سنندج را که به سمت غرب حرکت میکنم به منطقهای خوش آب و هوا و سرسبز میرسم که هورامان یا اورامان نام دارد. منطقهای که بخش عظیم آن در کردستان و کرمانشاه و بخشی از آن هم در کردستان عراق است.
منطقهای کوهستانی و دارای درههای پر پیچ و آبشارهای فراوان که در دامنه کوهها میتوانی جنگل های متراکمی را نیز ببینی. پس از عبور از روستاهای مختلف به روستای اورامان تخت میرسم که به تازگی شهر شده است . روستایی با قدمت چند هزار ساله و جمعیتی ۲۸۰۰ نفره . منطقه ای محروم که با وجود محرومیتهای فراوان امید و تلاش در آن دیده می شود . یکی از سرگرمیهای جوانان و مردان هورامان تخت (( والیبال)) است. ورزشی که از اواخر دهه ۷۰ توسط معلمان و سربازان مرزی در این روستا متولد شده و هم اکنون به بازی و سرگرمی ثابت مردم آنجا تبدیل شده است. حتی نبود سالن و امکانات نتوانسته آنها را از این ورزش باز دارد. آنها هر روز در زمین بازی مدرسهای متروکه که بر اثر ریزش کوه به نقطه دیگر منتقل شده است مشغول بازی هستند. حتی افتادن توپ آنها به دره و دردسرهای بازگرداندن آن و خطر کوه بالای سرشان نتوانسته مانع برگزاری بازی هر روزه آنها شود. آنها با وجود محرومیت با همین زمین نصفه و نیمه هر روز والیبال بازی میکنند شاید والیبال بهانه ای است تا نشاط و آرامش را به خود هدیه دهند.