«خارخانه»، سادهترین شکل این دستگاه سرمازا بود که بیشتر در میان تودهی مردم و طبقه فرودست جامعه رواج داشت. سپس انواع دستگاههای پیشرفته دیگر روی بام و گنبد خانهها قرار گرفت.
دو پوشه ساختن سقف خانه، دو جداره کردن دیوارهای اتاق تابستانه و انباشتن فضای میان دو جدار دیوار با یخ، از شیوههای دیگر خنک سازی و تهویه مطبوع فضای درون خانههای شاهان و بزرگان در دوره ساسانی و نخستین سدههای دورهی اسلامی در ایران بوده است. مناظر احسن در این باره مینویسد: عباسیان به تقلید از شاهان ایرانی، خانههایشان را با سقفهای دو پوشه میپوشاندند و بام اتاقهای تابستانگاهی خود را روزانه با گِل میاندودند. گِل مرطوب گرما را به خود میگرفت و هوای درون خانههایشان را خنک میکرد.
علی بلوکباشی در کتاب « در فرهنگ خود زیستن و به فرهنگهای دیگر نگریسین» نیز در این باره آورده است: از زمانهای بسیار دور پیوند مستقیمی بین محیط زیست جغرافیایی و محیط زیست فرهنگی انسان برقرار بوده است. همان طور که خصوصیات و شرایط اقلیمی و آب و هوایی در صورت بندی ویژگیهای فرهنگی جامعه تاثیر داشته، خصوصیات و ویژگیهای فرهنگی جامعهها نیز در دگرگونی محیط زیست جغرافیایی و تصرف فرهنگی در طبیعت اثر گذار بوده است.
مردم هر جامعه، زیستگاههای خود را بر اساس وضعیت اقلیمی و آب و هوایی جغرافیایی زندگی خود و متناسب با فرهنگ جامعهای که در آن زندگی میکنند، شکل میداده و همچنان ادامه میدهند. هوای گرم و خشک بخش بزرگی از سرزمین ایران و جان فرسا بودن زندگی در تابستانهای آن، مردم بومی را مجبور کرده تا با شناختی که از طبیعت خود دارند و با بهرهگیری از نیروی ابتکار و خرد جمعی خود و دانشها و مهارتهای فرهنگی در جامعه شیوههایی برای غلبه بر شرایط اقلیمی و طبیعی و پایین آوردن دما در فضای محل زندگی خود در تابستان به وجود بیاورند و در معماری خانههای خود به کار بگیرند.
ساختن برجهای بادگیر روی بامها، سرداب و حوضخانه در زیرزمین و بنای خیشخانه در بخشی از خانهها از جمله شیوههای کهن خنک سازی در معماری خانههای ایرانی بوده است. ابداع دستگاه خنک کنندهی خیشخانه در خانهها، ابتداییترین و سادهترین نوع وسیلهی تهویهی مطبوع در سنت معماری ایران به وجود آورد که بعدها به سرزمینهای همسایه نیز راه پیدا کرد.
مهندس پیرنیا- استاد فرهنگ معماری سنتی ایرانی- در مقالهای با عنوان «بادگیر و خیشخانه» اشاره کوتاهی به خیشخانه میکند. در قدیم، خیشخانه بخش مهمی از فضای تابستانگاهی خانههای بومی مردم ایران را تشکیل میداد و جایش در ادبیات معماری و تحقیقات تاریخی معماری ایران خالی است.
واژه «خیش» صورت دیگر واژه فارسی «کیش» و پارچه یا پردهای از جنس کتان یا کرباس ستبر و خشن است. پارچه خیش از بدترین کتان است. خیش را از سقف خانه یا اتاق تابستان نشین آویزان میکردند و با ریسمانی که به آن بسته بودند، آن را به حرکت در میآوردند و هوای فضای درون خانه و اتاق را تهویه و خنک میکردند.
برای خنک کردن بادِ خیش، پرده را با آب و گاهی با آب و گلاب خیس میکردند. در ایران قدیم این نوع بادبزنهای سقفی را که با کشاکش ریسمانی حرکت میکرد «بادفَر» و نوع بزرگ آن را «باد کَش» مینامیدند.
خیش قدیمیترین بادزن سقفی است که در ساختمان خانهها کار میگذاشتند . خانه و اتاق مجهز به خیش را «خیشخانه» میگفتند. در جامعههای عرب زبان خیشخانه را «بیت الخیش» و در هند «خَس خانه» میگفتند.
خیشخانه انواع مختلفی داشته است. «خارخانه» یا «خَشَن خانه» کلبه یا اتاقکی بود که آن را به شکلهای گوناگون با خارشتر، نی و یا پیش (شاخه و برگ درخت خرما) معمولا در کنار جوی آب و کنار اتاق نشیمن میساختند. تابستانها درون خارخانه یا خشن خانه مینشستند و با پاشیدن آب رویش، آن را مرطوب نگه میداشتند. این نوع خشیخانه از زمانهای بسیار گذشته در میان مردم ساکن در منطقههای گرم ایران به ویژه مردم سیستان و بلوچستان کاربرد داشته است. باستانی پاریزی پیشینهی خارخانه را با مبالغه به هزارها سال پیش میرساند و اختراع آن را به بلوچها نسبت میدهد.
«خیشخانه خیمهای» یا «چادری» را از پارچه کتانی ستبر و خشن میدوختند و در تابستانها آن را در کنار خانه برپا میکردند. دورادور درون خیمه را شاخه و برگ میچیدند و بالا می آوردند یا سبدهای بافته با شاخههای بید می گذاشتند. در گرمای روز، روی خیمه و شاخهها و برگها را آب میپاشیدند یا تکههای بزرگ برفِ به هم فشرده یا یخ را درون سبدها میگذاشتند . باد که به چادر میوزید با گذر از خیمه و شاخه و برگهای خیس، یا سبدهای پر از برف و یخ، هوای خنک را در فضای درون خانه پراکنده میکرد.
خیشخانه دیواری با انواع دیگر آن متفاوت بوده است. این خیشخانه کلبهای بود که روی دیوارهای آن پارههای نمد میآویختند و یک لولهی سوراخ سوراخ به طور افقی از بالای نمدها میگذراندند. وقتی که درون خیشخانه مینشستند، آبی را در لوله به جریان میانداختند و آب از سوراخهای لوله روی نمدها میریخت و آنها را تَر میکرد. با وزش نسیم و باد بر نمدهای خیس، هوای خنک و مطبوعی در فضای اتاق پخش میشد.
امروزه با وجود تکنولوژی، اختراع برق و انواع دستگاههای خنک کننده، مشکل تهویه هوا و غلبه بر گرما در فصل تابستان برطرف شده است اما با توجه به شرایط به روز شده، افزایش مصرف انرژی و گرم شدن کره زمین را نیز به همراه داشته است تا جایی که این روزها با قطع برق، میتوان گذری به امکانات خنک کننده گذشته داشت.