به گزارش الف، قاره آفریقا با بیش از ۳۰ میلیون کیلومتر مربع مساحت و جمعیتی بالغ بر بیش از ۱ میلیارد نفر یا ظرفیتهای بالایی که به ویژه از نظر اقتصاد دارد همواره مورد توجه سایر قارهها و کشورهای جهان بوده است.
در این میان رژیم صهیونیستی از جمله طرفهایی است که از زمان تاسیس چشم به این قاره داشته و به لطف برخی کشورهای اروپایی این امکان برای صهیونیستها فراهم شد.
پژوهشهای سازمان ملل نیز حاکی است که اسرائیل در تجارت الماس، سلاح و خدمات امنیتی، که مهمترین سرمایهگذاریهای آفریقاست مشارکت داشته و بیش از ۸۰۰ شرکت و صادر کننده صهیونیست در زمان حاضر در آفریقای جنوبی فعالاند. برخی شرکتهای صهیونیستی نیز مسئولیت اکتشاف معدن، استخراج الماس در کنگو، جمهوری آفریقای مرکزی و سیرالئون، معادن آهن در لیبریا و سیرالئون، استخراج قلع در کامرون و سیرالئون و سرب و روی در کنگو به عهده دارند.
همچنین حضور یهودیان در این قاره، که در کشورهای مراکش، اوگاندا، تونس، زیمبابوه، کنیا، اتیوپی، نامیبیا، نیجریه و مصر، پراکنده هستند برای اسرائیل و سیاستهای این کشور اهمیت ویژهای دارد.
مجموعه این دلایل و برخی عوامل دیگر در کنار اهمیت سیاسی آفریقا برای رژیم صهیونیستی موجب شد تا این رژیم علاوه بر ابعاد اقتصادی در راستای تقویت روابط دیپلماتیک خود با کشورهای آفریقایی تلاش کند.
اسرائیل که با امضای معاهده «کمپ دیوید» با «انور سادات» رئیس جمهور وقت مصر نخستین گام خود برای سازش با اعراب را در یک کشور آفریقایی برداشته و راه نفوذ به قاره سیاه را پیدا کرد، در دوره اخیر با مداخله در پروژه سد «النهضه» و ورود دیگر طرفهای مربوطه در این پروژه یعنی مصر و سودان و اتیوپی، از دروازه «آدیس آبابا» (پایتخت اتیوپی) دروازه نفوذ دیپلماتیک خود به آفریقا را بزرگتر کرد.
اما عمده اقدامات تلآویو برای نفوذ دیپلماتیک به قاره سیاه طی دهه گذشته در راستای تلاش برای عضویت در اتحادیه آفریقا متمرکز بوده است و «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر سابق رژیم صهیونیستی بارها در سفرهای خود به آفریقا این موضوع را مطرح کرده بود؛ اتفاقی که سرانجام طی روزهای گذشته رخ داد و وزارت خارجه رژیم صهیونیستی اعلام کرد، آدامسو آلالی، سفیر این رژیم در آدیس آبابا استوارنامه خود را به عنوان ناظر به اتحادیه آفریقا تحویل داد.
اما نکته تاسفآور و عجیب آنجا بود که هیچ یک از کشورهای عربی و آفریقایی که ادعای حمایت از مسائل امت اسلامی و آرمان فلسطین را دارند هیچگونه موضع قاطعی در این زمینه اتخاذ نکرده به راحتی عضویت رسمی یک رژیم غیررسمی و اشغالگر را در اتحادیه آفریقا پذیرفتند.
کارشناسان معتقدند نباید از اینکه امروز شاهد حضور اسرائیل در اتحادیه آفریقا هستیم، تنها کشورهای آفریقایی را محکوم و سرزنش کنیم؛ بلکه ریشه این اتفاق به مواضع سست کشورهای عربی برمیگردد که اخیرا با امضای توافقنامههای عادیسازی گام بزرگی برای مشروعیتبخشی به اشغالگری رژیم صهیونیستی در اراضی عربی بخشیدند .
علاوه بر آن خود فلسطینیها و در راس آن تشکیلات خودگردان فلسطین که تبدیل به مزدور اسرائیل و آمریکا علیه شهروندان فلسطینی و حامی منافع تلآویو و امنیت شهرکنشینان صهیونیست شده نیز گناه کمی در اوجگیری قلدرمآبی صهیونیستها ندارند و شاید عضویت اسرائیل در اتحادیه آفریقا به اندازه سازش اعراب با اشغالگران صهیونیست مضر و شوکهکننده نباشد.
درحالی که صهیونیستها هنوز هم درگیر پیامدهای بحران سیاسی چندساله خود هستند و از شوک شکست مقابل مقاومت در جنگ اخیر غزه بیرون نیامدهاند، سازشکاران عرب تلاش میکنند تا دست کم اوضاع صهیونیستها را در میان جامعه و افکار عمومی عربی بهبود ببخشند.
درواقع اسرائیل امروز به پشتوانه حمایتهای عربی وارد اتحادیه آفریقا شد و کارشناسان هشدار میدهند در صورتی که اوضاع به این منوال پیش برود و رژیمهای سازشکار عربی همچون امارات متحده عربی، به اقدامات گستاخانه صهیونیستها در اراضی عربی دامن بزنند، بعید نیست که در آیندهای نزدیک شاهد عضویت رژیم صهیونیستی در اتحادیه عرب یا شورای همکاری اسلامی باشیم!
در پایان در شرایطی که به اعتراف خود کارشناسان و تحلیلگران صهیونیست اسرائیل بحرانیترین دوره تاریخی خود را سپری میکند، اگر کشورهای اسلامی و به ویژه عربی به جای کمک به این رژیم اشغالگر برای احیای خود، برای محافظت از مسائل اسلامی و آرمان فلسطین اقدام کنند، دیگر شاهد اتفاقات تاسفباری همچون عضویت تلآویو در اتحادیه آفریقا و پس از آن سایر انجمنهای عربی و اسلامی نخواهیم بود.
همچنین در این بین خود فلسطینیها نسبت به سایر اعراب مسئولیت سنگینتری بر عهده دارند و باید تاکنون و به ویژه بعد از نبرد «شمشیر قدس» دریافته باشند، حامی اصلی آنها مقاومت است نه نهادی همچون تشکیلات خودگردان فلسطین و وابستگان آن.