از سه ماه پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ تمامی نظرسنجیها به نفع “هیلاری کلینتون” متمایل بود تاجایی که حتی یک نظرسنجی معتبر آمار آرای دونالد ترامپ را بالاتر از هیلاری کلینتون نشان نمیداد.
هرچه به زمان انتخابات نزدیکتر شدیم وضعیت دونالد ترامپ در نظرسنجیها بهبود یافت و آرا هیلاری در نظرسنجیها افت کرد اما باز در نظرسنجی ملی هیلاری کلینتون یک تا دو درصد بالاتر از ترامپ نشان میداد ولی فردای انتخابات روند تغییر کرد؛ کاندیدای حزب دموکرات شکست خورده بود و کاندیدای پوپولیست حزب جمهوریخواه بعنوان رییس جمهور انتخاب شده بود.
پس از مدتی اعتراضها به نظرسنجی ها در آمریکا بالا گرفت؛ بعدها موسسات نظرسنجی بیان کردند که عامل خطای نظرسنجی انتخاباتی، مخاطبانی بودند که سعی کردند گرایش خود به ترامپ را پنهان کنند چرا که فکر میکردند بیان گرایششان به ترامپ خوشایند نیست.
این توجیه در حالی بیان شد که هیلاری کلینتون حدود سه و نیم میلیون رای، بیشتر از ترامپ کسب کرده بود پس نقطه مغفول نظرسنجیها چه بود؟ چرا نظرسنجی های سال ۲۰۱۶ درست از آب درنیامدند؟
آیا نظرسنجیهای انتخاباتی آمریکا قابل اعتماد است؟
اینها پرسشهاییست که نگارنده در پی پاسخ به آن می باشد.
نکته مغفول در صحت نظرسنجیهای انتخاباتی آمریکا عدم اهمیت تعداد رای نسبت به تعداد آرای الکترال در تعیین کنندگی انتخاب رییس جمهورست.
در نظرسنجیهای ملی معمولا نگاهی کلی از آرا مردم بیان میشود این درحالیست که روند کسب الکترال کالج تعیین کننده نهاییست.
بعنوان مثال ایالت کالیفرنیا طی چهل سال اخیر بغیر از موفقیت ریگان در این ایالت، همیشه به دموکراتها رای داده است این درحالیست که کالیفرنیا پرجمعیت ترین ایالت آمریکاست و فرض بالاترین نظر به کاندیدای حزب دموکرات به تحلیل روند پیروزی انتخاباتی کمک لازم را نمیکند.
یا ایالت تگزاس در اکثر اوقات به کاندیدای حزب جمهوریخواه رای میدهد و تعداد بالای افراد حامی حزب جمهوریخواه در این ایالت به ما در تحلیل پیروز انتخابات ریاست جمهوری آمریکا کمک ویژه نمیکند.
تعیین کننده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ایالتهایی هستند که به نوعی شناور یا مردد به حساب میآیند و موفقیت در این ایالتها میتواند تضمین کننده حدنصاب آرای الکترال برای کسب کرسی ریاست جمهوری باشد.
ایالتهایی چون ویسکانسین،میشیگان،پنسیلوانیا،کارولینای شمالی،آریزونا و فلوریدا از ایالتهای “رییس جمهورساز” انتخابات آمریکا محسوب میشوند.
یکی از دلایل باخت ال گور به بوش در سال ۲۰۰۰ تفاوت ۵۳۷رایی او نسبت به بوش در ایالت فلوریدا بود و با باخت در فلوریدا ال گوری که در مجموع کشوری بیش از ۵۰۰ هزار رای بیشتر داشت ریاست جمهوری را به جورج دبلیو بوش واگذار کرد.
یا از دلایل شکست هیلاری کلینتون در برابر ترامپ از دست دادن الکترالهای ایالتهای میشیگان ویسکانسین و پنسیلوانیا به ترامپ بود؛ اگر هیلاری کلینتون میتوانست ارا این سه ایالت مردد را از آن خود کند میتوانست بر ترامپ پیروز گردد.
در حدود کمتر از ۶ ماه مانده به انتخابات آمریکا نظرسنجیهای ملی گاه از برتری ۸ درصدی جو بایدن بر ترامپ سخن میگویند؛ این نظرسنجیها قابل اعتناست اما نباید مقهور آنها شد زیرا عامل پیروزی بایدن بر ترامپ موفقیت در جذب آرای الکترال ایالتهای مردد است.
اگرچه کرونا و پیامدهایش ضربه وسیعی به اعتبار و جایگاه ترامپ در میان مردم آمریکا زده است اما با توجه به مفروض سیالیت افکار عمومی و نظرسنجیها هنوز نمیتوان بطور محکم از شکست ترامپ سخن گفت.
اگرچه در شرایط فعلی در تعدادی از ایالتهای مردد نیز آرا در حال تغییر بسمت بایدن است اما فاصله هم آنچنان قاطع نیست.اگرچه پیامدهای کرونا ممکن است ساکن فعلی کاخ سفید را یک دورهای کند
اما پذیرش نتایج نظرسنجیهای ملی در آمریکا بدون در نظرگرفتن فرآیند آرای الکترال کالج منطقی نیست و میتواند سببساز خطاهای جدی در تحلیل گردد.
منبع: عصر ایران