علیرضا داودنژاد نامه ای را در پی سخنان اخیر وزیر ارشاد مبنی بر اینکه “بعضی فیلم ها اشکالاتی دارند. من حاضر نیستم فیلمی را با خانواده ام ببینم” منتشر کرد که در آن تاکید کرده است:” علاج ابتذال، اعتلاء سلیقه است.”
در متن نامه کارگردان “نیاز”، “مصائب شیرین” که در اختیار ایسنا قرار گرفته است، خطاب به محمد مهدی اسماعیلی امده است: “اقای وزیر برای رفع هر اشکالی مقدمتا باید دلیل به وجود امدن آن را شناخت. اگر شما به موضوع بعضی فیلم ها ، یا ترکیب عوامل سازنده انها و یا نحوه ساخت و پرداخت و اجرای سینمایی این اثار اشکال دارید و دیدن انها را برای خانواده خودتان و بقیه زیان بار می بینید، باید از خود بپرسید که منشا سفارش اینگونه فیلم ها چیست و اساسا سازو کار دریافت سفارش و تهیه و تولید و عرضه و نمایش فیلم های سینمایی چگونه است؟
شما وزیر فرهنگ و هنر این سرزمین هستید و علی الاصول معلول را به جای علت نمی گیرید و با مسایل و معضلات فرهنگی و هنری برخورد سطحی و قشری نمی کنید ؛چرا که عرصه جامعه از چنین بر خوردهایی خالی نیست و چاره اندیشی های ناشی از اینگونه رویکردها تا به حال چیزی جز بگیر و ببند و توقیف و حذف نبوده و نیست و جز پیچیدگی معضلات و به تاخیر انداختن حل مسایل حاصلی نداشته و ندارد و عملا به تشدید زمینه ها و تقویت علل بروز مشکل و افزایش اشکالات انجامیده و می انجامد.
مطالعه تاریخ سینما در ایران گواهی می دهد که اولین عامل بروز ابتذال در تولیدات سینمایی سانسور است .
سانسور با جدایی انداختن بین زندگی واقعی و جاری در جامعه ایرانی با اثار فرهنگی و هنری و سینمایی موجب می شود که در وهله اول تهیه کنندگان اثار در انتخاب موضوع فیلم از واقعیت های پیرامونی خود روبگردانند و به جای الهام گرفتن از زندگی ایرانی به اثاری چشم بدوزند که از خارج وارد می شود و مورد استقبال مخاطبان قرار می گیرد و انها را بمنزله کلیشه و الگو نصب العین فیلمسازان قرار بدهند.
همانقدر که توجه به واقعیت های جاری جامعه و پرداختن به معضلات مبتلابه زندگی فردی و اجتماعی به اثار اصالت می بخشد و به ضرورت پژوهش دامن می زند و بازیابی شیوه و شگرد بازنمایی های بومی را در اموزش و تولید تقویت می کند و انتخاب موضوع ، ترکیب عوامل سازنده و اجرای سینمایی را تحت تاثیر قرار می دهد ومنجر به تولید اثار اصیل و ارزشمند می شود؛ به همان میزان بی توجهی به حقایق جاری و قطع نظر از واقعیت ها ی مبتلابه موجب افزایش تقلید و کاهش پژوهش و زوال اموزه های بومی می شود و تصنع و تکلف و ابتذال را جایگزین ابداع و ابتکار و خلاقیت می کند.
عامل موثر بعدی در سقوط کیفی اثار نا امنی بازار عرضه و نمایش است. ایا تا به امروز هیچ اسیب شناسی جدی صورت گرفته است تا معلوم شود چرا بیش از هفتاد در صد از مجموعه سالن های سینمای ایران فقط حدود ده در صد از درامد سینمای ایران را تامین می کند؟ ایا تا کنون از خود پرسیده ایم که تالی فاسد منحصر شدن عمده بازار سینمای مملکت به پایتخت و انگشت شماری از شهرستان ها چه می تواند باشد؟
ایا با خود اندیشیده ایم که در شرایط نا امنی بازار نمایش خانگی و تاراج داریی ها و مخاطبان سینمای ایران توسط ماهواره ها و سایت ها وبازار سیاه و نمایش های غیر قانونی چرا ناگهان موسسه رسانه های تصویری به عنوان تنها نهاد متعهد به حمایت از تولید داخلی و موظف به مبارزه با بازار سیاه منحل می شود و فیلم های ایرانی در بازار نا امن و بی سروسامان نمایش خانگی رها می شوند تا زیر دست و پای غول های انحصار لگد کوب شوند؟
پاسخ شما برای این سوال چیست که چرا در شرایط همه گیری کرونا و ضرورت بیشتر در خانه ماندن مردم و در حالیکه انبوه فیلم های ایرانی اکران نشده پشت در سالن های سینما زمین گیر شدند هیچ نهادی نه در دولت و نه در بخش خصوصی به فکر سامان بخشی نمایش خانگی و بهره برداری موثراز «وی او دی» و «سینما انلاین» نیفتاد و تلاش های صنفی هم برای سامان بخشی به این امکان کارساز و تحول افرین با انواع بهانه های عوام فریبانه عقیم شد؟
حفظ و رونق و اعتلا سینما صرفا با موعظه و نصیحت و سخنرانی به دست نمی اید و رکود و کسادی و زوال ان با تهدید و تطمیع بر طرف نمی شود. بازگشت سینمای ایران به زندگی مردم ایران، تامین امنیت برای بازار تولید و عرضه و نمایش و توجه جدی به امر پژوهش و اموزش شرایط ضروری برای حفظ ، رونق و اعتلا سینما در ایران است .
اقای وزیر
علاج ابتذال اعتلا سلیقه است.
منبع: ایسنا