«کتاب پر را خواندهاید؟»
«اگر در خودرویی نشسته باشید و صدای آهنگ از خودروی بغلی شما به گوش برسد، واکنش شما چیست؟»
«صادق هدایت را میشناسید؟»
روزگاری اگر میخواستید وارد دانشگاهی شوید که حالا قلب صدور مدیر به مراکز و نهادهای حساس حکومتی است، باید به این سئوالات پاسخ میدادید. البته اینها بخشی از سئوالاتی بود که در گزینش عقیدتی از دانشجوی متقاضی ورود پرسیده میشد تا بتواند از گزینش سه لایهای دانشگاه عبور کند.
گزینش علمی، گزینش عقیدتی و گزینش پس از تایید در تحقیقات محلی.
در شمال تهران، در منطقهای بسیار گرانقیمت که بهای هر متر آپارتمان الان در آن بین ۶۰ تا ۱۵۰ میلیون تومان است، میلههایی سبزرنگ، فضایی با متراژی در حدود ۲۲ هزار و ۴۰۰ متر را از خیابان جدا کردهاند و ساختمانهایی خوش نقشه را در خود جای دادهاند که حالا به یکی از استراتژیکترین نهادهای ایران تبدیل شده است. اینجا دانشگاه امام صادق است. دانشگاهی با امکانات استثنایی، کلاس های بزرگ، فضای ورزشی، استخر، رستوران، مسجد و کتابخانهی مجهز.
دولت سیزدهم حالا از نسل جدید مدیران دولتی رونمایی کرده است. عرصه اقتصاد ایران، در ماههای اخیر شاهد حضور مدیرانی است که از دانشگاه امام صادق فارغالتحصیل شدهاند. دانشگاهی که از همان بدو تولد، داعیهی پرورش مدیر را داشته است و حتی پیروزی انقلاب اسلامی نیز در این هدف خللی ایجاد نکرده است. .
مدیران جدید جمهوری اسلامی در سطوح بالا، حالا یک خصیصه مشترک دارند، اغلب آنها فارغالتحصیل دانشگاه امام صادق هستند و بندی نامرئی همه مدیران را از صدر تا ذیل به هم متصل میکند.
در روزهایی که کنکوریها سفت و سخت تلاش میکردند راهی به تراز اولترین دانشگاههای ایران بیابند و آرزویشان این بود که از بزرگراه چمران راهی به اوین بگشایند و وارد دانشگاه شهید بهشتی شوند؛ تقاطع مدیریت، نرسیده به خروجی اوین، ماجرایی دیگر میگذشت.فارغالتحصیلان دهه شصت و هفتاد این دانشگاه بر صندلیهایی تکیه زدهاند که مشتاقان دانشگاه تهران، شهید بهشتی، شریف و علامه طباطبایی، رویای نشستن بر آن را در سر میپروراندند.
جامعه ایران سالهاست تبزده، به دنبال مدرک میدود.خیل عظیم مشتاقان تحصیلات دانشگاهی،چنان فراوان بود که پولسازی ازاین اشتیاق مدنظر قرار گرفت. داستان پولسازی تنها به تاسیس دانشگاه آزاد بازنمیگردد.گردش عجیب مالی کلاسهای کنکور نیز پاسخی به این اشتیاق عجیب و میل مهارنشدنی بود و حالا سالهاست این مافیا چنان قدرت گرفته است که تمامی حرفهایی که درخصوص حذف کنکور زده میشود، در حد همان حرف باقی میماند.
در شرایطی که بسیاری از جوانان به واسطه نبود شغل، ترجیح میدادند و میدهند تحصیل برای دریافت مدرک بالاتر را ادامه دهند تا شاید فضایی برای پیدا کردن شغل بیابند، دانشگاه امام صادق در حال پرورش مدیران آینده بود و هست.
اما ماجرای این دانشگاه چیست؟
وقتی احسان خاندوزی، دانشآموخته دانشگاه امام صادق بر صندلی وزارت اقتصاد و حجتالله عبدالملکی بر صندلی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تکیه زد، زمزمهها بالا گرفت که نسل جدید مدیران رونمایی شدهاند. البته این اولین باری نیست که صندلی وزارت تعاون با دانشگاه امام صادق ارتباط مییابد. پیش از این نیز به شکلی غیرمستقیم این ارتباط برقرار بود. محمد شریعتمداری، وزیر این وزارتخانه در دولت دوازدهم برادر شهید علی شریعتمداری از دانشجویان این دانشگاه است. علیاکبر صالحآبادی بر صندلی ریاست کلی بانکمرکزی تکیه زد و مجید عشقی دیگر دانشآموخته دانشگاه امام صادق، رییس بورس اوراق بهادار شد.
گعده امام صادقیها در اقتصاد اما به همین جا ختم نمیشود. داوود منظور، رئیس سازمان امور مالیاتی نیز کارشناسی ارشد اقتصاد و معارف اسلامی را ازاین دانشگاه دریافت کرده است. همچنین میثم لطیفی، رئیس سازمان اداری و امور استخدامی کشور، ریاست دانشکده مدیریت دانشگاه امام صادق را در کارنامه کاری خود دارد.
حسین قربانزاده، رییس سازمان خصوصیسازی نیز دیگر دانشآموخته دانشگاه امام صادق است.
شاید حضور امام صادقیها در عرصه اقتصاد حالا به چشم بیاید اما نکته اینجاست که پیش از این فارغالتحصیلان این دانشگاه در عرصه فرهنگ و سیاست خارجی حضوری پررنگ داشتند. صداوسیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت امور خارجه و زیرمجموعههایشان وگمرک چهار نهادی هستند که مقصد عمده امام صادقیها تا قبل از روی کارآمدن دولت سیزدهم محسوب میشد.
به این ترتیب در کنار حضور پررنگ امام صادقیها در این سه عرصه، حالا اقتصاد ایران شاهد حضور پرتعداد مدیرانی از این دانشگاه است. با توجه به رشتههایی که در این دانشگاه تدریس میشود، حضور دانشآموختگان دانشگاه امام صادق در این عرصه دور از ذهن نبود.
حضور اقتصادیها در کنار حمید جبلی، رییس سازمان صداوسیما، باقریکنی، معاون سیاسی وزارت امور خارجه و همچنین محمد حسینی، معاون رئیسجمهور در امور مجلس همراه با وحید یامین پور، معاون وزیر ورزش که همگی به این بند نامرئی متصل هستند ، سبب شده است که رسیدن از پل مدیریت به مدیریت بیش از پیش به چشم بیاید. در این میان غلامحسن اسماعیلی، رئیس دفتر رئیس جمهورنیز هرچند مدرک دکترای حقوق خصوصی خود را از دانشگاه تربیت مدرس اخذ کرد اما ریاست دانشکده حقوق دانشگاه امام صادق (ع)، در رزومه کاری وی ثبت شده است .
خروجیهایی از طیفهای متفاوت
همانطور که گفته شد بخش مهمی از فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق در دهه هفتاد و هشتاد راه را نزدیک کرده و از پل مدیریت در قلب چمران، راهی انتهای اتوبان شده و بر صندلیهای مدیریتی صداوسیما تکیه میزدند. شمار ورودیها به صداوسیما به حدی بالا بود که دانشجویان معتقد بودند درِ هر اتاقی در این سازمان باز شود، آشنایی برای سلاموعلیک خواهند یافت. همین حالا نیز شبکه افق را میتوان شبکهای نزدیکتر از سایر شبکهها به دانشگاه امام صادق دانست. هر چند رییس کنونی سازمان صداوسیما از دانشآموختگان این دانشگاه است اما برخی منابع اعلام کردهاند که سرافراز، رییس اسبق این سازمان نیز کارشناسی ارشد خود را از این دانشگاه دریافت کرده است .
برخی دانشجویان دانشگاه امام صادق در دهه هفتاد و هشتاد میگویند در جلسات روز شنبه، ساعت یازده صبح که با حضور آیتالله مهدوی کنی تشکیل میشد، همواره این نکته را میشنیدند که باید برای خدمت آماده باشند. وی البته چندان دل خوشی از حجم بالای ورودیهای دانشگاه متبوعش به صداوسیما نداشته و معتقد بوده مسئولیت این دانشگاه تربیت نیرو تنها برای صداوسیما نیست و این نکته را به علی لاریجانی رییس آن روز این سازمان نیز گوشزد کرده بود. البته پای لاریجانیها هم به این دانشگاه باز شد و سال ۱۳۹۴ بود که صادق لاریجانی به عنوان رییس هیاتامنای این دانشگاه، از سوی مقام رهبری تعیین شد.
«فریدالدین حدادعادل»، فرزند غلامعلی حدادعادل هم از این دانشگاه برآمده است. وی عضو شورای اندیشهورزی شبکه سوم صداوسیماست. همان شبکهای که مدیریتش را علی فروغی برعهده دارد. حسین کرمی (قائممقام پیشین معاونت صداوسیما)، جهانگیر بیابانی (رئیس سابق شبکه آموزش سیما)، علی جعفری و… هم همگی دانشآموخته این دانشگاه هستند. همچنین رضا معینآبادی، سیداحمد سادات، ناجی چنانی، خسرو فریادرس، حسین رضی و علی درستکار… از مدیران و مجریان سابق و فعلی شبکه برونمرزی العالم و شبکههای داخلی هستند که بخشی از جمع امامصادقیهای این سازمان را تشکیل میدهند.
با وجود اینکه امروز با طیفی اصولگرا از این دانشگاه در عرصه مدیریت کلان مواجه هستیم اما بررسیها نشان میدهد اتفاقا گرایشهای سیاسی و اقتصادی متفاوتی در این دانشگاه حضور دارند.
خروجی دانشگاه امام صادق تنها در سبد اصولگرایان جای نمیگیرد. عبدالله رمضانزاده، استاندار اسبق کردستان و سخنگوی دولت در دوران اصلاحات، مصطفی کواکبیان، نماینده مجلس، کمالالدین پیرموذن، نماینده مجلس در دوره نهم ، خسرو تهرانی، مقام اطلاعاتی و کارشناس امنیتی و مسئول دفتر اطلاعات نخستوزیری در سال ۱۳۵۹ و معاون اطلاعاتی نخستوزیر در دوره رجایی و باهنر و مشاور امنیتی رئیسجمهور در دوره سیدمحمد خاتمی و البته محمدحسین خوشوقت، معاون مطبوعات خارجی در دولت اصلاحات تنها بخشی از امام صادقیهایی با گرایش متفاوت از گرایش قالب کنونی هستند.
نمیخواهیم جای مردان را بگیریم
در حالی که تمام تمرکز رسانهها بر مردانی است که در قامت وزیر و وکیل و مدیر و رییس از این دانشگاه خارج میشوند، زنان نیز نقش مهمی را در این نهاد ایفا میکنند. ۱۰ سالی از فعالیت دانشگاه صادق، با حضور مردان گذشته بود که واحد خواهران راهاندازی شد تا بار دیگر، پای زنان به این دانشگاه باز شود؛ اما پردیس خواهران در منطقهای در شهرک غرب، در میدان صنعت راهاندازی شد تا به قول مسئولانش، تجربه راهاندازی اولین دانشگاه تکجنسیتی در ایران محقق شود. چند سالی است که این دانشگاه به تحصیلات تکمیلی نیز ورود کرده و در سه رشته، دانشجوی کارشناسی ارشد و دکترا میپذیرد.
ریاست واحد برادران دانشگاه امام صادق سالیان طولانی، تا زمان حیات آیتالله مهدویکنی بر عهده ایشان بود و پس از فوت وی پسر آیتالله مهدویکنی این مسئولیت را عهدهدار شد. حالا آیت الله حسینعلی سعدی، سومین رییس این دانشگاه در سی و نه سال اخیر است. گفته میشود حکم وی هنوز از صوی صادق لاریجانی تمدید نشده است . به این ترتیب این دانشگاه فعلا در بلاتکلیفی به سر میبرد.
واحد خواهران این دانشگاه نیز توسط همسر آیتالله مهدویکنی، “قدسیه سرخهای” اداره میشود. صدیقه مهدویکنی، دختر ارشد آیتالله مهدوی کنی، فارغالتحصیل فقه و عضو هیاتعلمی پردیس خواهران نیز از اولین روزهای تشکیل این دانشگاه نقشآفرینی ویژهای داشته است. گفتگو با صدیقه مهدویکنی البته با روی باز وی همراه شد. وی برای تایید مصاحبهاش نیز اعلام کرد که عضو هیچ شبکه اجتماعی خارجی، حتی واتسآپ که در ایران فیلتر نشده، نیست و تنها از پیامرسان داخلی «بله» استفاده میکند .
صدیقه( مریم) مهدوی کنی در گفتگو با نگارنده درباره کارویژه این دانشگاه برای خواهران گفت: «امسال سی و یکمین سال فعالیت ما به پایان میرسد و وارد سی و دومین سال فعالیت خود میشویم، البته در حوزه مباحث نظری، مباحث حقوق زن و خانواده و امور تربیتی، زنان بسیاری را تربیت کردیم که امروز در مراکز علمی، قانونگذاری و حتی قضایی مشغول به کار هستند.»
وی در پاسخ به این سئوال که آیا از نابرابری جذب زنان و مردان فارغالتحصیل این دانشگاه در پستهای مدیریتی دلخور نیستید؟ گفت: «مساله این است که مگر چند خانم جذب مدیریت میانی در نظام جمهوریاسلامی شدهاند که تعدادی از آنها از فارغالتحصیلان ما باشند؟»
او در توضیح این مطلب ادامه داد: «خانمها توانایی این مسوولیتها را ندارند. بلکه آنها وظایف و مسوولیتهای دیگری را هم به عهده دارند که مانع پذیرش پستهای مدیریتی است، به خصوص در سطوحی که ضرورتی به حضور آنان نیست.»
بنایی برای تربیت وزیر و رییسجمهور زن نداریم
صدیقه مهدویکنی در پاسخ به این سئوال که آیا هدف اصلی راهاندازی این مرکز، تربیت مدیران زن برای نظام جمهوری اسلامی بوده است؟ توضیح داد: «هدف ما تربیت زنان برای مشاغلی بود که در جامعه بدان احساس نیاز میشود، از همان ابتدا هم هدف این نبود پردیس خواهران، وزیر و رییسجمهور زن تربیت کند اما هدفمان تربیت مدیران میانی تربیتی برای نظام آموزشی، حقوقی برای نظام قضایی، قانونگذاری و پژوهشی است که در تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای مرتبط با مسائل زنان حضور فعال داشته باشند.»
عضوهیات علمی گروه فقه پردیس خواهران دانشگاه امام صادق (ع) درباره جزییات فعالیت این نیروها گفت: «فارغالتحصیلان این دانشگاه از پردیس خواهران بخشی جذب خود پردیس شدهاند و برخی در آموزش و پرورش ورود کردهاند، برخی عضو هیاتعلمی دانشگاهها شدهاند و بعضی در حوزه مباحث قضایی جذب قوهقضائیه و کار وکالت شدهاند . در عین حال بسیاری مشغول کارهای پژوهشی هستند و در عین حال ازدواج کرده و دارای فرزندانی شدهاند.»
او تاکید کرد: «پردیس برای مشاغلی که مخصوص بانوان است نیرو تربیت کرده و میکند و در تربیت نیرو برای نوع کارهایی که مخصوص آقایان است، ضرورتی به ورود نمیبیند.»
وی گفت: «حدود هفت سال قوه قضاییه،در حوزه قضا، نیروهای خانم جذب میکرد.البته این جذب نیرو نیز بسیار به سختی انجام میشد. از ابتدای امسال اما محدودیتهایی برای ورود خانمها به حوزه قضا و شغل قضاوت در نظرگرفتهاند که در نتیجه بار دیگر امکان ترقی در این حوزه را از زنان گرفتهاند.»
به گفته وی بسیاری از زنان به عنوان قاضی اجرای حکم، دادیار و حتی دادرس در قوه قضاییه مشغول به کار هستند.
مهدویکنی درباره نحوه گزینش خواهران و تفاوت آن با شرایط گزینش آقایان گفت: «نهاد خانواده برای ما بسیار بسیار اهمیت دارد و در گزینش دختران به خانواه آنها نیز توجه میشود. گزینش علمی، گزینش عقیدتی و تحقیقات محلی، هر سه برای خانمها نیز انجام میشود اما گزینش تحقیقات محلی خانمها سادهتر از آقایان است و ما به تحقیقات از مدرسه و خانواده اکتفا میکنیم.»
او با تاکید بر اینکه مهمترین چیز برای ما جنبه علمی دانشجوست، گفت: «قبلا بیشتر دانشجویان ما از رشته ریاضی بودند اما کمکم با تغییر فضا و ورود بچههای درسخوان به رشتههای علومانسانی، از این رشته نیز دانشجو میگیریم و در سالهای جاری تعداد دانشجویان از رشتهی ریاضی و انسانی تغییر کرده است.»
وی درباره کیفیت گزینش عقیدتی توضیح داد: «برای ما اعتقادات دانشجو مهم است، متدین بودن افراد و اعتقاد به نظام جمهوریاسلامی و همراهی خانوادهها از اهمیت بالایی برخوردار است. خصوصا کسانی که ازدواج کردهاند. همانطور که تاکید کردم نهاد خانواده برایمان بسیار اهمیت دارد و در نتیجه همراهی همسران در ادامه تحصیل ، برایمان مهم است. به عنوان مثال حتی مهدکودک شکوفههای صادق، برای تسهیل شرایط برای دانشجویان مادر راهاندازی شده است.»
وی در مواجهه با این سئوال که آیا رضایتنامهای از شوهران دانشجویان دریافت میکنید؟ گفت: «گاهی اوقات اگر مسالهای باشد تلفنی با این افراد صحبت میکنیم ، مخصوصا برای کسانی که از شهرستان میآیند؛ این همراهی و موافقت باید وجود داشته باشد.» وی در جواب این سئوال که چرا برای ورود زنان به عرصه وزارت برنامهریزی خاصی ندارید؟ گفت: «فضای اجتماعی و فرهنگی جامعهی ما برای حضور زنان در چنین مدیریتهایی آماده نیست. من خودم در خانوادهای پرورش یافتم که پدرم تاکید مداوم میکرد درس بخوانید. حتی وقتی کاری هنری انجام میدادیم و به ایشان نشان میدادیم، میگفتند بسیار قشنگ است اما درس خواندن چیز دیگری است.»
مهدوی کنی درباره تفاوت این دانشگاه با دانشگاه دخترانهای چون الزهرا گفت: «الزهرا تنها دانشجویانش دختر است در حالی که در دانشگاه ما همه نیروها اعم از اعضای هیات علمی، اساتید مدعو، مدیران، کارمندان و نیروهای خدماتی خانم هستند. توانستیم برای اولین بار این قابلیت زنان را اثبات کنیم در حالی که در سالهای ابتدایی فعالیت به ما میگفتند شما نمیتوانید برای اعضای هیاتعلمی و استاد، زنی را پیدا کنید، اما این اتفاق افتاد.»
او با ذکر خاطراتی از علاقمندی آیتالله مهدی کنی به درس و تحصیل ادامه داد: «حتی در دوره تبعید ایشان ما را با خود همراه نمیکرد و میگفت مبادا به درس ما لطمه بخورد. وی هیچ ممانعتی برای تحصیل و حضوراجتماعی زنان نداشتند اما معتقد بودند باید فعالیت اجتماعی در عرصهای باشد که جامعه بدان نیاز دارد؛ مانند محیطهای آموزشی و تربیتی، پزشکی و سلامت مرتبط با زنان.»
او با طرح این سئوال که در شورای انقلاب فرهنگی و دیگر شوراها چه تعداد زن حضور دارند؟ گفت: «مشکلات زنان شاغل و الزامات تربیتی یک دختر از هفت سالگی تا هجده سالگی را زنان درک میکنند. در این عرصهها نیاز به حضور زنانی که دارای فکر و استعداد هستند و توانایی تاثیر در مدیریت و سیاستگذاری و برنامهریزی در حوزه مرتبط با زنان را دارند، لازم است. این حوزه از حوزههایی است که اولا نیاز به تربیت نیرو دارد و ثانیا نیاز به فرهنگسازی. البته دومی از اهمیت زیادی برخوردار است چرا که تا فضای اجتماعی آمادگی این حضور را نداشته باشد، زنانی که در این عرصه ورود میکنند باید فداکاریهای بزرگی کنند تا خانواده و جامعه از آنان استقبال کند و آنان را باور نماید.»
وی درباره احتمال گسترش فعالیت این دانشگاه در شهرستانها گفت: «پدر در زمان حیات با این موضوع مخالف بودند چرا که معتقد بودند باید مسائل مالی را نیز مورد توجه قرار داد. به هر حال دانشگاه در آغاز فعالیت خود هزینههایش را از سرمایه خیرین تامین میکرد و به تدریج این سرمایهها تبدیل به شرکتهایی شد که بتوانند درآمدزایی کنند و طبیعی است اگر این شرکتها به خوبی اداره شود، امکان تداوم تحصیل مجانی برای دانشجویان باقی میماند.»
مهدویکنی گفت: «ما در حوزههای تربیتی، فقه، حقوق و فلسفه دانشجو داریم که رشتههای موردنیاز برای زنان در جامعه است ».
وی در پاسخ به این سئوال که آیا از خواهران دانشجو در دانشگاه امام صادق نیز تعهد کار گرفته میشود، گفت: «چنین تعهدی میگیریم اما اگر کسی نتوانست یا نخواست کار کند، مشکلی برایش ایجاد نخواهد شد.»
به گفته وی در حدود ۲۳۰۰ زن در طول این سالها از دانشگاه امام صادق پردیس خواهران فارغالتحصیل شدهاند.
وی تاکید کرد: «توقع میرفت همانگونه که در زمان حیات پدرم حمایتهای پدرانه از دختران و همکاران خانم در پردیس میشد، بعد از ایشان نیز این نگاه ادامه پیدا کند که متاسفانه این اتفاق نیفتاد. امیدوارم همانگونه که برای تربیت نیروی مرد در نظام جمهوری اسلامی سرمایهگذاری میشود در حمایت از تربیت نیروی زن جهت رفع نیازهای اجتماعی و به ویژه نیازهای خانوادگی، گامهای پدرانهای از طرف هیاتامنا و مسوولان دانشگاه برداشته شود و پردیس فقط درصدد رفع موانع نباشد.»
تولد یک دانشگاه
حالا برای آشنایی بیشتر با پیشینه این دانشگاه مهم لازم است برگهای تقویم را عقب برویم تا به میانهی سال ۱۳۴۹ برسیم. آن روز که کلنگ احداث این ساختمان بر زمین خورد.
ایده راهاندازی دانشگاهی برای کادرسازی به این سال برمیگردد؛ وقتی حبیب لاجوردی، مردی از نسل سوم خاندان لاجوردی، آن را ارائه داد. می گویند کمبود مدیر یکی از انگیزههای اصلی تاسیس این دانشگاه در دهه پنجاه بود. وقتی که ایران در حوزه اقتصاد رشدی قابل توجهی را تجربه میکرد.
حبیب لاجوردی، دانشآموخته دانشگاه هاروارد برای پاسخ به این نیاز اساسی دست به کار شد و در منطقهی سعادتآباد، پل مدیریت، ساختوساز مرکزی برای تربیت مدیران آینده را کلید زد. معمار این بنا، نادر اردلان بود و درهفتم آذرماه ۳۵۰ ، روزنامه اطلاعات در گزارشی نوشت: «ایجاد مرکز مطالعات مدیریت ایران بهمنظور تقویت سریع کادر مدیریت و اهمیت حیاتی آن در ادامه رشد اقتصادی و اجتماعی ایران صورت میگیرد. عملیات ساختمانی این مرکز از اول تیرماه امسال آغاز شد و در حال حاضر با سرعت ادامه دارد. قرار است در تیرماه سال آینده(سال ۱۳۵۱) برای پذیرش دانشجو آماده و تحویل مرکز مدیریت ایران شود.»
حبیب لاجوردی، دبیر هیات امنای مرکز مطالعات مدیران ایران ضمن تشریح اثرات اقتصادی لزوم تاسیس چنین مرکزی در شرایط موجود(آنروز) اقتصاد ایران، گفت: مرکز مطالعات مدیریت ایران با همکاری دانشگاه هاروارد از اول مهرماه سال آینده رسما آغاز به کار میکند و دانشجو میپذیرد.
دراین گزارش البته توضیحی درباره شرایط آموزشی این دانشگاه داه شده بود.اینکه«دانشجویان مرکز با گذراندن یک دوره فشرده یازده ماهه که شبانهروزی خواهد بود، موفق به اخذ گواهینامه فوقلیسانس در مدیریت میشوند و در موسسات اقتصادی کشور اعم از بخشعمومی و خصوصی به کار خواهند پرداخت. برنامههای آموزشی براساس برنامههای مدرسه مدیریت دانشگاه هاروارد طرحریزی شده و حتیالامکان برای ایجاد و اداره امور آموزشی از استادان دانشگاه هاروارد کمک گرفته خواهد شد. احداث مرکز مطالعات مدیریت ایران و تجهیز تاسیسات و آموزش آن ۱۰ میلیون تومان هزینه اولیه دارد که به وسیله بخش عمومی و خصوصی تامین شده است. دولت علاوهبر کمک مالی ۸۰ هزار متر زمین برای احداث تاسیسات مرکز مطالعات ایران، در اختیار این مرکز قرار داده است.
هزینه هر سال تحصیل ۳۱ میلیون ریال پیشبینی شده است که پنج میلیون ریال آن از محل شهریه دانشجویان تامین خواهد شد. (شهریه سالانه هر دانشجو ۱۰ هزار تومان است و بقیه آن از محل سود ۲۹ میلیون تومان سرمایه مرکز تامین میگردد. سرمایه مرکز به وسیله مدیران و صاحبان صنایع بخشعمومی و خصوصی تامین میشود.) در پایان این گزارش تاکید شده است مرکز مطالعات ایران در غرب بزرگراه ونک (پارکوی) در حال احداث است.»
حالا ۵۰ سال از زمان انتشار این گزارش میگذرد و این مرکز در قامتی دیگر، در حال پرورش مدیرانی است که بر صندلی ریاست، در بالاترین سطوح تکیه میزنند.
این دانشگاه البته پرورش یافتگانی در دهه پنجاه داشت که برای جامعه امروز ایران شناخته شده هستند. شهید تندگویان، وزیر نفت دولت رجایی از دانشآموختگان این مرکز مدیریت بود. بوشهری معاون وی نیز از این مرکز فارغ التحصیل شده بود. دهه شصت اما روزگار دیگری برای این مرکز بود.
در حالی که به واسطهی انقلاب فرهنگی، دانشگاهها تعطیل بودند، ایده نزدیکی حوزه و دانشگاه در ذهن سیاستگذاران آن دوران مطرح شد.
از هاروارد تا الازهر
اگر نگاه بنیانگذاران اولیه دانشگاه معطوف به دانشگاه امریکایی هاروارد بود، نگاه موسسان پس از انقلاب به الازهر مصر دوخته شده بود. این نکته را آیتالله مهدویکنی تایید میکند . وی گفته است: «بنا بود که ما در زمینی به مساحت ۱۰ هزار متر مربع در چهارراه ولیعصر- طالقانی، دانشگاه را مورد بهرهبرداری قرار دهیم ولی دوستانی مانند مرحوم بهشتی اظهارنظر کردند و گفتند گرچه اینجا دانشگاه تهران قرار دارد و از این نظر برای دانشگاه مناسب است، ولی این زمین برای تاسیس یک دانشگاه اسلامی آبرومند و معتبر کوچک است. این حرف درستی بود زیرا ما میخواستیم دانشگاهی مانند جامعه الازهر مصر تاسیس کنیم.
الازهر در بین سالهای۹۷۰ تا ۹۷۲ به عنوان یک دانشگاه در شهر قاهره مصر پایهگذاری شد و مرکز اصلی ادبیات عربی و علوم اسلامی اهل تسنن در جهان است.
این دانشگاه بزرگترین مؤسسه دینی، علمی، اسلامی در جهان است.
همان طور که ذکر آن رفت، الگوی اولیه اما دانشگاه هاروارد بود، یک دانشگاه خصوصی که در سال ۱۶۳۸ تأسیس شد و قدیمیترین مؤسسه آموزش عالی در ایالات متحده و از معتبرترین موسسات در جهان است. فاصله آمریکا تا مصر فاصله جذابی است برای دریافت آنچه در رویای بانیان این دانشگاه گذشته است. با این حال دانشگاه امام صادق هنوز با الازهر شدن فاصلهای قابل توجه دارد و در قامت مرکزی برای کادرسازی ظاهر شده است نه محلی برای تولید علم برای شیعیان جهان.
روایت آیتالله مهدوی کنی از تاسیس اولین دانشگاه اسلامی
آیتالله مهدویکنی روایتی خواندنی از این موضوع دارد. وی گفته است: «ما قبل از انقلاب با دوستانی که در انقلاب بودند؛ مانند شهید مطهری، شهید باهنر و شهید بهشتی به فکر تاسیس یک دانشگاه اسلامی بودیم. تاسیس چنین دانشگاه اسلامی ضروری به نظر میرسید، اساسنامه آن هم قبل از انقلاب تدوین شده بود، منتها رژیم پهلوی اجازه نمیداد که ما دانشگاه تاسیس کنیم. ما حتی در زندان هم که بودیم اندیشه تشکیل دانشگاه را داشتیم، چون میدیدیم بچههایی که به دانشگاهها میروند، از آنجا که محیط اکثر دانشگاهها اسلامی نبود، بسیاری از آنها منحرف میشدند، لذا فکر میکردیم اگر دانشگاهی درست کنیم که اسلامی باشد کار اساسی انجام دادهایم.»
وی درباره انتخاب محل کنونی دانشگاه گفته است: «محل کنونی دانشگاه امام صادق(ع) را برخی دوستان پیدا کردند که قبلا مرکز مطالعات مدیریت بود. البته دولتی نبود و هیاتامنا داشت. آن هم قبل از انقلاب، که برادر شاه ریاست عالیه هیاتامنا را داشت و امثال دکتر اقبال و لاجوردی از اعضای هیاتامنای آن بودند. آنها، اینجا را تاسیس کرده بودند و زمینهای اینجا را خریده بودند. اسناد اینجا نشان میدهد که دکتر اقبال از درآمد شرکت نفت اینجا هزینه کرده است. طبق اسناد موجود، اینجا برای تربیت مدیران سطح بالا تاسیس شده بود. این مرکز وابسته به دانشگاه هاروارد آمریکا و رئیس آن هم یک آمریکایی بود.
در هر حال با اجازه حضرت امام و حکم آیتالله محمدی گیلانی این محل در اختیار جامعهالامامالصادق(ع) قرار گرفت. امام اجازه فرمودند، ولی از نظر رسمی نیاز به حکم داشت، لذا حکم قضایی آن را هم آقای محمدی گیلانی دادند. ایشان پروندهها را بررسی کردند و سوابق اساسنامه مرکز مدیریت کاملا با کار ما منطبق بود. در اساسنامه نوشته شده بود که اگر هیاتامنای اینجا به عللی حضور نداشتند، این موسسه به موسسه مشابهی به لحاظ هدف و آموزش منتقل میشود. ما این اساسنامه را به آقای محمدی دادیم و گفتیم که هیاتامنای مذکور بیشتر از کشور رفتهاند، بعضی هم که مردهاند، دکتر اقبال و بعضیهایشان هم که هستند بیرون از کشورند و در پایان اساسنامه آنها نوشته شده اگر ادامه کار مرکز به عللی امکان نداشت، این مرکز به موسسه مشابه انتقال یابد.
پس انتقال اینجا به جامعهالامامالصادق(ع) یک انتقال قهری و طبیعی بوده و به عقیده من اصلا نیازی به حکم قضایی نداشت، ولی ما احتیاط کردیم و حکم را گرفتیم؛ یعنی با اجازه حضرت امام و حکم قضایی، این مرکز را تصرف کردیم.»
به این ترتیب در روز تولد پیامبر در سال ۱۳۶۱، دانشگاه امامصادق وابسته به جامعهالصادق رسما فعالیت خود را آغاز کرد و کمی بعد در ۲۷ آذرماه همان سال، بعد از سی ماه تعطیلی به واسطه انقلاب فرهنگی، دانشگاهها در کشور بازگشایی شدند و این روز در تقویم به نام روز “وحدت حوزه و دانشگاه” نامگذاری شد.
این چنین بود که همزمان با بازگشایی دانشگاهها، دانشگاه جدیدی متولد شد که کمکم به بزرگترین سهمدار از حلقه مدیران جمهوریاسلامی تبدیل گردید.
پشتیبان مالی دانشگاه امامصادق کیست؟
پیش از ورود به ادامه داستان اما بهتر است نقبی به جامعهالصادق بزنیم.جایی که قبل از دانشگاه امامصادق میایستد.آیتالله مهدویکنی شرح تاسیس جامعهالصادق را در خاطراتش این چنین میگوید: «دو سه سال بعد از انقلاب، که تا اندازهای بحرانها کاسته شد و گرفتاریهای ما نیز کمتر شد، دوستان به فکر افتادند که این ایدهای که قبل از انقلاب داشتیم عملی شود. لذا هیات موسس و هیاتامنایی برای جامعه تشکیل شد. تا آنجا که یادم میآید آیتالله منتظری، آیتالله مشکینی، آیتالله امینی و آیتالله امامی کاشانی، بنده و مقام معظم رهبری از آغاز در جریان کار بودیم. بعدها آیتالله یزدی از طرف ایشان در جلسات شرکت میکردند. اینها معممین بودند که از موسسین بودند.
بنا بر اعلام وی جدا از افراد معممی که نام برده شد آقایان اسرافیلیان، نوید، خانیان و معینی نیز در زمره موسسین بودند. به گفته وی آیتالله حسین نوری هم، اول جزو موسسین بودند، ولی ایشان یکی دو جلسه شرکت کردند و سپس اعلام انصراف نمودند و شرکت نکردند. به ترتیب از مجموع یازده موسس نام برده، ۱۰ نفر به عنوان هیات موسس و هیاتامنا باقی ماندند، در این اساسنامه آیتالله منتظری به عنوان ریاست عالی تعیین شد اما آیتالله مهدویکنی گفته است: «اختیارات کلی این جامعه در اختیار هیاتامنا بود. البته عنوان ریاست عالی برای آیتالله منتظری مبتنی بر این بود که ایشان، به سمت قائممقام رهبری (توسط مجلس خبرگان) تعیین شده بود، ولی پس از عزل ایشان از این سمت، قهراً ریاست عالی موضوعا منتفی گردید وپس از بروز مشکلاتی که مانع از حضور ایشان در جلسات هیات امنا و قهراً منجر به استعفای ایشان شد، سرانجام اداره کار هیات امنا بدان شکل غیرممکن مینمود. مقام معظم رهبری مصلحت دیدند تا زمان اصلاح اساسنامه و تعیین امنای جدید، جریان کارهای جامعه با نظر حقیر انجام گیرد و در واقع من به عنوان جانشین هیاتامنا با تعیین هیاتمدیرهای مرکب از بعضی از اعضای امنا و جز آنان؛ مسئولیت اداره جامعه را عهدهدار شدیم.»
این چنین جامعهالصادق پشت سر دانشگاه امام صادق میایستد و تامین هزینههای این دانشگاه را از محل هدایای خیرین و بازاریها تامین میکند. از این منظر شباهتی چشمگیر به شیوه اولیه تعیین شده برای تامین مالی دانشگاه وجود دارد چرا که در دهه پنجاه صاحبان کسبوکار مهمترین تامینکنندگان هزینه شعبه دانشگاه هاروارد در ایران بودند. کمکم ایده ایجاد شرایط پایدار برای تامین هزینههای دانشگاه مطرح میشود و جامعهالصادق به تدریج مجموعهای از شرکتهای اقتصادی را در اختیار میگیرد. دختر آیت الله مهدوی کنی نیز تایید میکند دلیل تبدیل اموال به شرکتها با هدف تداوم تامین مالی دانشگاه امام صادق بوده است.
اگر ونلافاکسین، دلوکستین، نورتریپتیلین که داروهایی ضدافسردگی هستند را نمیشناسید، حتما با استامینوفن کدئین آشنایی دارید.
اینها بخشکوچکی از لیست بزرگ داروهای تولیدی شرکت دارویی و بهداشتی لقمان است، شرکتی که به جامعهالصادق ربط مییابد. جامعه الصادق یکی از سهامداران شرکت لقمان محسوب میشود. ارتباط خریداران دارو با کادرسازی نظام نیز از همین محل شکل میگیرد. در دانشنامه «ویکیپدیا» بهاشتباه اعلام شده است که داروسازی جابربن حیان متعلق به جامعهالصادق است و بسیاری از رسانهها این خطا را تکرار کردهاند اما تحقیقات نگارنده نشان داد داروسازی جابرابن حیان هیچ وابستگی به جامعهالصادق ندارد و در نهایت این نکته از سوی دختر آیتالله مهدوی کنی نیز مورد تایید قرارگرفت.
کارخانجات ریسندگی و بافندگی و پوشاک جامعه، پاساژ نور و پاساژ میلادنور،مجتمع ذوب آهن فولاد خزر که توسط محموداحمدینژاد، رییسجمهوی وقت در سال ۱۳۸۶ افتتاح شد و شرکت بازرگانی لوح زرینجامعه بخشی از شرکتهایی هستند که به نوعی به جامعهالصادق وابستگی دارند.
چون نمکی در آش
احمدکریمی اصفهانی، فعال سیاسی اصولگرا و دبیرکل جامعه انجمن اسلامی اصناف و بازار و عضو هیات امنای جامعهالصادق در گفتگو با نگارنده تایید میکند که موسسه جامعه الامام الصادق(ع) مسئولیت تامین مخارج دانشگاه امام صادق را عهده دار است.
وی میگوید: «بخشی از این هزینهها از سوی خیرین و بازاریها تامین میشود اما غیر از این کمکهای خیرین و بازاریها، زمینهایی نیز به این موسسه اهدا و از سوی دیگر با حکم داگاه املاکی در قم به این موسسه واگذار شد.»
وی در پاسخ به این سئوال که آیا برای تامین هزینههای دانشگاه از اعتبارات دولتی نیز بهره گرفته میشود؟ یا خیر گفت: «بودجه دولتی برای دانشگاه امام صادق چون نمکی در آش است. شاید گاهی بودجهای در حد و اندازه ۵ میلیارد تومان یا مختصرتر از این، در سالهایی از سوی دولت پرداخت شود اما میزان هزینهها بسیار بالاتر از این ارقام است.»
وی با تایید این نکته که کارخانجات ریسندگی و بافندگی و پوشاک جامعه متعلق به جامعهالصادق است، گفت: «اموال دیگری نیز برای تامین هزینههای دانشگاه در اختیار موسسه هست.»
کریمی اصفهانی در پاسخ به این سئوال که پاساژهای نور و میلادنور نیز متعلق به این موسسه است یا خیر؟ گفت: «به دلیل هزینههای بالا، پاساژ نور فروخته شده است.»
کریمی اصفهانی درباره محل کنونی دانشگاه تاکید کرد: «اینجا وقتی در اختیار دانشگاه قرار گرفت، زمین بود.»
او برابر توضیحات در خصوص اینکه این بنا در دهه ۵۰ احداث شده و اینجا شعبه دانشگاه هاروارد بود، اظهار بیاطلاعی کرد و گفت: «در جریان ریزقضایا نیستم.»
این فعال اصولگرا درباره هدف راهاندازی دانشگاه گفت: «این دانشگاه با هدف تربیت مدیران برای نظام جمهوری اسلامی احداث شده و خوشبختانه این کار عظیم با محوریت آقای مهدویکنی و کمک خیرین صورت گرفت اما گزینش دانشجو در این حوزه کار سادهای نبود.»
وی گفت: «اینکه بتوانیم دانشجویانی بگیریم که از سه شرط متدین بودن، متعهد بودن به نظام و اعتقاد به ولایت فقیه برخوردار باشند، ساده نیست اما حقیقتا این پروژه تا اینجا به خوبی پیش رفته و ما در کادرسازی بسیار موفق عمل کردیم.»
وی هدف مهم تاسیس این دانشگاه را تلفیق حوزه و دانشگاه یا به عبارتی تلفیق علوم مذهبی و علوم روز دانست و گفت: «اسلام نه از طریق زور و شمشیر بلکه با تجارت و علم به جهانیان معرفی شد. روایت داریم که علم ۲۷ قسمت است و تا زمان ظهور حضرت حجت تنها دو بخش آن توسط بشر حاصل میشود و ۲۵ بخش از علم در زمان ظهور حضرت حجت در اختیار بشر قرار میگیرد و اتفاقا همین قدرت علمی سبب میشود با ظهور حضرت، همه به اسلام روی بیاورند.»
وی نتیجه گیری کرد اهمیت علم از این رو بسیار بالاست و در نتیجه باید تمرکز ما هم در این حوزه بالا باشد.
کریمی اصفهانی با تاکید بر اینکه دانشگاه امام صادق با همین هدف در حال گسترش فعالیت خود است، گفت: «در حال حاضر به حوزه پیشدبستانی و دبستان هم ورود کردهایم و میخواهیم فعالیت دانشگاه را در استانها نیز گسترش دهیم و شعباتی را در استانهای دیگر راهاندازی کنیم.»
سرمایه اولیه از کجا آمد؟
خانیان از بانیان تاسیس این دانشگاه به خبرنامه صادق گفته است که روز ۱۲ بهمن، وقتی امام به ایران بازگشته بودند، مقابل درب دانشگاه تهران به آیتالله منتظری از هدف خود برای احداث این دانشگاه گفته است. به گفته وی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی در جلسهای در تهران و در منزل آقای معینی سهام شرکت “ایرانبیت” به ارزش اسمی پنجاه میلیون تومان توسط وی و آقای نوید تسلیم آقای منتظری شد و عملا ملک مذکور به تملک جامعهالصادق درآمد، با این شرط که در طول عمر جامعه به شخص ثالث واگذار نگردد. او میگوید: «در واقع نوعی وقف بود که به جهت جلوگیری از نفوذ قوانین دست و پاگیر وقف و دخالت اوقاف به این صورت عمل شد. وی گفته است پیشنهاد آیتالله بهشتی این بود که این محل با احداث بنای مناسب پشتوانه مالی دانشگاه قرار گیرد. ایرانبیت شرکت متعلق به برادران خانیان ، حاج کاظم ترخانی، مرتضایی فر و … بود که برای خرید زمین چهارراه ولیعصر- طالقانی، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی تاسیس شد.
علا میرمحمد صادقی نیز درباره اهداف تاسیس این دانشگاه به خبرآنلاین گفته است: «هدف این دانشگاه نیز مانند بسیاری دیگر از کارهای فرهنگی که پیش از انقلاب صورت داده بودیم، ترویج مفاهیم اسلامی بود. فارغالتحصیلان این دانشگاه در سالهای میانه دهه ۷۰ به عنوان مدیران برجسته کشوری مطرح شدند.»
وی میگوید: «در ابتدا گروهی از بازرگانان و بازاریان هزینههای دانشگاه را تامین میکردند. آقای سعید امانی، علی حاج طرخانی، یوسف زمردیان، رضا اصفهانیها، عزیزالله علاءالدینی، حسن تهرانی، خلیل طباطبایی، علینقی خاموشی، محمود لولاچیان، احمد کاشانی و من به عنوان گروه اقتصادی موسسه «جامعه الصادق» انتخاب شدیم. در یکی از جلسات آقای خاموشی پیشنهاد کردند یک واحد نساجی تاسیس کنیم. این کارخانه باید هزینههای دانشگاه را تامین میکرد ولی برای راهاندازی همین کارخانه نیز به بودجهای نیاز بود. بنابراین جلسهای با حضور آیتالله مهدوی کنی در اتاق بازرگانی ایران تشکیل دادیم. در این جلسه گروهی از بازاریان سرشناس و متدین دعوت شده بودند. آنها تحت تاثیر بیانات آیتالله مهدوی کنی بخشی از هزینههای تاسیس کارخانه را پرداخت کردند.»
رد شدن از سه خوان گزینش
حالا که افکارعمومی، بیش از متن اتوبان چمران، متوجه حاشیه آن شده است، اشاره به شیوه جذب دانشجو در این دانشگاه که مرکز استراتژیک کادرسازی نظام جمهوری اسلامی است، اهمیتی ویژه دارد.
تا میانه دهه هفتاد شکل جذب دانشجو تفاوتی جدی با شرایط کنونی داشت. تا اواسط دهه شصت قرار نبود دانشآموختگان این دانشگاه مدرکی دریافت کنند. طبق گفته رضا شاکری، فارغالتحصیل این دانشگاه، از سال ۱۳۶۵ بود که مقامات این دانشگاه تصمیم به اعطای مدرک به دانشآموختگان گرفتند. وی می گوید یکی از ویژگیهای بارز این دانشگاه تعداد بالای واحدهای درسی از یک سو و پیوسته بودن کارشناسیارشد از سوی دیگر است.
در این دانشگاه همه رشته ها پسوند معارف اسلامی را دارند. معارف اسلامی و مدیریت، معارف اسلامی و علوم سیاسی و،معارف اسلامی و اقتصاد و معارف اسلامی و حقوق و الهیات، معارف اسلامی و ارشاد و فقه و مبانی حقوق اسلامی، رشته هایی هستند که در این دانشگاه تدریس میشود .
رضا شاکری، فارغالتحصیل این دانشگاه میگوید: «یکی از مهمترین و بارزترین مشخصات دانشآموختگان این دانشگاه بالا بودن سطح دانش آنها در قیاس با سایرین بود چرا که این افراد باید علاوه بر واحدهای عمومی و تخصصی، واحدهای متعدد مرتبط با معارف اسلامی را نیز پاس میکردند.»
او ادامه داد: «به واسطه سنگینی درسها این دانشگاه شبانهروزی بود چرا که مسولان اعتقاد داشتند که در رفتوآمدها، وقت دانشجو تلف میشود و در نتیجه بهتر است سکونت در خوابگاهها صورت گیرد.»
وی که بازنشسته صدا وسیماست، فرضیه حضور پررنگ دانشجویان دانشگاه امام صادق را چندان قبول ندارد و میگوید در قیاس با دانشآموختگان سایر دانشگاهها، شمار فارغالتحصیلان مدیرشده در سطوح کلان غیرطبیعی نیست .
شاکری درباره گزینش در دهه شصت گفت: «گزینش دانشگاه امام صادق مانند همه گزینشهای دهه شصت بود. سئوالاتی عقیدتی نیز از داوطلبان پرسیده میشد. در این گزینش توان علمی ،سطح هوش و اعتقادات دینی داوطلبان محک میخورد و قدرت مباحثه آنها مورد سنجش قرار میگرفت اما نکته مهم این بود که همه افراد از همه شهرها و از هر طبقهای امکان ورود به این دانشگاه را داشتند.»
وی مانور بر مساله امام صادقیها را بیدلیل دانسته و در این خصوص توضیح داد: «جوزدگی چیز بدی است، همان زمان که من در شورای معاونین صداوسیما بودم ، تعداد فارغالتحصیلان دانشگاههای تهران،علامه و بهشتی هم زیاد بودند، اما کسی نسبت به آنها حساس نبود.»
وی در پاسخ به این سئوال که دهه شصت غالبا چه کسانی برای تدریس به این دانشگاه دعوت میشدند؟ گفت: «ملاک آیتالله مهدویکنی سطح علمی اساتید بود، لذاعلاوه بر اساتید معارف و علوم اسلامی، اساتیدی مانند دکتر باوند، دکتر بشیریه، دکتر شاهنده، دکتر مشکات ، دکتر افتخاری و دکتر اکبرو…. که در دیگر دانشگاهها درس میدادند، همزمان در دانشگاه امام صادق نیز تدریس میکردند.»
وی معتقد است:«موضوع اشتغال امام صادقیها در پستهای کلیدی، تکمتغیره نیست و عوامل متعددی در این امر دخیلند؛ وقتی نسبت مهاجرت در بین فارغالتحصیلان دانشگاههای دیگر نسبت به نخبگان دانشگاه امامصادق بیشتر است، نمیتوان انتظار داشت غیرنخبگان دانشگاههای دیگر به نخبگان امام صادقیِ پای وطن مانده، ترجیح داده شوند.»
حسن لاسجردی، دانشآموخته دانشگاه امام صادق و فعال رسانهای نیز در گفتگو با نگارنده درباره کیفیت آموزش در دهه شصت گفت: «به نظر من سطح علمی در این دانشگاه واقعا بالا بود.»
وی در پاسخ به این سئوال که آایا اجباری خاص برای فعالیت اجتماعی در قالب گروه جهادی و امر به معروف و نهی از منکر و … صورت میگرفت یا خیر؟ گفت: «افراد داوطلبانه برای فعالیت در این حوزهها شرکت میکردند اما حتی حضور در نماز جمعه نیز اجباری نبود و من چنین چیزی را به خاطر نمیآورم .»
او در جواب این پرسش که آیا در آن زمان با این رویکرد مواجه بودید که برای کادرسازی و ورود به عرصه مدیریت کلان پرورش مییابید؟ گفت: «شخصا چنین حسی را نداشتم اما موضوع خدمتگذاری در این دانشگاه مهم بود و حتی از افراد تعهد میگرفتند که پس از فارغالتحصیلی پنج سالی را در یک اداره دولتی کار کنند.»
به گفته وی به دانشجویان این دانشگاه کمکهزینه تحصیلی پرداخت میکردند و اگر کسی مایل به کار دولتی نبود، میتوانست در پایان تحصیلاتش، داوطلبانه هزینهای را به دانشگاه بازگرداند .
لاسجردی در جواب این سئوال که گزینش دانشگاه، جز گزینش برای سنجش سطح علمی و دینی، در حوزه تحقیقات محلی چگونه بود؟ گفت: «برای دریافت وضعیت خانوادگی، همانطور که در دهه شصت باب بود ، تحقیقات محلی صورت میگرفت که البته به نظرم هنوز این شیوه پابرجاست.»
کدی به نام کد هفتادی
دهه هفتاد اما دههای متفاوت برای این دانشگاه بود. از میانه دهه هفتاد بود که دانشگاه امام صادق، ورود به چتر آموزش عالی را پذیرفت و قبول کرد از طریق کنکور سراسری جذب دانشجو کند چرا که پیش از آن راسا نسبت به برگزاری کنکور اقدام میکرد. البته گزینش و تحقیقاتمحلی همچنان پابرجا ماند .
اتفاقا در شرایطی که فارغالتحصیلان دهه شصتی کمکم باید برای بازنشستگی آماده میشوند، دهه هفتادیها پرشمارترین حضور را در سطوح مدیریتی عالی نظام به خود اختصاص دادهاند.
برخی ورودیهای دهه هفتاد یا به قول فارغالتحصیلان دانشگاه، کد هفتادیها معتقدند ورودیهای سال ۱۳۷۰ به بعد بودند که شرایط را در این دانشگاه دستخوش تغییر کردند و فضای سنتی آن را بر هم زدند. آنها بودند که مطالبه دیدن مسابقات جام هانی فوتبال را داشتند و زمانی که ایران پس از بیست سال، در هشتم آذرماه سال ۱۳۷۶ به جام جهانی راه یافت، صدای فریادشان در محوطه دانشگاه پیچید چرا که هیجانشان را پنهان نکردند. دانشجویان دهه شصت تایید میکنند که پیش از این مشغولیت به اموراتی از این دست، در دانشگاه امام صادق ممکن نبود.
یک دانشجوی ورودی دهه هفتاد میگوید: ورودیهای سال هفتاد آنقدر متفاوت بودند که حتی به آیتالله مهدویکنی، در جلسات یازده صبح روز شنبه درباره سنگینی درسها شکایت میکردند و میگفتند چرا باید تا این اندازه علوم اسلامی را پرحجم بخوانیم؟ اما ایشان با طمانینه پاسخی میداد که در خاطرم هست، میگفت: «شما فردا شاید به واسطه علم روزی که آموختید نتوانید شغلی بیابید اما بیتردید علوم اسلامی که فرا گرفتید منشا خدمت و فعالیت شغلی شما خواهد شد.»
تمرکز بر یادگیری زبان عربی و زبان انگلیسی و فرانسه از سوی دانشجویان تمامی دورهها مورد اشاره قرار گرفته است.
دانشجویان پس از گزینش اردویی سه تا پنج روزه را در دماوند تجربه میکنند، آنجا که با اعضای هیات امنای دانشگاهامام صادق و همچنین روسای دانشگاه و مدیران جامعهالصادق آشنا میشوند و خود را برای تحیل آماده میکنند.
علیرضا معزی، معاون رییسجمهوری در دولت دوازدهم نیز در گفتگو با نگارنده هر چند تاکید میکند که در میانه تحصیل، پل مدیریت را به مقصد دانشگاه علامهطباطبایی ترک کرد اما معتقد است دانشآموختگان این دانشگاه در قیاس با همرشتهایهای خود، در دستهی باسوادترین و زبدهترینها جای میگیرند.
وی میگوید: «نباید دانشگاه امام صادق را دانشگاهی برای پرورش افرادی یکدست دانست.» از این منظر نیز مثالهایی میآورد که دلیلی برای این مدعاست . وی میگوید:«آقای رمضانزاده که فردی اصلاح طلب با مشی سیاسی روشن است و آقای خسروتهرانی از همین دانشگاه فارغ التحصیل شدهاند. در این میان آقای آشنا که فرد میانهرو در حوزه سیاست است نیز فارغالتحصیل اینجاست و دیگر افراد نظیر آقای عبدالملکی نیز از همینجا فارغالتحصیل شدهاند پس میبینید سه سر اصلاح طلبی، میانهروی و اصولگرایی در میان خروجیهای این دانشگاه حضور دارند و در سیاست نقشآفرینی میکنند.»
به گفته وی گرایشهای متفاوت سیاسی، نقطه قوت دانشگاه امامصادق محسوب میشود.
پیوند دانشگاه امام صادق با سیاست
نام دانشگاه امام صادق نه امروز که از دیرباز با سیاست گره خورده است. آذر منصوری میگوید سالهای قبل وقتی به مناسبت سالروز سیزده آبان دیداری با دانشجویان این دانشگاه داشتهاند، ابراهیم اصغرزاده به شوخی به مدیران آینده نظام سلام گفته است. ماجرا اما تنها این نیست. سال ۱۳۸۰، این دانشگاه اولین دانشگاهی بود که پیشگام دفن شهدای گمنام در محوطهاش بود. ذکر این نکته نیز ضروری است که دانشجویان این دانشگاه حضور فعال در عرصه سیاسی و کارهای نمادین دارند. شاید آخرین مورد آن اهدای چند گالن بنزین به سفارت انگلستان باشد، با هدف طعنه زدن به بحران سوخت در این کشور.
شهدای پرشمار دانشگاه امام صادق
جمعی از دانشجویان دانشگاه امام صادق که عمدتا ورودی دهه شصت بودهاند نیز در جنگ عراق علیه ایران به فیض شهادت نائل شدهاند. شمار شهدای این دانشگاه طبق اسامی ثبت شده در سایت آن ۳۸ شهید است. هر ساله یادوارهای برای این دانشجویان شهید در دانشگاه برگزار میشود. برخی از دانشجویان نیز جانباز بوده و در دهه هفتاد به شهادت رسیدهاند.
میدانید به چه کسانی درس میدهید؟
حالا که هر روز مدیر تازهای از دانشآموختگان دانشگاه امام صادق بر مسند مدیریت مینشیند، پاسخ به این سئوال از سوی یک استاد این دانشگاه که سابقه بیش از بیست سال تدریس را در آن دارد، اهمیتی مضاعف مییابد .
کامران ندری در پاسخ به این سئوال که آیا این نگاه در شما وجود دارد که دانشجویان امروزتان، مدیران و مسئولان فردا هستند؟ گفت: «من این اعتقاد را ندارم . من همان درسی را در این دانشگاه میدهم که در دیگر دانشگاههای تراز اول به دانشجویانم تدریس میکنم و اصلا چنین برداشتی که شما گفتید را ندارم.»
وی افزایش شمار مدیران فارغالتحصیل این دانشگاه را حاصل تصادف میداند، نکته ای که البته با مخالفت نگارنده روبرو شد و زمینه رابرای شکلگیری دیالوگ دو جانبه و جذابی فراهم ساخت .
وی معتقد است شاید تغییر دولت سبب شود، این شرایط تغییر کند. به گفته وی حساسیت افکار عمومی در این حوزه کمی تعجببرانگیز دانست .
ندری گفت:«قبلا شمار دانشاموختگان دیگر دانشگاهها در سطوح مدیریتی بالا بود اما کسی این حساسیت را نداشت. وی در مواجهه با این توضیح که شاید ایدئولوژیک بودن این دانشگاه این حساسیت را ایجاد کرده است، گفت: «از این منظر قبول دارم که چنین حساسیتی شکل بگیرد؛ البته کارویژه دانشگاه امام صادق همین است. این دانشگاه با هدف برقراری ارتباط میان علوم متعارف و آموزههای اسلامی راهاندازی شد و هدف این بود که دانشجویی تربیت شود که هم به علوم اسلامی و هم علوم روز تسلط داشته باشد.»
وی افزایش شمار حضور فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق را با توجه به این موضوع طبیعی خواند و در پاسخ به این سئوال که آیا چهل سال فعالیت دانشگاه امام صادق برای تلفیق علوم اسلامی و علوم متعارف روز، حاصلی در حوزه تولید علم داشته است ؟ گفت: «موضوع تولید علوم بر مبنای آموزههای اسلامی تنها دغدغه ایران نیست. کشورهایی مانند مالزی و اندونزی و حتی کشورهای حاشیه خلیجفارس نیز به این موضوع ورود کردهاند اما ورود ایران به این عرصه کمی جدیتر از سایر کشورها بوده است.»
او در جواب این نکته که البته دستاورد ایران در این عرصه کمتر بوده است، توضیح داد: «خاطرمان نرود که ما در شرایطی با یکدیگر صحبت میکنیم که ۱۰ سال محاصره کامل اقتصادی را پشت سر گذاشتیم. شاید اگر ترکیه و مالزی و عربستان با تحریمهایی از جنس ما مواجه میشدند به مراتب وضعیتی بدتر از ایران را داشتند.»
وی در توضیح این مطلب ادامه داد:«بیست سال پیش، اقتصاد ما اقتصاد دوم منطقه بود و در برخی سالها حتی اقتصاد اول منطقه منا بودیم. از این رو نباید نداشتن دستاورد را به موضوع نگاه اسلامی ربط بدهیم چرا که راهبرد امنیتی ما، چنین وضعیتی را برایمان رقم زده است.»
وی تاکید کرد تنها از منظر اقتصاد صحبت میکند و کاری به چرایی و دلایل انتخاب این راهبرد امنیتی و ثمربخشی یا عدم ثمربخشی آن ندارد.
ندری در پاسخ به این سئوال که طیف فارغالتحصیلان دانشگاه از نظر اقتصادی بیشتر به کدام نگرش اقتصادی حاکم گرایش دارند؟ گفت: «این سئوال سختی است که نمیتوان به سادگی بدان پاسخ داد.» او در صحبتهایش ، به نوعی سخنان علیرضا معزی را یادآوری کرد و گفت: «برخی طیفهای اصولگرا، میانهرو و حتی اصلاحطلب از این دانشگاه فارغالتحصیل شدهاند و نمیتوان گفت طیف خاصی در این دانشگاه پرورش مییابند. نکته اما اینجاست که در شرایط کنونی گرایش اصولگرا در میان فارغالتحصیلان سهم بالاتری را در میان پستهای مدیریتی دارا هستند.»
وی میگوید:«در بسیاری از کشورها این وضعیت وجود دارد که مرکزی مسئولیت تربیت مدیران را عهدهدار میشود، در امریکا نیز اغلب مدیران از هاروارد فارغالتحصیل میشوند.» همان دانشگاهی که بنیان اولیه دانشگاه امامصادق با تکیه بر نامش پیریزی شد.
او در جواب این پرسش که در بیش از دو دهه تدریس در این دانشگاه شاهد چه تغییر مهمی در آن بودید؟ گفت: «دانشگاه امام صادق در گرفتن دانشجو بسیار سختگیرانه عمل میکرد اما در سالهای اخیر این سختگیری کاهش یافته است. پیشتر تمرکز بر این بود که افراد از لحاظ علمی نیز بسیار بالا باشند، به عنوان مثال وقتی فردی دانشگاه تهران یا شهید بهشتی پذیرفته نمیشد، دانشگاه امام صادق را انتخاب میکرد اما این سختگیری در سالهای اخیر کاهش یافته و رتبههای پایینتر کنکور نیز به عنوان دانشجو جذب شدهاند.»
روزهای متفاوتی در پیش است
به نظر میرسد کاهش سختگیری علمی با افزایش سختگیری عقیدتی همراه بوده است. حالا دانشجویانی که اتوبان چمران را به مقصد دانشگاه امام صادق طی میکنند با سختگیریهای پیشین برای ماندن شبانهروزی در دانشگاه روبرو نیستند. دغدغهای برای جور کردن بهانه برای خروج از محوطه ندارند و در فضایی عادیتر، دوره تحصیل را سپری میکنند. شرایط در حال دگرگونی است و تکیه زدن پیدرپی دانشآموختگان این دانشگاه بر صندلی ریاست و وزارت و مدیریت، آن را در کانون توجه قرار داده است. این توجه میتواند در آینده به زیان این مجموعه تمام شود. تجربه نشان میدهد توجه خاص افکارعمومی همواره افول آفتاب بخت مجموعهها را در میانمدت در پی داشته است. شاید اولین سیگنال را وزیر امور اقتصادی و دارایی به فضای سیاسی و مدیریتی مخابره کرد. آنجا که در مراسم تودیع و معارفه رییس سازمان امور مالیاتی تاکید کرد از انتصاب فارغالتحصیلان دانشگاه امام صادق خودداری کنید و از دانشاموختگان سایر دانشگاهها نیز بهره ببرید.
همان روزها که روحانی، رییس دولت دوازدهم در زمانهی حیات برجام میگفت میخواهد کاری کند که اقتصاد دیگر به سیاست باج ندهد، نسلی از سیاسیترین مدیران اقتصادی در حال پرورش یافتن بود.
روزهای متفاوتی پیشروست. اقتصاد آزمون بزرگ مردانی است که از دانشگاه امام صادق میآیند. اگر عرصه فرهنگ و سیاست، عرصهای غیرقابل اندازهگیری باشد، حوزه اقتصاد، حوزه سنجش با اعداد و اراقم است چرا که ابعاد سفرهها، اولین چیزی است که افکار عمومی به عینه در خانههایشان مشاهده میکنند. نتیجه همه سیاستگذاریها در حوزه سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، در بخش اقتصاد نمود مییابد. منتقدان دیروز، مسئولان امروز شدهاند آنها که معتقدند اقتصاد ربطی به سیاست ندارد، تحریم و لیست سیاه افایتیاف و … دلیلی محکمهپسند برای مشکلات اقتصادی نیست و جهان را باید جوری دیگر دید.
بیتردید تب امام صادقیها به زودی عرق میکند چرا که میدان عمل با فضای تئوریزه دانشگاهی متفاوت است. نسلی که حالا در عرصه اقتصاد حضور یافته تکلیف تداوم یا عدم تداوم یارگیری از دانشگاه امام صادق در عرصه مدیریتی را تعیین میکند.
این جدول در بردارنده نام جمعی از شناختهشدهترین دانشآموختگان و اساتید دانشگاه امام صادق اساتید مشهور آن است .
منبع:خبرآنلاین