فراموشی و غفلت از یاد خدا مهمترین عامل سقوط انسانها به درههای گمراهی شمرده میشود؛ زیرا انسان برای عبودیت و معرفت خداوند پا به عرصه دنیا گذاشت تا در پرتو آن به اوج ارزشهای معنوی و تعالی روح دست یابد. از این جهت کسى که به بیماری نسیان مبتلا شود، حقیقت انسانى خویش را از یاد مىبرد و فراموش مىکند که در نظام عالم ذرهاى ناچیز است که براى تداوم حیات هر لحظه نیازمند فیض و عطاى الهى است.
در این بین شیطان با ابزارهای فریبندهای که در اختیار دارد، یکی از عوامل مؤثر در فراموشی یاد خداست؛ در این باره خداوند در آیه۱۹ سوره مجادله میفرماید: «اسْتَحْوَذَ عَلَیْهِمُ الشَّیْطانُ فَأَنْساهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُولئِکَ حِزْبُ الشَّیْطانِ أَلا إِنَّ حِزْبَ الشَّیْطانِ هُمُ الْخاسِرُون؛ شیطان بر آنان مسلّط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برده آنان حزب شیطانند؛ بدانید حزب شیطان زیانکارانند.» بر اساس این آیه، نسیان یاد خدا از عادتهای لشکر شیطان شمرده میشود لذا تمام تلاش حزب شیطان آن است که سرمایه خداخواهی را از جوامع بشری بگیرد تا آنها را به اوج مذلّت بکشاند. از این جهت خداوند در آیهای دیگر به انسانها هشدار میدهد مانند کسانی نباشند که خدا را فراموش کردند: «وَ لَا تَکونُوا کالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ أُوْلَئِک هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ و چون کسانى مباشید که خدا را فراموش کردند و او نیز آنان را دچار خود فراموشى کرد.» (حشر۱۹)
آنچه اهمیت دارد، شناسایی اسباب و عوامل فراموشی یاد خداست که در برخی احادیث اهلبیت(ع)به آنها اشاره شده است. به عنوان نمونه امام سجاد(ع) در روایتی فرمود:
«وای بر تو اى فرزند آدم، شکمبارگی و پرخوری، و تمایل نفسانی، و سرمستی و یا مستی سیری، و غرور ثروت و قدرت، همه از چیزهایى است که آدمى را در کارها کُند مىکند و از عمل باز مىدارد و یاد خدا را به فراموشى مىسپارد و انسان را از نزدیک شدن مرگ غافل مىکند و چنان است که گویى انسان مبتلا به دوستى دنیا، از میگُسارى گیج و منگ شده است؛ وَیْحَکَ یَا ابْنَ آدَمَ أَنَّ قَسْوَةَ الْبِطْنَة وَ کِظَّةَ الْمِلْأَةِ وَ سُکْرَ الشِّبَعِ وَ غِرَّةَ الْمُلْکِ مِمَّا یُثَبِّطُ وَ یُبْطِئُ عَنِ الْعَمَلِ وَ یُنْسِی الذِّکْرَ وَ یُلْهِی عَنِ اقْتِرَابِ الْأَجَلِ حَتَّى کَأَنَّ الْمُبْتَلَى بِحُبِّ الدُّنْیَا بِهِ خَبَلٌ مِنْ سُکْرِ الشَّرَاب
مردی که در اندیشه خداست و خداترس است و کارهایش خدایی است، باید نفس خود را تمرین دهد و آن را با گرسنگی آشنا سازد تا عادت کند که به انباشته ساختن شکم تمایلی از خود نشان ندهد؛ اسبهای ویژه مسابقات را با این روش آماده و لاغر میکنند؛ وَ أَنَّ الْعَاقِلَ عَنِ اللَّهِ الْخَائِفَ مِنْهُ الْعَامِلَ لَهُ لَیُمَرِّنُ نَفْسَهُ وَ یُعَوِّدُهَا الْجُوعَ حَتَّى مَا تَشْتَاقَ إِلَى الشِّبَعِ وَ کَذَلِکَ تُضَمَّرُ الْخَیْلُ لِسَبْقِ الرِّهَان» (تحف العقول، النص، ص۲۷۳)
بر این اساس، شکمبارگی و پرخوری، تمایلات نفسانی، سرمستی و غرور ثروت و قدرت از عوامل مهم در بازداشتن انسان از عملکرد مثبت و غفلت از یاد خدا و مرگ است. با این توضیح، توصیههای دینی ما در زمینه دوری از شکمپرستی و پرخوری و عدم فریفتگی به مال و قدرت و پرهیز از نفس امّاره نیز جایگاه خود را پیدا میکند.