سالهاست که این روباه بی شرف که در سر سفارتخانه های خود نقش شیر دارد کینه و عداوتی تمام نشدنی با سرزمین شیران یعنی ایران دارد. آنهایی که سن و سالی دارند خاطرشان هست که این روباه بی صفت و بی شرف از ابتدای باز شدن پای نحسش به ایران همواره دشمن مردم ایران بوده است. از زمان پادشاهان ابله قاجار گرفته تا امروز. انگلیسی ها و بویژه رسانه دوست نمای پر از کینه شان یعنی بی بی سی همواره و در همه برهه ها سعی در ایجاد تفرقه در میان مردم ایران داشته اند.
اگر در زمان ملی شدن صنعت نفت بلحاظ نظامی دیگر توان مداخله نداشتند این بار نیز بیکار ننشسته و از طریق همزبانهای تازه به دوران رسیده خود یعنی آمریکا با کودتا سعی در خاموش کردن آزادیخواهی مردم ایران داستند. ظاهرا باید بپذیریم انگل استان سرزمین انگلهایی است که کینه و عداوتی عجیب با مردمان این سرزمین دارند.هرچند در کینه ورزی خود از معدودی خام اندیش خائن که وطن خود را به خوش خدمتی به دشمن ترین دشمنان ایران فروخته اند، نیز استفاده مینمایند. جالب اینجاست که این وطن فروشان نه تنها از رفتار خود در قبال وطن خویش ناراضی نیستند بلکه ژست روشنفکرانه و بیطرفانه هم میگیرند! این در حالی است که اگر از مردم عادی کوچه و بازار پرسیده شود از چه کشور یا کشورهایی نفرت داشته و آنرا دشمن اصلی ایران و ایرانی میدانند بدون شک اولین نام، کشور GBR یا کشور دزدان و راهزنان بزرگ (Grand Bandits & Robbers) خواهد بود. در ادامه بد نیست به برخی از رفتار های رسانه اختصاصی این دولت همیشه کینه ورز با ایران بپردازیم که خود شاهدی است بر مدعای ما.
فاجعه منا
روزی که ما داغدار مرگ ۵۰۰ ایرانی در منا بودیم، تریبون بیبیسی در اختیار کارشناس سعودی بود تا از آلسعود دفاع کند. همین روزها با ادعای بیطرفی مناظره راه میاندازند که یک طرف موافقان تحریم ایران باشند و طرف دیگر مخالفان تحریم و این مثلاً دعوت از دو طرف میشود ادای بیطرفی بیبیسی. یک فعال مجازی اصلاحطلب، ساکن لندن، در توئیتی به خوبی نوشته بود که «فرض کنید BBC مهمان موافق و مخالف دعوت کند برای موضوعات زیر: آیا سوزاندن یهودیان باعث پاکسازی جامعه میشود؟ آیا تجاوز به زنان برای جامعه مفید است؟ آیا قرنطینه کردن سیاهان به کاهش آلودگی شهر منجر میشود؟ دعوت کارمند FDD برای دفاع از تحریم عین موارد بالاست. بیطرفی نیست، بیشرفی است.»
حمایت بیبیسی از عبدالمالک ریگیروزهایی که مردم ایران داغدار جنایات گروهک ریگی در کشور بودند؛ روزهایی که حجم نفرت مردم از توحش دارودسته ریگی به اوج رسیده بود و فقط همان عاشورای تاسوکی کافی بود که کسی ننگ حمایت از ریگی را تاب نیاورد، تریبون بیبیسی فارسی در اختیار این گروهک تروریستی بود. در گزارش میزان آمده که «بیبیسی فارسی، در سال ۹۲ در گزارشی که کسری ناجی تهیه کرده بود، از اقدامات گروهک تروریستی جندالشیطان به سرکردگی عبدالمالک ریگی در به شهادت رساندن ۱۴ نفر از مرزبانان ایران [منطقه سراوان استان سیستان و بلوچستان]حمایت کرد. در این گزارش رپرتاژگونه، بیبیسی فارسی حتی از ذکر عنوان تروریست برای مهاجمان تروریست خودداری کرد و حمله این گروهک تروریستی به سربازان ایرانی را یک اقدام تلافی جویانه نامید!»
پس از دستگیری و اعدام عبدالمالک ریگی هم تریبون بیبیسی در اختیار یکی از حامیان او قرار گرفت تا او صراحتاً در بیبیسی بگوید که «اعدام عبدالمالک پایان گروهک جندالله نیست و او مظهر خواستهها و مطالبات مردم بلوچستان و در بعضی مواقع مردم ایران بود و تا زمانی که این مطالبات عملی نشود، این جنبش ادامه خواهد داشت.» حال چرا بیبیسی دلخور است که این اقدامات او بیان شده است؟ از عبدالمالک ریگی که یک تروریست شناخته شده بود، حمایت کردهاند و بعد ناراحت میشوند که چرا گفته شده بیبیسی علیه ایران عمل میکند!
ستایش درویش قاتلی که راننده اتوبوس مرگ بود!
اولین ساعاتی که خبر زیر گرفتن نیروهای ناجا توسط یکی از دراویش گنابادی آمد، بیبیسی از انتشار خبر خودداری کرد، سپس صرفاً به این خبر اکتفا کرد که اتوبوس به مردم حمله کرده است، بدون آنکه فاعل کار بیان شود. اتوبوس که حمله نمیکند! و در جریان دادگاهی این قاتل هم بیبیسی به حمایت از او پرداخت و در نهایت و پس از اعدام هم او را «شهید» نامید: «فرد به اصطلاح فعال حقوق بشر مهمان بیبیسی، در بخشی از صحبتهای خود، با وقاحت تمام قاتلی که چندین مأمور نیروی انتظامی را در ملأ عام به شهادت رسانده بود و در دادگاه به جرم خود اقرار و اعتراف کرده بود( اولین مصاحبه راننده در بیمارستان که اعتراف کرد کاری است که شده و نتیجه اش هم اعدام است!) شهید خطاب میکند و مجری بیبیسی هم که به نظر نمیرسد متعجب شده باشد، به این فرد اجازه ادامه صحبت هایش را داده و هیچ اعتراضی نمیکند.» در گزارشی که مدیران بیبیسی را عصبانی کرده، آمده که «در ماجرای قاتل خیابان پاسداران که داعش گونه مردم و تأمینکنندگان امنیت مردم را سوار بر اتوبوس زیر گرفته بود، بیبیسی فارسی تلاش مذبوحانهای را به کار بست تا این عنصر جانی و تبهکار را مظلوم جلوه دهد.»
در مورد اعدام عوامل داعش که در حمله به ساختمان مجلس شورای اسلامی و حرم امام نقش داشتند هم بیبیسی آنها را فقط «متهم» نامید و از به کار بردن عنوان تروریست برای آنها خودداری کرد.
شبیهسازی دروغ زوال صفویه با شرایط فعلی ایران
بیبیسی فارسی پس از ناکامی چندباره در دامن زدن به اعتراضات معیشتی در ایران، ظاهراً برای حلال شدن پولهایی که از سعودی گرفته است، ناچار شد از کف خیابان به اعماق تاریخ سفر کند!
سربازان ایرانی ملکه انگلیس که بارها مدیران ارشد خود را به روی آنتن آوردهاند تا قسم حضرت عباس بخورند که «یک رسانه مستقل و بیطرف» هستند، این بار به سراغ شاه عباس صفوی رفتند تا دلایل زوال صفویه را بررسی کنند، اما به طور کاملاً اتفاقی و بیطرفانه (!) نتیجه گرفتند که زوال صفویه به علت خشکسالی طولانی! محاصره اقتصادی از سوی عثمانی! کمبود سکه! قیام افغانها! کمبود پول برای سفر شاه! کمبود کالا! و درگیری در تنگه هرمز بوده است و البته اینها دلایلی است که سربازان ایرانی ملک و ملکه، هر شب به عنوان بخشی از شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی نظام جمهوری اسلامی ایران تبلیغ میکنند!
با این حال کارشناسان تاریخ معتقدند که اصولاً علت سقوط صفویه نه آن چیزهایی است که «بیبیسی دروغگو» میگوید بلکه اتفاقاً صفویه به خاطر کمبود توپخانه و اسلحه و رواج تریاک و حشیش میان درباریان، سقوط کرد و صفویه در زمان زوال، حکومتی ثروتمند بود.
بیشک شبه رسانه بیبیسی فقط شبیه رسانه است و ماهیت اصلی آن از دیرباز، اتاق فکر و مرکز براندازی حکومتهای مستقل و ضدامپریالیستی است و جز این هم از وزارت خارجه بریتانیا به عنوان هدایتکننده اصلی بیبیسی انتظار نمیرود. از زیرمجموعههای بیبیسی، یکی هم بیبیسی فارسی است که در این ماهیت، بسیار پرشورتر و هیجانیتر عمل میکند و آن هم به دلیل سربازان فارسیزبانی است که هر یک با عقدهای خاص از ایران به بریتانیا پیوستهاند.
اینکه بیبیسی فارسی، برنامه نخبگانی خود را با کارشناسان اجارهای به دروغپردازی وسیع از یک واقعه تاریخی اختصاص میدهد، نشان از ناامیدی آنها نسبت به ادامه اعتراضات تودهها در ایران است و به نظر میرسد صرفاً برای ادای دین به فرآیند براندازی در ایران همسو با ترامپ و ملک سعود است.
البته سربازان ایرانی ملکه بسیار عار میدانند که نام آنها در کنار ترامپ دیوانه و رهبریت داعش قرار گیرد، اما قضای روزگار کار را به آنجا رساند که حالا با این دو ملعون تاریخ، همسو و همپیاله شوند. به هر حال عبور بیبیسی از کف خیابان به سوژههای تاریخی، به معنی گذر آنان از موضوعات آشکار به سوژههای مبهم برای امکان وارونهسازی سوژهها و القای اهداف مورد نظر است که البته این دروغسازیهای تاریخی نیز از سوی یکی از شناختهشدهترین پژوهشگران تاریخ ایران رد میشود.
معتضد: برخلاف گفته بیبیسی صفویه بسیار ثروتمند بود!
خسرو معتضد، پژوهشگر تاریخ درباره دروغپردازیهای بیبیسی در برنامه پرگار میگوید: «این برنامه را تصادفاً دیدم، اما بسیاری از مطالبی که در آن گفته شد یا از سر بیسوادی کارشناسان برنامه بود یا مثل همیشه تلاش میشد با دروغپردازی مسیر برنامه را طبق اهداف پلید خودشان پیش ببرند و این مسائل را در ذهن مخاطبان خود با مسائل امروز کشور منطبق کنند.»
معتضد با اشاره به این موضوع که در این برنامه تلاش میشد مشکلات اقتصادی را علت سقوط دولت صفویه بیان کنند، اظهار داشت: «بر خلاف آنچه که در بیبیسی گفته شد، صفویه بسیار ثروتمند بود، زیرا هم تجارت ابریشم داشت و هم تجار کشورهایی مانند فرانسه مرتب به ایران میآمدند و جواهراتشان را میفروختند!»
این تاریخشناس میگوید: «سانسون، کشیش فرانسوی در سفر خود به ایران گفته بود که تمام غذاهایی که ایرانیها برایمان آوردند در بشقابهای طلا بود. از سوی دیگر صفویه به قدری ثروت داشت که حتی زین اسبهایش را هم از طلا میساخت. همچنین هدایایی که این دولت برای پادشاهان کشورهای همسایه میفرستاد، ازعالیترین پارچهها و سکههای طلا بود. با تمام این تفاسیر چطور میتوان گفت که دولت صفویه فقیر بوده است؟!»
معتضد ادامه میدهد: «در تاریخ آمده که به قدری شهرت ایران در دنیا پیچیده بود که پادشاه هلند به پادشاه ایران نامه مینویسد و میگوید که نیروی دریایی خودتان را به هلند بفرستید تا با کمک شما با برمه بجنگیم و این نشان میدهد که قدرت و ثروت صفویه تا چه اندازهای شهرت یافته بود.»
دلیل اصلی سقوط صفویه خوشگذران شدن پادشاهان بود
معتضد راجع به دلایل سقوط صفویه میگوید: «از شاه عباس به بعد پادشاهان ایران خوشگذرانی میکردند، حتی از این دوران به بعد پادشاهان درگیر مواد مخدری، چون حشیش و تریاک شدند که از هندوستان به ایران میآمد. در قرن هفدهم این پادشاهان به کشیدن مواد و خوردن تریاک مبتلا شدند؛ بنابراین باید گفت که اصلیترین دلیل سقوط صفویه، ثروت و خوشگذرانی زیاد پادشاهان بوده، وگرنه ایران پر از طلا بود، کشتیهایش مدام در حال تجارت بودند و تجار بزرگی داشت. همچنین آمار صادرات ایران به روسیه شگفت انگیز بود تا جایی که حتی مربای ایران نیز به این کشور صادر میشد.»
این تاریخشناس میگوید: «بیبیسی و برنامههایی که میسازد، حقایق را به مردم نمیگویند. به طور حتم این بحث در برنامه بیبیسی فارسی نیز بیدلیل نبوده و هدفی داشته، به خصوص آنکه تلاش میکرد مشکلات اقتصادی را برای سقوط صفویه پررنگ جلوه دهد، در صورتی که اصلیترین دلیل سقوط دولت صفویه نبود اسلحه و توپخانه بود.»
آشنایی با خبرنگاران بیبیسی
اشاره کردیم بی بی سی بر اساس سیاست های تفرقه و تنفر انگیز خود همواره از معدودی وطن فروش بهره می برد. این روش علاوه بر ایجاد حس نزدیکی بین بی بی سی و مخاطب ، قدرت اثرگذاری را هم بالا میبرد.چه اگر مجریان بی بی سی انیرانی یا غیر ایرانی بودند، امکان اثر گذاری بسیار کمی بر روی مخاطب وطن دوست ایرانی داشتند. اما استفاده از این خائنین در کنار بکارگیری ظرافتهای خبری خاص، امکان اغفال مخاطبین را برای بی بی سی بیشتر نموده است.هرچند که هستند هم وطنانی که علیرغم دیدن برنامه های بی بی سی، کماکام آنرا دشمن اصلی ایران و ایرانی میدانند.
اولین نفر از مزدوران بی بی سی، رزیتا لطفی است که پس از هفت سال مدیریت صادق صبا در «بیبیسی فارسی» در بهمن ۹۴، جایگزین وی شد. نامبرده علاوه بر نزدیکی به محافل منتسب به فرقه ضاله بهائیت، ارادت ویژهای به خاندان فاسد پهلوی دارد، به طوری که در دوران مدیریت وی در «بیبیسی فارسی»، اخبار مرتبط با ربع پهلوی برجستگی ویژهای پیدا کرده است. در دی ماه سال گذشته که گردانندگان بیبیسی از آشوب آفرینی پیاده نظام اربابان خود در ایران ذوقمرگ شده بودند، تریبون خود را در اختیار ربع پهلوی قرار دادند و البته این عنصر فاسد ته مانده پهلویها، گافهای خندهداری داد که تا مدتها مایه سرگرمی کاربران فضای مجازی بود.»
نفر بعدی مسعود بهنود است .مسعود بهنود را باید عنصر پیشکسوت دستگاه تبلیغاتی- امنیتی بیبیسی فارسی دانست. او به واسطه اینکه دروازه ورودِ خبرنگاران اصلاحطلب به رسانههای بیگانه است، لقب پدرخوانده بیبیسی فارسی را یدک میکشد. بهنود در دوران رژیم ستمشاهی به عنوان خبرنگار وابسته به ساواک شناخته میشد. او در آن ایام، انحصار مصاحبه با پرویز ثابتی، مرد مخوف دستگاه امنیتی اطلاعاتی رژیم پهلوی را داشت.
حسین باستانی .حسین باستانی در دوران دوم خرداد، به واسطه بولتننویسی برای رئیس دولت اصلاحات، از زمره روزنامه نگارانی بود که از رانت ویژه اطلاعاتی دولت بهره داشت. همین رانت اطلاعاتی باعث شد تا نامبرده به سهولت جذب شبکه رسانهای اپوزیسیون ضدایرانی شود. وی طی سالهای حضورش در خارج از کشور و فعالیت برای رسانههای ضدانقلاب و معاند همچون مسعود بهنود به جذب خبرنگاران فراری مبادرت ورزید. همکاری با بنیاد صهیونیستی هیفوس و عضویت در شورای سردبیر روزآنلاین و تحلیلگری و برنامهسازی برای بیبیسی فارسی از جمله سوابق کاری باستانی در خارج از کشور میباشد.
کامبیز فتاحی .فتاحی نیز از جمله کارکنان دستگاه تبلیغاتی-امنیتی بیبیسی فارسی است که با صهیونیستها رابطه حسنهای دارد و حتی در مهر ۱۳۹۲ نیز مسئول مصاحبه با قاتل کودکان فلسطینی یعنی «بنیامین نتانیاهو» بود؛ مصاحبهای که در آن، مطالب سخیفی علیه مردم ایران بر زبان نخست وزیر رژیم جعلی و غاصب صهیونیستی جاری شد.» سپس در مورد کسری ناجی میخوانیم که «کسری ناجی عضو فرقه ضاله بهائیت است. مردم ایران خاطره خوبی از گزارشهای کسری ناجی ندارند، یک بار در تاریخ ۲۵ بهمن ۱۳۹۰ گزارشی از ناو هواپیمابر یواساس آبراهام لینکلن هنگام خروج از تنگه هرمز تهیه کرد که سعی کرد قدرت توان امریکا هنگام خروج از تنگه هرمز را برجسته کند تا مردم ایران را بترساند!» گزارش او در حمایت از گروهک ریگی هم که ذکرش در ابتدای مطلب آمد.
ژیار گل .ژیار گل از دیگر خبرنگاران بیبیسی فارسی است که تمرکز عمدهاش پوشش اخبار و مطالبی با ماهیت تفرقهافکنانه در ارتباط با منطقه کردستان است، البته تولید گزارشهای مغرضانه با اهداف تجزیهطلبانه توسط ژیار گل فقط مربوط به استان کردستان ایران نمیشود بلکه نامبرده در مدت زمان حضور در ترکیه نیز این قبیل گزارشات را با محوریت منطقه کردستان ترکیه تدوین کرد که موجب اخراجش از این کشور شد.
سیاوش اردلان .اردلان از رادیو فردا به بیبیسی پیوسته است. او در اسفند ۱۳۹۶ که عناصر فرقه انگلیسی شیرازی اقدام به حمله به سفارت ایران در لندن کردند، طی گزارشی سعی در موجه جلوه دادن اقدام تجاوزکارانه این فرقه منحرف کرد. اردلان همچنین از آن دسته از گزارشگران بیبیسی فارسی است که مجوز تردد در پایگاههای نظامی صهیونیستها در اراضی اشغالی را دارد و حتی در زمان تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه در سال ۲۰۱۴ در شرایطی که کودکان و زنان فلسطینی در زیر بمبارانهای وحشیانه صهیونیستها جان میدادند، با حضور در بین نظامیان اسرائیلی به تعریف و تمجید از ادوات و تجهیزات متجاوزان صهیونیست پرداخت.