیل را راهاندازی میکنند، میان این بیانیههای خاص در پرده و آن رکگویی در بیرون از اندرونی رابطهای خاص وجود دارد که برای روزهای پس از پایان طوفان الاقصی برنامهریزی کرده است.
وبسایت امواج مدیا نزدیک به محمدعلی شعبانی جاسوس هستهای این ارتباطات را تحلیل کرده و در شرح آن نوشته است: بسیاری از منتقدان نظام در داخل ایران مدتهاست که مخالفت خود را با حمایت مالی و سیاسی متحدان منطقهای جمهوری اسلامی اعلام کردهاند. شایانذکر است که «محور مقاومت» به رهبری ایران، گروههای مسلح شیعهٔ عراق، جنبش حزبالله لبنان، بازیگران فلسطینی مانند حماس و جهاد اسلامی فلسطین، دولت سوریه و جنبش انصارالله یمن را شامل میشود. منتقدان نسبت به این موضوع ابراز نگرانی کردهاند.
حالا مشخص میشود که منظور اصلاحطلبان رادیکال از «تدبیر بیشتر» و یا «تأمین منافع ملی» در پس بیانیههای سریالی در طوفان الاقصی چه بوده است، آنهای این بار تصمیم گرفتهاند تا شعار نه غزه، نه لبنان را با یک روتوش خاص ارسال کنند که نتیجه آن افزایش فشار خارجی بر ایران باشد.
در روزهایی که آمریکاییها با ارسال چند پیام خاص ازجمله انتشار اسناد کودتای ۲۸ مرداد سعی دارند خود را از مهلکه سخت در طوفان الاقصی نجات دهند، یک جریان سیاسی با اهداف انتخاباتی تلاش میکند که روی نظر بایدن اثرگذاری کرده و آنها را به افزایش فشار به ایران تشویق کند، پس از انتشار بیانیه ۱۵ مادهای خاتمی تبلیغ پروژه احتیاط در ارتباط با حماس گیرندههای خاصی در داخل و خارج از کشور دارد!