بحران هشت ساله يمن به وضعيت سياسي و انساني بسيار پيچيده اي دچار شده و به بن بست رسيده است.اهميت استراتژيک يمن و قرار گرفتن آن بر سر راه تجارت بين المللي وانتقال انرژي، اشتهاي قدرت هاي بين المللي و منطقه اي را براي تسلط بر يمن برانگيخته است. قدرتهاي بين المللي و منطقه اي براي تسلط بر يمن به مبارزه خود ادامه مي دهند. یکی از بازیگرانی که در کنار سعودیها نقشی تخریبی و در پشت پرده بازی کرده است امارات است. در حالی که بن زاید ولیعهد امارات نقش مرموزانه ای در کنار بن سلمان برای اقدامات منطقه ای او از شروع جنگ یمن تا قتل رونامه نگار عربستانی داشته است، در یمن نیز برای خود منافع خاصی تعریف کرده است.
امارات عربي متحد نگران قيام مردم يمن براي کسب آزادي و مساوات در سال ۲۰۱۱ بود و براي پيشگيري از مطالبات آزاديخواهانه مردم يمن و حفظ وضعيت موجود از يک سو و توقف روند اشغال يمن توسط حوثيها از سوي ديگر در راس عمليات نظامي قرار گرفت. امارات متشکل از هفت اميرنشين درآمدهاي کلان نفتي را به کمکهاي خارجي براي گسترش نفوذ قدرت نرم و سرمايه گذاريها در طرحهاي مختلف و ايفاء نقش بين المللي اختصاص داد.
آغاز بهار عربي در سال ۲۰۱۱ در منطقه تحولات جديدي را بوجود آورد و امارات عرب متحد و ساير کشورهاي خليج فارس علاوه بر بهره برداري از مابع مالي و پولي براي سرکوب قيامهاي مردمي استفاده از قدرت نظامي را نيز آغاز کردند. امارات و کشورهاي خليج فارس بودجه هاي کلان (براي سرکوب مردم و حمايت از گروه هاي تروريستي) به مصر و عراق و سوريه اختصاص دادند. امارات به همراه نيروي هوائي مصر هواپيماهاي جنگي خود را براي بمباران ليبي به پرواز درآورد و تلاش مي کند در کشورهاي ساحلي درياي سرخ و خليج عدن تعداد زيادي پايگاه نظامي احداث کند. امارات بعد از دخالت نظامي در جيبوتي، سومالي و اريتره در بحران يمن نيز به دخالت نظامي اقدام کرد و سياست خارجي نظامي محور جديدي را در پيش گرفت. نگاه امنيتي امارات چندين هدف را دنبال مي کند. ايران در سياست سنتي امارات جايگاه مهمي دارد. هدف امارات براي دخالتهاي نظامي درليبي و مصرو يمن مبارزه با گروه هاي اسلامي است. گروه هاي آزاديخواه بعد از بهارعربي حداقل مانند ايران، به عنوان منابع اصلي تهديدات امنيتي امارات محسوب مي شوند. امارات در راس اتحاد منطقه اي نظامي محور متشکل از امارات عرب متحد، عربستان سعودي و ساير رژيمهاي پادشاهي و مصر حامي وضع موجود و ايستاگرا براي مبارزه با ايران و گروه هاي آزاديخواه که مشروعيت حاکميت آنها را زير سوال برده اند ، قراردارد . تعداد زيادي از کشورهاي غربي نيز از سياست نظامي گرا و جديد امارات حمايت مي کنند.
دکترين نظامي امارات تا حدود زيادي منطبق بردکترين نظامي آمريکاست و علاوه بر کسب حمايت از نهادهاي رسمي و نظامي آمريکا از مشاوران و نيروهاي شبه نظامي شرکتهاي آمنيتي آمريکا و ساير کشورهاي غربي بهره برداري مي کند. امارات متحده عربي براي سرکوب مردم يمن گروه هاي شبه نظامي و سربازان اماراتي و نيروهاي شبه نظامي شرکتهاي امنيتي آمريکا نظير بلک واتر Blackwater ورفلکس رسپونس Reflex Responses را استخدام کرده است. امارات علاوه برشرکت در ائتلاف عربي جنگ با حوثيها به تنهايي نيز در يمن عمليات نظامي انجام مي دهد. چنانکه امارات به تنهائي چند منطقه استراتژيک و بندر يمن را تصرف کرد. امارات چند بندر يمن و بخصوص بند عدن را تحت کنترل خود قرار داده است. امارات براي تحت کنترل قراردادن ترافيک دريايي باب المندب در اريتره پايگاه نظامي تاسيس کرد و در سال ۲۰۱۷ نيز براي تاسيس پايگاه نظامي در سومالي اقدام کرد. هدف استراتژيک ديگر امارات ، تصرف بندر الحديده به عنوان بزرگترين بندر يمن واقع در درياي سرخ است. امارات با اين ديدگاه نظامي گري جديد تلاش مي کند که براي تقويت قدرت بازداندگي خود صنايع تسليحاتي و نظامي محلي را تاسيس کند. بعد آغاز بهار عربي در سال ۲۰۱۱ نظم حاکم بر منطقه خليج (فارس) متزلزل شد و امارات براي برقراري نظم جديد در اين منطقه وارد عمل شده است.
امارات بعد از بهار عربي از نظر نظامي براداره امور منطقه اي متمرکز شده و موتور ائتلاف عربي در جنگ با يمن است. این کشور در جنگ يمن همراه عربستان سعودي عمل مي کند اما هدف امارات حفظ تماميت ارضي يمن نيست بلکه با هدف حفظ امنيت و اقتصاد و وضع موجود حاکم برکشورهاي منطقه حرکت مي کند.این روند تا دوره ای کوتاه احتمال دارد ادامه پیدا کند. اما گفت و گو های یمنی و پررنگ شدن نقش قدرتهای بزرگ اروپایی و تصمیم امریکا برای پایان جنگ یمن می تواند این روند را بزودی پایان دهد.