چون قرار است «کمیسیون مشترک طرح حمایت از حقوق کاربران فضای مجازی و خدمات پایه کاربردی» – که در افکار عمومی به جای این کلمات پرطمطراق با دو کلمه «محدویت اینترنت» شناخته شده – بررسی طرح را از ساعت ۴ بعد از ظهر امروز شروع کند، بیمناسبت نیست تا یادآوری کنیم این اینترنت که این قدر اصولگرایی رادیکال ایرانی را به دردسر انداخته و پریشان کرده کِی و چگونه وارد ایران شد و اصلا چرا گُربه را دَمِ حجله نکشتند تا حالا به فکر محدودیت و کنترل و به قول خودشان «صیانت» بیفتند؟
پاسخ سیاسی این است که در اوایل دهۀ ۷۰ خورشیدی کار دست دولت سازندگی به ریاست هاشمی رفسنجانی بود و صیانتیهای امروز احتمالا در آن زمان در سن وسالی نبودند که به فکر صیانت بیفتند و آنها هم که سن وسالی داشتند چندان از این فناوری جدید سر در نمیآوردند یا باور نمیکردند چنین امکانی محقق شود و خیال میکردند به خودی خود محدود است و محدودیت نمیخواهد. (در آن زمان البته هنوز به محدودیت میگفتند محدودیت و نمیگفتند صیانت تا تن علامه دهخدا هم احتمالا در گور بلرزد!).
کما این که در مرداد ۱۳۷۰ در برنامۀ تلویزیونی «جُنگ هفته» محمد هاشمی به عنوان رییس سازمان صدا وسیما و سید محمد خاتمی در جایگاه وزیر فرهنگ وارشاد اسلامی دعوت شده بودند تا دربارۀ «ماهواره» صحبت کنند و خاتمی به جنبههای حقوقی اشاره و از گسترۀ آن بی توجه به مرزهای کشورها ابراز شگفتی و در واقع حیرت میکرد و هاشمی با اشاره به اندازۀ دیشهای بزرگ صدا و سیما میگفت چگونه ممکن است چنین تجهیزاتی را بتوان در خانهها نصب کرد و می پنداشت به دیش هایی به بزرگی همان ها که در جام جم نصب شده بود نیاز است و خاتمی در واکنش گفت: تکنولوژی که به سرعت پیشرفت میکند، از نظر حقوقی مهم و مبهم است.
غرض این که اوایل چندان نمیدانستند اینترنت چیست یا میتواند از گوشی تلفن همراه هم سردرآورد و میپنداشتند قابل کنترل است و به همین خاطر در آغاز، حساسیت چندانی ابراز نشد تا این که شبکه های اجتماعی ایجاد شد و گوشیهای هوشمند و نرمافزارهای پیام رسان خصوصا تلگرام فضای ارتباطی را تسخیر کردند.
اما اینترنت چگونه وارد ایران شد؟
میتوان گفت استفاده از اینترنت در ایران اوایل سال ۱۳۷۰ با عضویت در شبکه اینترنتی دانشگاه وین شروع شد. کامپوتر البته به عنوان یک ماشین پردازشگر قبلا بود و اینجا صحبت از اینترنت است که با عضویت در دانشگاهی در وین متصل شدیم. سرعت این ارتباط هم برای کل کشور ۹ کیلوبیت در ثانیه بود که تنها به کار ردوبدل کردن ایمیل با کاربران محدود میآمد و نخستین رایانه که به این شبکه متصل شد در مرکز تحقیقات فیزیک نظری قرار داشت.(در دوران ریاست محمد جواد اردشیر لاریجانی)
اواخر سال ۱۳۷۲ پروتکلی در ایران راه اندازی شد که امکان اتصال به شبکه جهانی اینترنت را فراهم میساخت و چون زیر مجموعه دانشگاه وین بود نشانی این دانشگاه هم اوایل درج میشد.
بدین ترتیب میتوان گفت اینترنت به شکل امروزی در سال ۱۳۷۲ برای استفادههای دانشگاهی وارد ایران شد و آن که عمومی کرد شرکت «ندا رایانه» بود و جالب این که اسلاف صیانتیهای امروز میخواستند شبکه قابل کنترل و محدودتری به نام «ایکس ۲۵» را راه اندازی کنند و در کشاکش این دو بود که مجلس شورای اسلامی تأسیس «شرکت امور ارتباطات دیتا» زیر نظر شرکت مخابرات را تصویب کرد تا توسعۀ خدمات دیتا در انحصار آن باشد.
این روایت هم قابل توجه است که دکتر محمود بروجردی داماد امام خمینی که شخصیتی علمی بود در سفری برای استفاده از فرصت مطالعاتی در ایتالیا با این پدیده آشنا شد ولی تصور او هم یک امکان دانشگاهی بود نه عمومی وبه همین خاطر در بازگشت موضوع را با رییس مرکز تحقیقات فیزیک نظری در میان گذاشت و جواد لاریجانی هم بسیار استقبال کرد و در سال ۱۳۷۱ این مرکز به دانشگاه «لینس» اتریش وصل شد و شاید در مخیله کسی نمیگنجید که به گوشی تلفن همراه همه راه یابد و تلقی اولیه یک امکان علمی و دانشگاهی در حد تبادل ایمیل بود.
پس، گربه را دم حجله نکشتند چون نمیشناختندش یا نمیدانستند چه شیطانبلایی میشود و آنها که میشناختند نیز از جنبۀ عمومی و امکان فراگیری غافل بودند و در واقع داستان از وقتی برای اهل انحصار نگرانکننده شد که نسل تلفنهای هوشمند و نرمافزارهای پیامرسان از راه رسید و قضیه از ایمیل فراتر رفت. قبل از تلفن هوشمند هم البته شبکههای اجتماعی زتگ خطر را به صدا درآورده بودند اما گوشیهای تلفن هوشمند ناگهان بیش از ۲۰ میلیون ایرانی را تنها در دوسال مجهز کرد.
هیچ پدیدۀ ساخت بشر تا کنون چنین فراگیر نشده بود و زندگی را چنان متحول کرد که حالا عدهای به فکر صیانت افتادهاند و اسم کنترل و محدودیت و کاهش سرعت را گذاشتهاند صیانت و لابد برخی از خود میپرسند چرا گربه را دم حجله نکشتیم یا جلوی هیتلر را در مونیخ نگرفتیم که حالا به دردسر بیفتیم چون اینترنت مثل هوا شده و استفاده از آن از مصارف اولیۀ علمی فراتر رفته و حالا به یاری شبکههای اجتماعی خصوصا اینستاگرام به چنان عمومیت و محبوبیتی رسیده که دست به آن بزنند نارضایتی ایجاد می کند. نه فقط در میان نخبگان و اهل فن که از جانب کسانی که با این وسیله اتفاقا سرگرماند و الزاما کاری هم به سیاست و معادلات قدرت ندارند.
از این روست که می خواهند جوری صیانت کنند که هم صیانت باشد یعنی افسار آن را پیدا کنند و دستشان بگیرند و هم جوری صیانت نکنند که یادآور آن هواپیماربا باشد که سلاح را بر شقیقۀ خلبان گذاشت و تهدید کرد و گفت یا به فلان فرودگاه که من میگویم می روی یا تق و شلیک کرد!
منبع:عصر ایران