موضوع ساز و کار مالی اروپا با ایران یا SPV در حال حاضر اصلی ترین موضوع مطرح در روابط بین ایران و اروپا و در رابطه با ادامه حیات برجام است.
پس از خروج ایالات متحده از برجام، رئیس جمهور ایران به وزارت خارجه ماموریت داد تا به مذاکره با اعضای باقی مانده در برجام بپردازد و در صورت حفظ منافع ملی آن و گرفتن تضمینهای لازم ایران در برجام بماند.
ایران دو مسیر موازی با هم را آغاز کرد تا این روند تحقق یابد. ابتدا اینکه مذاکره با ۴+۱ را شروع کند و نظر ایران در رابطه با برجام به آنها ابلاغ شود و از این رو چند روز پس از خروج امریکا از برجام، محمد جواد ظریف سفر دوره ای خود را از چین و روسیه آغاز کرد و در بروکسل با سه وزیر تروئیکای اروپایی دیدار کرد. آنها مواضع مثبتی نسبت به برجام گرفتند و ضمن ابراز نگرانی از خروج امریکا، قول ایجاد شرایط لازم برای منتفع شدن ایران از مزایای اقتصادی برجام را دادند.
همچنین در کنار آن ایران، شکایت خود را به کمیسیون مشترک برجام ابلاغ کرد که روز جمعه جلسه این کمیسیون برگزار شد. در ضمن آن خبر ارائه بسته ای پیشنهادی اروپایی ها به ایران ابلاغ شد. اما این بسته اما و اگرهایی دارد که باعث شکل گیری مواضع متفاوت شده است. برخی سناریوها در حال حاضر مطرح است.
سناریوی اول که از سوی تندروهای ایران نیز به شدت دنبال می شود این است که چنین سازو کاری اصلی وجود ندارد و همچنان که اروپایی ها تا به حال تنها به صدور بیانیه بسنده کرده اند زین پس هم جز این کاری از دستشان بر نمی آید. آنها می دانند که ایران گریزی از ماندن در برجام ندارد و به همین خاطر به تعامل با ایران از لحاظ سیاسی پرداخته اند و در عمل کاری از پیش نخواهند برد.
خود همین موضوع به سه صورت تفسیر می شود. اولین مورد که باز همان نظر افراد بدبین به غربی هاست این است که اروپایی ها با امریکایی ها از لحاظ تفکر و عمل هیچ تفاوتی ندارند و همه کشورها را به چشم مستعمره خود می بینند و هیچ حق و حقوقی برای آنها قائل نیستند. از اینرو برجام تنها بهانه ای برای رام کردن ایران بود و بازی خروج امریکا از برجام و ماندن اروپایی ها نیز تنها برای ندادن امتیاز به ایران و در دسترس نگه داشتن آن است.
تفسیر بعدی این است که اروپایی ها به عللی در حال حاضر در ضعیف ترین حالت خود از زمان تشکیل اتحادیه اروپا قرار دارند. آنها اگر هم بخواهند به ایران امتیازی بدهند در حال حاضر این قدرت را ندارند و امریکاست که تعیین کننده ترین کشور در موضوعات اقتصادی است و از این رو اروپا توان بازی مستقل اقتصادی و شکل دادن به یک سیستم مستقل و سازوکار مالی با ایران را ندارد.
تفسیر سوم هم این است که برجام از شانس بد خود به پست کسی مانند ترامپ خورده است. ایجاد سازوکار مالی جدید نیازمند حضور امریکایی متعامل تر است. در حال حاضر کسی بر سر قدرت هست که کمترین امتیازی به نه ایران و نه اروپایی ها قائل نیست. در حالی که امریکای ترامپ با خود اروپایی ها در برخی مسائل به مشکل برخورده است برجام نیز یکی از اختلافاتی است که ترامپ با اروپا دارد و از این رو احتمال ایجاد یک شرایط عادی برای تعامل با ایران وجود ندارد.
اما سناریوی دیگری که وجود دارد این است که اروپایی ها هم در سخن و هم در عمل خواستار ایجاد شرایطی برای تسهیل مبادلات با ایران هستند اما این شرایط به قدری پیچیده است که روند ایجاد آن زمان بر است و متضمن صبر و حوصله بیشتر طرفین است. واقعیت این است که اتحادیه اروپا دارای یکی از پیچیده ترین فرایندهای تصمیم گیری است و به علت اینکه برخی تصمیمها باید در کلیت اتحادیه به شکل واحد گرفته شود، چنین روندی به زمان بیشتری نیاز دارد.
در حال حاضر به خاطر این پیچیدگی برخی کشورها میزبانی سازوکار مالی با ایران را نپذیرفته اند و جزئیات آن را مبهم و نامشخص می دانند. از این رو یکی از سه کشور اصلی امضا کننده برجام یعنی انگلیس، آلمان یا فرانسه باید میزبانی آن را بپذیرند. خبرهایی وجود دارد که در حال حاضر فرانسه تمایل خود را برای این موضوع اعلام کرده است.
همچنین سید عباس عراقچی در صفحه توئیتر خود به تازگی نوشته است: دیروز و امروز با مدیران سیاسی و مذاکره کنندگان هستهای انگلستان و فرانسه دیدارهای خوبی در تهران داشتم.
وی با بیان اینکه اراده سیاسی اتحادیه اروپا و سه کشور اروپایی برای حفظ برجام همچنان جدی است، خاطرنشان کرد: ابتکارات جدیدی در خصوص SPV (کانال ویژه مالی اروپا) در حال طراحی است و مذاکرات کارشناسی ما با آنها ادامه دارد.
مجموع این وضعیت نشان می دهد سناریو دوم یعنی وجود اراده از سوی اروپایی ها معتبرتر است و احتمال رونمایی از چنین سازوکاری در روزهای آینده وجود دارد. اما این سازوکار بسیار جدید است و بسیاری از کشورهای اروپایی از شیوه کار آن خبر ندارند و از این رو باید منتظر ماند تا ببینیم اروپایی ها می توانند برجام را از این طریق نجات دهند یا برجام بدون امریکایی هم محکوم به شکست است؟