بینندگان جوان اغلب سعی میکنند از شخصیت هایی که در تلویزیون میبینند و با آنها ارتباط برقرار میکنند، تقلید کنند. شخصیتهایی بهویژه محبوبند که میتوانند مخاطب خود را بخندانند یا به نوعی پشتیبانی برای ماجراجوییهایشان باشند، اما گاهی اوقات شخصیتهای محبوب الگوی مناسبی برای بچهها نیستند.
هرمانها یا شخصیتهای جانبی محبوب، اگرچه در مرکز توجهند، اما اغلب میتوانند بیانگیزه یا حتی بداخلاق باشند. در بدترین حالت، این شخصیتها، با دلبستگی بیمورد یا رفتارهای زشت و زننده با دیگران درسهای وحشتناکی به مخاطب میدهند. اگرچه این شخصیتها ممکن است سرگرمکننده باشند، اما هیچ کس نباید تلاش کند تا در واقعیت شبیه آنها شود.
۱۰. مارینت در سریال انیمیشنی «معجزهآسا؛ افسانهی دختر کفشدوزکی و گربه سیاه» (Miraculous: Tales Of Ladybug and Cat Noir) به آدرین علاقهای وسواسگونه دارد
بدون شک مارینت دوپیان چنگ وجدان کاری بینظیری دارد و دختر مسئولی است، اما علاقهی وسواسگونهی او نسبت به آدرین مشکل ایجاد میکند. در سریال انیمیشنی «معجزهآسا؛ افسانه دختر کفشدوزکی و گربه سیاه»، علاقهی او به آدرین از یک عشق ساده به یک علاقهی دیوانهوار تبدیل میشود.
مارینت بدون رضایت آدرین موهای او را بو میکند، وقت خود را صرف ساختن یک معبد مخفی از آدرین در اتاقش میکند و حتی نقشههایی میکشد تا آدرین را از قرار ملاقات با دختران دیگر، از جمله کاگامی و لیلا، بازدارد. عشق کورکورانهی مارینت به آدرین اغلب باعث میشود او با دیگران رفتار نامناسبی داشته باشد. رفتار او با آدرین نشاندهندهی یک رابطهی سالم و الگوی مناسب برای بینندگان جوان نیست.
۹. اوتیس در سریال انیمیشنی «بازگشت به مزرعه» (Back at the Barnyard) اغلب به خاطر سرگرمیهای بچگانه مسئولیتهایش را نادیده میگیرد
اگرچه اوتیس به طور کل دوستداشتنی و مهربان است، اما در سریال انیمیشنی «بازگشت به مزرعه» بیشتر وقت خود را صرف فرار از مسئولیت به نفع سرگرمیهای بچگانه میکند. حماقتهای او اغلب مزرعه را با مشکل جدی مواجه میکند و او مجبور است برای درست کردن اوضاع به دنبال راه حل بگردد.
نمونهی بارز این موضوع زمانی بود که اوتیس برای دیدن خوانندهی مورد علاقهاش، کارهایش را سهلانگارانه انجام داد. او نسبت به وسایل مزرعه بیاحتیاطی بود و به طور تصادفی باعث زخمی شدن کشاورز شد. سایر حیوانات مزرعه مجبور شدند به عنوان کارگر مزرعه کار، و به او کمک کنند تا خرابکاریهایش را جبران کند. در حالی که اوتیس در پایان هر قسمت درس میگیرد، اشتباهات او اغلب به طور خستگیناپذیر تکرار میشود.
۸. کوزکو در سریال انیمیشنی «مدرسهی جدید امپراتور» (The Emperor’s New School) بسیار خودشیفته است
در سریال انیمیشنی «مدرسه جدید امپراتور»، کوزکو خود را برتر از دیگران میداند. بسیاری از اعمال او با انگیزهی منافع شخصی و بدون توجه به دیگران انجام میشود. در قسمت «برای یک روز دهقان»، کوزکو سعی کرد یک روز کامل را به خود اختصاص دهد، کاری که بهعنوان امپراتور پیوسته انجام میداد.
در حالی که کوزکو در تمام طول سریال سعی در شکستهنفسی دارد، با این حال خودشیفتگیاش به خوبی نمایان میشود.
۷. جانی تست در انیمیشن «جانی آزمایشی» (Jhonny Test) همیشه برای انجام کارهایش از میانبر استفاده میکند
جانی تست فقط یک پسر ۱۱ سالهی معمولی با خواهران دوقلوی نابغه است و همیشه سعی میکند از آنها به نفع خود استفاده کند. در سریال انیمیشنی «جانی آزمایشی»، او مدام سعی میکند برای انجام کارهایش میانبر بزند و از اختراعات خواهرانش برای راحتی خود استفاده کند.
در قسمت «جانی کوچولو» جانی به جای اینکه اسباببازیهایش را جمع کند از خلاقیت یکی از خواهرانش برای کوچک شدن استفاده میکند. علاوه بر این، در قسمت «کار برفی بزرگ جانی» او دستگاه هواشناسی خواهرانش را میدزدد تا با بارش برف مصنوعی از مدرسه رفتن فرار کند. در حالی که بسیاری از قسمتهای این سریال مملو از کارهای خندهدار است، جانی قطعا یک دانشآموز نمونه، و همچنین برای بردن جایزهی برادر نمونهی سال هم مناسب نیست.
۶. علاقهی بیش از حد کلاور به پسرها در انیمیشن «جاسوسان تمام عیار» (Totally Spies) به ضرر خودش و دوستانش تمام میشود
کلاور در سریال انیمیشنی «جاسوسان تمام عیار» ممکن است گروه فوقالعادهای دست و پا کرده باشد، اما شخصیت خودشیفتهی او همچنان خودش و دوستانش را بارها به دردسرهای ناخواسته انداخته است. کلاور مادیترین فرد در بین سه نفر است، و علاقهی او به پسرها کمی غیرعادی و بیش از حد است.
تمایل کلاور به شنیدن شایعات دربارهی پسرها اغلب او را از ماموریتهای جاسوسی خود منحرف میکند، حتی گاهی اوقات او و تیمش را در معرض رویارویی با اشرار قرار میدهد. تقریبا در هر قسمت، او به یک نفر علاقهمند میشود. در حالی که او به طور باورنکردنی به دوستانش وفادار است، غرور و نگرش کلاور نسبت به پسرها الگوی خوبی برای دختران مستقل یا روشنفکر جوان نیست.
۵. رابین در انیمیشن «تایتانهای نوجوان بهپیش!» (!Teen Titans Go) بیش از حد خودمحور است و نمیتواند یک رهبر خوب باشد
رابین در سریال انیمیشنی « تایتانهای نوجوان بهپیش » یک رهبر مسئول نیست. در حالی که او به وضوح به دوستانش اهمیت میدهد، نفس رابین بارها او را وادار میکند تا در جهت منافع شخصی عمل کرده و گروه را به دردسر بیاندازد. رابین در قسمت «سالنامهی دیوانگی» متقاعد شده است که چهرهی او به اندازهی کافی در یک سالنامه نمایش داده نشده است.
برای اصلاح این موضوع، رابین سعی میکند ریون را تحت فشار بگذارد تا با استفاده از قدرتهایش او را به صورت فیزیکی وارد کتاب کند تا محبوب شود. رابین همچنین میتواند به طور باورنکردنی نسبت به کسانی که موفق هستند یا علاقهی واضحی به دوستش استافایر نشان میدهند حسادت کند. وسواس او نسبت به شهرتش باعث ناراحتی همسالانش میشود و او را به عنوان یک الگوی ضعیف نشان میدهد.
۴. کریس مکلین در انیمیشن «جزیره آرزوها» (Total Drama) بد اخلاق و گاهی ظالم است
در حالی که نقشههای شرمآور کریس مکلین برای کمپینگها در مجموعهی «آروزهای بزرگ» خندهدار است، هیچکس نمیتواند انکار کند که کارهای او بیدلیل خشن و ظالمانه است. از وادار کردن شرکتکنندگان به مبارزه با بدترین ترسهای زندگیشان، تا تهیهی اقامتگاههای غیرقابل سکونت و غذای کپکزده، او قطعا بیرحمترین مشاور کمپ جهان است.
کریس به عنوان میزبان معمولا از اقامتگاههای مجلل خود لذت میبرد، اما خواب را از مسافران محروم میکند. علاوه بر این، برای کریس عادی است که آنها را مجبور به رقابت در چالشهای خطرناک کند. در حالی که «آروزهای بزرگ» اغلب میتواند به خاطر لحظات طنز جالب باشد، عدم همدلی کریس با دیگران، او را به عنوان یک شخصیت خودخواه و وحشتناک معرفی میکند.
۳. پاتریک در انیمیشن «باب اسفنجی شلوار مکعبی» (SpongeBob SquarePants) یک ستارهی تنبل است
حماقت پاتریک در سریال انیمیشنی «باب اسفنجی شلوار مربعی» او را به شخصیتی دوستداشتنی تبدیل میکند، اما وجدان کاری که در او وجود ندارد، بدترین کابوس هر کارفرما خواهد بود. پاتریک معمولا برای رهایی از مشکلاتش به دیگران تکیه میکند و تمایلی به انجام هیچ کاری نشان نمیدهد.
در قسمت «بازنده صورتی بزرگ»، پاتریک وقتی متوجه میشود که باب اسفنجی مجموعهی بزرگی از جوایز دارد، ناراحت میشود و حسادت میورزد. پاتریک علیرغم اینکه برای خودش جایزه میخواهد، حاضر نیست سخت کار کند. در نهایت، جایزهای که به او اهدا میشود برای این است که بیشتر از هرکسی از انجام کارهایش شانه خالی کرده است. در حالی که پایان اپیزود خندهدار است، همچنین ثابت میکند که پاتریک بدترین الگو برای کسانی است که میخواهند در کارهایشان موفق باشند.
۲. تیمی ترنر در انیمیشن «والدین نسبتا عجیب و غریب» (The Fairly OddParents) برای انجام هر کاری به جادو متکی بود
تیمی ترنر در سریال انیمیشنی «والدین نسبتا عجیب و غریب» جادویی با خود به همراه دارد و هر زمان که میتواند از آن استفاده میکند. تقریبا در هر قسمت، تیمی آرزوهای خودپسندانهای دارد که یا او را از انجام کار منصرف میکند و یا باعث تقویت شهرتش میشود. در قسمت «آقای درست!» تیمی آرزو کرد که همیشه حق با او باشد، حتی اگر آشکارا اشتباه کند.
بنابراین، هرکسی که در کنار تیمی بود، مجبور شد تمام خواستههای او را برآورده کند تا زمانی که او این آرزو را کنار بگذارد. پس از رد شدن او توسط تریکسی تانگ در قسمت «عشق شکستخورده!» او آرزو داشت که دیمزدیل و زوجها و خانوادهها را از هم جدا کند. اگرچه تیمی معمولا درسهای ارزشمندی میگیرد، اما همواره بیانگیزه، خودخواه و حتی گاهی اوقات مانند یک قلدر رفتار میکند.
۱. کایو در انیمیشن «کایو» (Caillou) برای به دست آوردن آنچه میخواهد نق میزند
با اینکه کایو فقط ۴ سال دارد، بیوقفه نق میزند و بیدلیل نسبت به دیگران ظلم میکند. در سریال انیمیشنی «کایو»، او بارها و بارها هر وقت چیزی میخواهد اشک میریزد و اغلب نسبت به خانواده و زندگی خود ناسپاس است.
در قسمتی که به خواهر جدیدش رزی حسادت میکرد، وانمود کرد که پیشانی او را میبوسد و سپس گونهی او را چنان محکم نیشگون گرفت که گریهی رزی را درآورد. بدتر از آن، والدینش به ندرت او را به خاطر رفتار بدش سرزنش میکنند، بنابراین او معمولا به خاطر رفتار بد با همسالانش بازخواست نمیشود. رفتار نفرتانگیز کایو او را به یک دلقک لوس تبدیل کرده است. هیچ کودکی نباید بخواهد مانند کایو باشد.
منبع:رکنا