تیم ملی فوتبال امید یک فیفادی دیگر را در نوروز ۱۴۰۲ را از دست داد و کک هیچ کسی در فدراسیون فوتبال نگزید که در حال از دست دادن زمان و یک المپیک دیگر هستند.
در وصف شرایط وخیم تیم ملی امید باید همین را گفت که به زودی بازیهای آسیایی و مقدماتی جام ملتهای آسیا و در نهایت انتخابی المپیک تا ۹ ماه دیگر برگزار میشود اما این تیم از ۱۰ ماه قبل به این سمت هیچ اردویی نداشته است!
به این مساله باید نبود سرمربی را هم اشاره کرد. بالاتر از این، هنوز کشمکش میان کمیته المپیک و فدراسیون فوتبال وجود دارد و فدراسیون فوتبال با وجود جلسه با مسئولان کمیته ملی المپیک هنوز به قول و قرارهای قبلی عمل نکرده است.
اخیرا مناف هاشمی، دبیرکل کمیته ملی المپیک که مسئولیت حمایت از ورزشکاران و تیمها برای حضور آنان در المپیک و بازیهای آسیایی را بر عهده دارد، گفته که فدراسیون فوتبال به توافقات قبلی عمل نکرده است: «دو، سه ماه پیش ما پیشنهاد دادیم که حبیب کاشانی به عنوان سرپرست تیم فوتبال امید باشد اما هیچ خبر دیگری نشده است. سطحی که الان فوتبال ایران دارد کمک میکند که بعد از ۲۰ سال در بازیهای آسیایی به جایی برسیم. البته باید زودتر از این تصمیم میگرفتیم. از روزی که تیم جدید کمیته ملی المپیک مستقر شد این دغدغه ما بود. بعد از سه جلسه حضوری با دوستان فدراسیون فوتبال به توافق رسیدیم اما متاسفانه دوستان به دلایلی که نمیدانم چه چیزی است اقدام نکردند و خودشان باید پاسخگو باشند و اعضای هیات اجرایی از من خواستند اعلام کنند که فدراسیون فوتبال پاسخگو باشد.»
این صحبتها جدید نیست. حداقل هاشمی از چند ماه قبل به این سمت بارها متذکر شده که فدراسیون فوتبال اقدامی در این جهت انجام نداده است و فدراسیون هم پاسخی به این صحبتها نمیدهد.
به طور معمول امور تیم ملی فوتبال امید به فدراسیون و کمیته ملی المپیک ارتباط دارد و این دو نهاد با همکاری همدیگر کار را پیش میبرند اما این همکاری بیشباهت به دو آشپزی نیست که اقدام به پختن آش میکنند و در نهایت شور یا بینمک میشود.
اکنون هر چه کمیته ملی المپیک در پیش بردن امور این تیم تاکید دارد، فدراسیون فوتبال روزه سکوت گرفته و اقدامی انجام نداده است. به طوری که پنجره بازیهای ملی در فروردین هم از دست رفت و شاید خرداد هم به همین منوال بگذرد؛ آنهم در شرایطی که رقبا مشغول آمادهسازی بودند.
ایران در خواب، رقبا در اردو
تیمهای امید قطر، امارات، تایلند و عربستان در حال حاضر در اردوی آمادهسازی هستند اما در ایران شرایط کاملاً متفاوتی است و حتی سرنوشت انتخاب سرمربی هم نامشخص است. این اتفاق برای اهالی فوتبال ایران تازگی ندارد. حداقل بارها و بارها تکرار شده و تیم ملی امید از یک جا که همان بیتوجهی مسئولان فدراسیون فوتبال است، گزیده شده است.
خرداد ۱۴۰۱ تیم ملی ایران در دوره سرپرستی میرشاد ماجدی راهی عراق شد و دو دیدار دوستانه انجام داد که حاصل آن یک برد و یک باخت بود. آن تیم سپس راهی مسابقات جام ملتهای آسیا شد که نتوانست از گروهش صعود کند چون بازیکنانی کمتر از حدنصاب تعیین شده در اختیار داشت تا بازیکنان برای المپیک باتجربه شوند. بعد از این اتفاقات، قرارداد مهدویکیا تمدید نشد و او هم کارش را رها کرد و به آلمان برگشت.
از آن زمان به طور مرتب گزینههای مختلفی درباره تیم ملی امید شنیده میشود اما تا زمانی که بحث سرپرستی و تامین هزینههای این تیم مشخص نشود، مطمئنا سرمربی هم مشخص نخواهد شد و باید چشم انتظار تصمیمهای لحظه آخری باشیم و نتایج هم چیزی در حد شکستهای گذشته خواهد بود. اشتباه، برای بار اول توجیهپذیر است اما تکرار آن، دیگر قابل پذیرش نیست.