روحالله حریزاوی:
بخشی از بدحجابی از مسائل اقتصادی جامعه نشات میگیرد که در چنین صورتی مسئله در دو شکل مطرح میشود؛ یا اعتراض به شرایط اقتصادی و سیاسی کشور و یا ابراز تمایل به سبک زندگی اشرافی و مدرن.
الزاما نمیتوانیم بیحجابی را ناشی از بیدینی و لامذهبی بگذاریم و در واقع این نوع رفتار یک رفتار سیاسی و اقتصادی است و به نوعی رفتار اعتراضی محسوب میشود.
آسیبهای بیحجابی از نظر اجتماعی بسیار بیشتر از این است که عدهای از رفتار یک پلیس یا گشتی ناراحت شوند، چرا که تاثیرات منفی بیحجابی برای جامعه در درازمدت بسیار بیشتر است.
دستگاه انتظامی و امنیتی کشور مجری قانون یک کشور است. در این کشور قانونی تصویب شده است که معنی آن لزوم داشتن حجاب است؛ در این قانون حجاب حداکثری که چادر است، مورد توصیه جدی قرار گرفته و بیحجابی کامل نفی جدی شده و کمحجابی یا آنچه که بدحجابی نیز گفته میشود، مورد نکوهش قرار گرفته است، اما به عنوان جرم توسط دستگاههای انتظامی و امنیتی قلمداد نمیشود.
ما مجبوریم از نیروی انتظامی تقاضا کنیم، علیرغم مخالفتها و القائات با بیحجابی مطلق برخورد کند، البته طبیعی است که این برخورد باید محترمانه، دلسوزانه و قانونی باشد که قطعا همینطور است.
آنچه که الان دستگاه انتظامی موظف است پیگیری کند، برخورد با بیحجابی مطلق است و چون صراحت قانونی درباره برخورد با کمحجابی و بدحجابی وجود ندارد، بنابراین مورد برخورد قانونی برادران ما در دستگاه نیروی انتظامی قرار نمیگیرد و این دستگاه موظف نیست که با بدحجابی برخورد کند، بلکه باید باید با بیحجابی برخورد کند.
برخی افراد در خصوص حجاب رفتارهای متجاهرانه از خود نشان میدهند، به طور مثال رفتارهایی که بین یک زن و مرد مناسب منزل است، در خیابان ابراز میشود، یا افرادی که سیگار به دست خندهها و قهقههای بلند در خیابان دارند.
نباید افراد به دلیل نارضایتی و عصبانیت از مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی به این شکل در جامعه ظاهر شوند.
در حقیقت در خصوص حجاب مربیان و معلمان دبستان باید نهضتی را آغاز کنند و مادران نیز باید مربیان را در این نهضت همراهی کنند.
معتقدم مطالبه حجاب را اگر خانوادهها و جامعه از مدارس داشته و پیگیر باشند، مسئله حل خواهد شد و خیلی نیاز به این نیست که دستگاهها در این زمینه ورود کنند، از همین رو بیشتر باید خانوادهها و معلمان را برای این کار بسیج کرد.