با استعفای رسول خادم از ریاست فدراسیون کشتی، بهترین فرصت برای وزارت ورزش بدست آمد تا گزینه ای همسو و هماهنگ با سیاست های خودش را بر صندلی ریاست فدراسیون بنشاند. هر چند بسیاری از مسئولانوزارت ورزش پس از استعفای خادم بارها بطور شفاهی اعلام کردند وی بهترین فرد برای سکانداری کشتی بود و حیف است از گردونه مدیریت ورزشی ایران خارج شود، اما پذیرش فوری و بی قید و شرط استعفای خادم، گویای اشتیاق آنها به رفتن مدیری مخالف با طرز فکرشان بود.
از فردای استعفای خادم، نام گزینه های مختلفی برای جانشینی او در محافل کشتی مطرح شد و برای چند روز بر سر زبان ها افتاد. در همین ایام حمید بنی تمیم از سوی اعضای مجمع به عنوان سرپرست انتخاب و مقرر شد او تا زمان سر و سامان گرفتن فدراسیون کشتی و انتخاب رئیس جدید، مدیریت امور جاری را در دست بگیرد.
رفته رفته برخی از اهالی کشتی، از حمید بنی تمیم به عنوان رئیس جدید فدراسیون و جانشین رسول خادم نیز یاد کردند که با توجه به تعامل او با برنامهها و سیاست های وزارت ورزش، چندان هم دور از ذهن نبود. ولی انگار اتفاقات دیگری طی روزهای اخیر در حال رخ دادن است. رفت و آمدهای کم سابقه برخی از چهرههای گوششکسته به ساختمان کمیته ملیالمپیک و وزارت ورزش و رایزنی آنها با مسئولان ورزش و سیاسی کشور حاکی از آن است که متولیان امر بر خلاف تصور اهالی کشتی، گزینههای بهتری هم در آستین دارند.
سوال اینجاست که دلیل تغییر موضع وزارت ورزش و کمرنگ شدن شانس بنی تمیم چیست؟ برخی از اهالی کشتی در پاسخ به این ابهام معتقدند چون بنی تمیم از همان بدنه اجرایی و مدیریتی زمان ریاست رسول خادم محسوب میشود، در صورت ریاست احتمالی، خواسته یا ناخواسته همان راه و روش خادم را پیش خواهد گرفت.
در نتیجه این انتخاب برای وزارت ورزش مشکل ساز خواهد شد و در واقع روز از نو و روزی از نو؛ پس وزارت ورزش تصمیم ندارد روی این گزینه ریسک کند و ترجیح می دهد گزینه مطمئن تر و قابل اعتمادتری را راهی انتخابات مجمع کند.
تجربه نشان داد وزارت ورزش خاطره خوبی از همکاری با خادم و حضور او در راس امور کشتی نداشت. این مساله را می توان در عزل و نصب های اخیر در تیم های ملی کشتی آزاد و فرنگی هم مشاهده کرد که نفرات قبلی جای خود را به افرادی همچون محمد بنا و دیگر طردشده ها دادند. چهره هایی که رابطه خوبی با خادم نداشتند و با رفتن او دوباره مجال حضور در عرصه کشتی را یافتند. این موضوع نشان دهنده این است که وزارت ورزش به آرامی در حال محو کردن میراث خادم است و تمایلی به ابقای برخی مدیران و همکاران او در راس امور ندارد.
اتفاقات یکماه اخیر ثابت کرد، وزارت ورزش در حال پاکسازی بخش عمدهای از میراث رسول خادم است که با ۶ سال تلاش و برنامه ریزی و صرف هزینه بنا شد و حالا قرار است سهم ناچیزی از آن به مدیری تازه نفس و هماهنگ با وزارت ورزش برسد.