موضوع شرف الشمس، مسالهای است که در سالهای اخیر بین مردم پررنگ شده و افراد سود جو در اقصی نقاط ایران با جلوه دادن شرعی، مذهبی و عقلانی به آن در پی حکاکی صوری طلسم مانند روی سنگ در روز خاصی، سودهای فراوانی را بدست آورده اند.
اخیرا نیز عدهای سودجو و فرصت طلب، پا را از این هم فراتر گذاشته اند و در روز ۱۹ فروردین با دستورات عجیب و غریب، اعتقادات مردم را به سخره گرفته اندو بعد دیگر هیچ: «این فرصت را از دست ندهید. همه آن چه فکرش را نمیکنید، تنها با یک انگشتر شرف الشمس»؛ انگشترهایی از عقیقی زردرنگ که به «شرف الشمس» معروف شده اند.
در این نوشتار، با کنکاشی در باب ۱۹ فروردین و حدیث شرف الشمس منسوب به امام علی(ع)، نتیجه خواهد گرفت که ابهامات و سوالات اساسی درباره شرف المشس وجود دارد و اصالت آن مورد تردید است.
۱۹ فروردین و خورشید مبارک؟
نوزدهمین روز از ماه فروردین برای منجمان مسلمان اهمیت ویژهای داشته است. روزی که خورشید ۱۹ درجه در برج حمل (فروردین) باشد. آنها میگویند این روز خاص بنا به محاسبات نجومی، روزی خوش یمن و بابرکت است و البته در ساعتهای خاصی در این روز، بهترین موقعیت خورشید در کهکشان در سال است.
در روایات نیز، شرف شمس، در برج حمل دانسته شده است: وَ الْکَوَاکِبُ فِی مَوَاضِعِ شَرَفِهَا … وَ الشَّمْسُ فِی الْحَمَلِ وَ الْقَمَرُ فِی الثَّوْر. ولی آیا نوشتن برخی از اذکار و اشکال مشهور به حرز و نشرف شمس، بر نگین عقیق زرد و به دست کردن آن، در احادیث معتبر نیز وجود دارد و دارای خواص فراوانی است؟
شرف الشمسی که سنگ نیست
در باور عامیانه، «شرف الشمس» نگین انگشتری زردرنگ است که برخی به نیت گشایش در کارها به دست میکنند. اما در واقع شرف الشمس، سنگ نیست. بلکه دعایی منسوب به امام علی (ع) است که برای رفع صداع (سردرد)، کاربرد دارد که امروزه از هدف اصلی آن دور شده، به گونهای که در عصر معاصر در روز نوزدهم فروردین از طلوع آفتاب تا ظهر و با آدابی خاص مینویسند و نقشی رمزگونه را پشت انگشتر عقیق زردرنگ حک میکنند (معمولا بر روی عقیق زرد، مینویسند، لکن میتوان بر روی پارچه زرد کشیده و یا حک نموده و یا روی کاغذ زرد نیز نوشت)؛ و ادعا میشود که دارای آثار و خواص بسیار فراوانی است و بنابر نقل قائلین، شرف الشمس باید در روز ۱۹ حمل که مطابق با روز ۱۹ فروردین است از طلوع آفتاب تا ظهر بر عقیق زرد و در صورت عدم امکان بر کاغذ زردی نوشته شود و با خود حمل نماید. مضمونی که در کتب معتبر اسلامی، وجود ندارد.
شرف الشمسی که تا ۷۰۰ سال در کتب اسلامی نبوده است
اما نقشهای رمز گونهای که شرف الشمس نامیده میشود، در دیوان منسوب به امیرالمومنین، ذکر شده و نیز بناببر ادعای قائلین به شرف شمس، در کتاب «جنة الوافیه» مشهور به «مصباح کفعمی» نیز آمده است. کفعمی در حاشیه کتاب مینویسد: «در بعضی از کتابهای علمای شیعه دیدم که این شکل از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است؛ که وقتی عازم جهاد بود، در بین راه که استراحت میکردند این شکلها را بر روی سنگی حک کرد و فرمود: این رمز پیروزی ماست». (با تتبع و جستجو در نرم افزار تخصصی حدیث شیعه، نرم افزار جامع الاحادیث، به چنین مضمونی، دست نیافتیم)؛ از اینرو، به نظر میرسد بیان چنین نقلی محکم نیست و به فرض صحت، سند این روایت تا امیرالمؤمنین (ع) ذکر نشده است. گفته میشود، مرحوم شیخ بهایی هم همین شکل را در کتاب «سرّ المستتر» با اندکی تغییر آورده است. البته در کتابهای یاد شده این شکل به «شرف الشمس» نامیده نشده است و احتمالاً تشخیص اساتید علم ختوم و اذکار این بوده که این شکل در شرف شمس – که نوزدهم فروردین ماه است – نوشته شود.
سوال اینجا است که از منظر روایی و تاریخ حدیث، حداقل تا ۷ قرن، از روایت منسوب به امیرالمومنین در باب شرف الشمس، در کتب حدیثی موجود شیعه، مطلبی وجود ندارد؛ و ابهام اصلی همین است تا قرن ها، این روایت کجا بوده و ناگهان پیدا شده است؟
سیره اهل بیت علیهمالسلام نیز ارجاع به اینگونه رموز نجومی و علوم غریبه نبوده و حتی اهلبیت علیهمالسلام نیز منجمین آن زمان را که برای ستارگان قدرتهای استقلالی و در مقابل قدرت خداوند قائل بودند را لعن مینمودند چراکه در این عالم هیچ قدرتی جز قدرت خدای متعال نیست و اگر موجودی دارای قدرتی خاص باشد آنهم به اذن الله بوده و هیچ قدرتی به نحو استقلالی در مقابل خداوند ندارند.
همیشه ۱۹ فروردین، شرف شمس نیست
نکته مهم اینکه عدهای برج حَمَل را همان فروردین حساب کرده و روز ۱۹ فروردین را بهعنوان شرف شمس به همه معرفی کردهاند، درحالیکه برخی از اصحاب فن، معتقدند که برج فروردین با صور فلکی حمل متفاوت است. پس همیشه ۱۹ فروردین، شرف شمس نیست؛ و چنین بیان میدارند که: شرف الشمس به وقتی میگویند که شمس در ۱۹ درجه برج حمل قرار بگیرد؛ و منظور از ۱۹، درجه قرارگیری شمس در برج حمل است نه اینکه منظور الزما روز ۱۹ فروردین باشد!
شرف قمر، شریفتر از شرف شمس
و اگر تصمیم بر انتخاب شرف کواکب باشد، شرف قمر، افضل از شرف شمس است؛ زیرا اولا، شرف الشمس (برج حمل) سالی یک بار اتفاق میافتد، در حالیکه شرف قمر (برج ثور) در هر ماه قمری تکرار میشود و ثانیا آداب و آثاری که برای شرف قمر، بیان گردیده است، اثر ملموس در زندگی فردی و اجتماعی انسانها دارد. امام هشتم، علی بن موسی الرضا، در کتاب ارزشمند رساله ذهبیه، به این موضوع، تصریح میفرمایند:
اعْلَمْ أَنَّ جِمَاعَهُنَّ وَ الْقَمَرُ فِی بُرْجِ الْحَمَلِ أَوِ الدَّلْوِ مِنَ الْبُرُوجِ أَفْضَلُ وَ خَیْرٌ مِنْ ذَلِکَ أَنْ یَکُونَ فِی بُرْجِ الثَّوْرِ لِکَوْنِهِ شَرَفَ الْقَمَرِ.
از اینرو، اهتمام و توجه به شرف قمر در هر ماه در نسل انسان تاثیر مهمی دارد و شایسته توجه بیشتری نسبت به حکاکی نقش نوشتهای مبهم و محل تردید در روز ۱۹ فروردین است.
ابهامات و سوالات درباره اصالت شرف المشس در اسلام
در باب شرف الشمس، نکاتی چند بیان میگردد:
۱. از منظر روایی و تاریخ حدیث، حداقل تا ۷ قرن، از روایت منسوب به امیرالمومنین در باب شرف الشمس، در کتب حدیثی موجود شیعه، مطلبی وجود ندارد؛ و ابهام اصلی همین است تا قرن ها، این روایت کجا بوده و ناگهان پیدا شده است؟ سیره اهلبیت علیهم السلام نیز ارجاع به اینگونه رموز نجومی و علوم غریبه نبوده و حتی اهلبیت علیهم السلام نیز منجمین آن زمان را که برای ستارگان قدرتهای استقلالی و در مقابل قدرت خداوند قائل بودند را لعن مینمودند چراکه در این عالم هیچ قدرتی جز قدرت خدای متعال نیست و اگر موجودی دارای قدرتی خاص باشد آنهم به اذن الله بوده و هیچ قدرتی به نحو استقلالی در مقابل خداوند ندارند.
۲. اولین کتابی که به ذکر حدیثی در این باره پرداخته است، طبق نقل مدافیعن حرز شرف شمس، کتاب مصباح مرحوم کفعمی است. (با تتبع و جستجو در نرم افزار تخصصی حدیث شیعه، نرم افزار جامع الاحادیث، به چنین مضمونی، نیز دست نیافتیم)؛ این کتاب بنا بر گفته برخی از محققین، مفاتیح الجنان آن زمانها بوده است. امکان دارد با توجه به کثرت استفاده، تصحیف و اشتباهات در آن راه پیدا کرده باشد. علاوه بر اینکه، به علت رعایت نشدن مبانی حدیثی در آن و مرسل بودن حدیث و انفراد حدیث، هرگز قابل اعتنای جامعه روایی و کارشناسان حدیثی، نیست.
۳. مرحوم کفعمی، در قرن هفتم که این حدیث را در کتاب مصباح میآورد، میفرمایند: در بعضی از کتابهای علمای شیعه دیدم که این شکل از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است و، اما سندی برای حدیث را ذکر نمیکند. حتی در کتاب حلیۀ المتقین علامه مجلسی که درباره تمام حکاکی و نقوش نگینهای انگشتر به نقل از معصومین علیهم السلام به شکل ماثور و با ذکر منبع از کتب معتبر حدیثی، ذکر گردید، مع الوصف، هیچ اسمی از شرف الشمس نیست. از اینرو، برخی از کارشناسان دینی، معتقدند سابقه جعل چنین نقشی به چند قرن اخیر میرسد بگونهای که حتی در زمان علامه مجلسی، نیز شایع نبوده است.
۴. و البته برخی با بدگمانی به حرز شرف شمس، نگریسته اند و چنین بیان میدارند که: اگر بپذیریم، این تصاویر، ساخته و پرداخته دشمنان اسلام، یهود نبوده باشد. بویژه برخی از اشکال و تصاویر این دعا، همچون ستاره داود از اختصاصات یهود، میباشد و این مقداری تامل برانگیز است؛ لکن بنظر میرسد چنین اشکال، صحیح نباشد و سوظن بدون ارائه دلیل و برهان باشد. چراکه، هرچند انتساب حرز شرف شمس، به اهل بیت محل تردید است، لکن کارشناسان فن علوم غریبه آن را تایید و برای آن خواصی ذکر کرده اند.
۵. چگونه است انگشترهای با فضیلت بیشتر و با احادیث معتبر از صدر اسلام تا کنون، همچون: عقیق سرخ یمانی، فیروزه، حدید صینی و … به حاشیه میروند و به ناگاه، در عصر معاصر، نگینی مبهم و موردتردید در صدر قرار میگیرد؟. در حالیکه نه تنها در ۷۰۰ سال هیچ نشانی از شرف شمس، در دسترس نیست، بلکه در بزرگترین دائره المعارف شیعی (کتاب بحارالانوار)، که سعی گردیده، هر نوعی حدیثی با مرتبه ضعف نیز نقل شود، هیچ ذکر و نشانی از چنین تصاویری در آن وجود ندارد.
۶. به فرض که اثبات شد که چنین چیزی در کتاب حدیثی شیعه نقل شده است و صحیح باشد. برخی از محققین علم نجوم، معتقدند: شرف الشمس به وقتی میگویند که شمس در ۱۹ درجه برج حمل قرار بگیرد؛ و منظور از ۱۹ درجه قرارگیری شمس در برج حمل است نه اینکه منظور روز ۱۹ فروردین باشد! مضاف بر اینکه با کمال تعجب، تاریخ شمسی برای آن در نظر گرفته شده است در حالی که در روایات و مناسبتهای اسلامی، تاریخ هجری قمری، ملاک است و این موجب شگفتی است.
۷. آنقدر در نحوه و ترسیم و طرز نوشتن شرف الشمس ، اختلاف وجود دارد، که امروزه هرکسی برای خودش یک تصویری را خلق کرده است و در بازار به فروش میرسد به گونهای که گاهی بسیار با هم تفاوت دارند.
۸. بعد از گذشتن و عبور از هفت خوان رستم، اما و اگر در اصالت شرف شمس، نوبت به رعایت آداب حکاکی و سه شرط مهم آن یعنی: بخور مناسب، اذکار و ادعیه حین حکاکی، نیز میرسد. امروزه، کمتر کسی اقدام به این عمل طاقت فرست و زمان بر، اقدام خواهد نمود؛ اعمال و آدابی که از چشم خریدار انگشتر شرف الشمس به دلیل بی اطلاعی، پنهان میماند.
۹. از اینرو، از نگاه مراجع عظام شیعه، حرز شرف الشمس، بی اعتبار محسوب گردیده و تنها از نگاه برخی و با حسن نظر و از باب رجاء و امید ثواب ، عمل به آن، بی اشکال دانسته شده است.
۱۰. بنابراین اگر هم اصل این موضوع مورد تایید باشد، این است که: شرف الشمس از علوم غریبه است، لکن در کتب حدیثی متقدمین اعم از روایی، ادعیه و اذکار، وجود ندارد؛ و البته کتابت و حکاکی لوح شرف الشمس، شرایط خاص میخواهد، نه اینکه هر مدعیای ادعای کتابت آن را نماید و اینگونه نیست که هر شخصی دکانی زده و یک قلم و تخته و سنگ عقیق زرد دست حکّاک بدهد تا در ۱۹ فروردین آن را برای مردم صفکشیده حک کنند چراکه بر فرض که شرف الشمس در اسلام، واقعیت داشته باشد، این انگشترها و لوحها بدون رعایت نکردن آداب و شرایط مذکور در کتب فوق، هیچ اثری ندارد و جز منبع درآمدی برای برخی افراد سودجو هیچ فایده ارضی و سماوی نداشته و نخواهد داشت و معالاسف این دکانها گرد حرمهای مطهر بوده و نگرانی افراد مؤمن و مطلع از توجه عوام به این امر اشتباه را بیشتر میکند.
نتیجه اینکه پول و سرمایه زندگیتان را صرف این نگینهای بازاری و روز ۱۹ فرودین نکنید. شرف الشمس به اثبات نرسیده و ابهام دارد؛ و در فرض صحت، از علوم غریبه است و انتساب آن به اهل بیت، دلیل قطعی وجود ندارد. آیا شایسته است حرز شرف شمس که اصالت آن و انتساب آن به اهل بیت موردتردید است، در صدر فروش و اعتبار قرار گیرد و از نقش نوشته نگینهای اصیل در احادیث ماثور و معتبر در کتب متقدم اسلامی، دوری کرد؟ قطعا خیر؛ از اینرو، شایسته است مومنین، به حکاکی و نقوش سفارش شده و ماثور نقل شده از معصومین در کتب معتبر دعایی شیعه، مراجعه نمایند که در کتب ارزشمند «حلیۀ المتقین» علامه مجلسی، نقل گردیده است.