بدون شک عوامل اختلاف و نزاع بین دوکشور و ملت عراق و ایران که سابقه طولانی در همسایگی یکدیگر را دارند، قابل توجه و بررسی است. از اختلافات مرزی و ارضی تا اختلافات نژادی ومذهبی، رقابت برسر رهبری جهان اسلام و عرب توسط دشمن مطرح شده است.
اختلافاتی که قبل از آغاز جنگ در ۲۱ شهریور ۱۳۵۹ صدام رهبر حزب بعث به آن دامن میزد و مطرح کردن همین موضوعات بود که آتش جنگ را بین دوکشور شعلهور کرد.
اما بدون شک پس از فروپاشی رژیم بعث عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی و پیدایی خلاء قدرت درعراق، شرایط سیاسی و امنیتی این کشور را دگرگون کرد و برخی از کشورهای منطقهای و فرامنطقهای مانند عربستان سعودی، امارات عربی متحده، رژیم صهیونیستی و کشورهای فرامنطقهای نظیر ایالات متحده آمریکا با حمایت از گروههای تروریستی و تکفیری عملا عراق را به ورطه ناامنی و بیثباتی سوق دادند و با حمایت از تشکیل یک سازمان تروریستی که مدعی خلافت درکشور سوریه و عراق بود (داعش) بهدنبال تجزیه و فروپاشی این کشورهمسایه غربی ایران بودند تا این خط ناامنی به ایران نیز سرایت کند.
کشوری که در چند دهه پیش و در زمان صدام مدعی قویترین ارتش در خاورمیانه بود، اما از سال ۲۰۰۳ به بعد به سمت فروپاشی و تجزیه پیش رفت؛ بهطوریکه داعش رؤیای خلافت بغداد و شام را داشت و با پیشروی در خاک سوریه و عراق تصرف کامل آن را در سر میپروراند.
اما در این میان ایران نمیخواست که یک عراق ضعیف و تجزیه شده را درکنار مرزهای غربی خود ببیند و با توجه به پیوند عمیق بین دو ملت ایران و عراق، یاری رسانی وکمکهای دفاعی و امنیتی به این کشور جنگ زده در رأس اهداف راهبردی ایران قرار گرفت و فرمانده با تدبیر و شجاعی، چون سردار حاج قاسم سلیمانی و نیروهای برون مرزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (نیروی قدس) با حضور در عراق بهعنوان نیروی مستشاری در جهت حمایت از جریان مقاومت و یکپارچگی این کشور وارد صحنه نبرد با تروریستهای داعش شد.
برغم ادعای آمریکاییها مبنی بر مبارزه با تروریسم و اعزام نیرو به غرب آسیا، در مقابله با داعش در سوریه و عراق عاجز ماندند و هر روز با تلفات بیشتر بدون هیچ نتیجهای ناظر بر پیشروی داعشیها درعراق بودند و اگر از سال ۲۰۱۳ به همین منوال پیش میرفت، عراق بهطور کلی سقوط میکرد.
اما فرماندهی مدبرانه حاج قاسم سلیمانی در تشکیل نیروهای بسیج مردمی (حشدالشعبی) با فتوای آیت الله سیستانی مرجعیت عالیقدر شیعیان در عراق و سازماندهی این گروه مردمی در قالب گروههای جهادی و روی آوردن به جنگهای غیر کلاسیک و نامتقارن، شرایط جنگ را تغییر داد.
سردار سلیمانی با توجیه گروههای قومی و قبیلهای عراق، که شاخصه اصلی جامعه این کشور محسوب میشوند، علاوه بر فعالیت در حوزه سخت افزاری و میدان جنگ، در حوزه نرم افزاری یعنی اثرگذاری بر جامعه عراق و ایجاد یک همبستگی اجتماعی، فعالیت بسزایی انجام داد. تا بین این گروهها بتواند یک وفاق قومی جهت مبارزه با داعش وتروریستهای تکفیری ایجاد کند کاری که حتی دولت ابراهیم جعفری و نوری المالکی از انجام آن عاجز مانده بودند.
داعش نیز با تفکر تشکیل دولت خلافت اسلامی با نفوذ در میان اقوام سنی، قصد داشت با راه اندازی جنگهای فرقهای شرایط شکست دولت شیعه در عراق را فراهم کند، اما هوشمندی سردار سلیمانی در ایجاد وحدت بین شیعه وسنی علیه داعش، شرایط جنگ در عراق را تغییر داد. حتی در ناحیه کردستان عراق زمانی که مسعود بارزانی از همه جا ناامید شده بود، توانست به کمک آنها بشتابد و از سقوط کامل کردستان جلوگیری به عمل آورد.
دراین خصوص رئیس حزب دموکرات کردستان عراق در مصاحبه با شبکه سعودی «ام. بی. سی» میگوید: سردار سلیمانی زودتر از ارتش عراق وآمریکاییها ما را در رویارویی با داعش کمک وحمایت کرد و در نبود امکانات برای ما تجهیزات جنگی ارسال کرد.
اتحاد کردستان، بغداد و جنوب عراق بواسطه تلاشهای سردار سلیمانی در رویارویی با داعش حاصل شد و اگر تلاشهای سردار شهید سلیمانی نبود، بدون شک داعش نهتنها عراق و سوریه را اشغال میکرد، بلکه به مرزهای ایران نیز میرسید.
عراق در برابر دفاع در برابر داعش به یک وحدت و اتحاد بیسابقهای رسیدند که حتی حاکمان قبلی عراق یعنی صدام حسین، «حسن الابکر» و «عبدالکریم قاسم» نیز نتوانستند به آن جامعه عمل بپوشانند. درآن دوران علیرغم رفاه نسبی در عراق، کردها و شیعیان با حکومت مرکزی مخالف بودند وکردها بهدنبال جدایی بودند.
علاوه برتلاشها و مشاورههای سردار سلیمانی و نیروی قدس در وحدت بخشی به جامعه عراق در برابر داعش و حمایت وآموزش نیروهای بسیج مردمی جهت مقاومت، شخصیت کاریزماتیک سردار سلیمانی در فرماندهی و هدایت نیروها جهت مقاومت در برابر داعش نیز مثال زدنی است؛ چراکه خیل نیروهای مختلف درارتش و بسیج مردمی همگی شخصیت سردار سلیمانی را قبول داشتند و همین مقبولیت سبب شد تا این وحدت و همگرایی بین آحاد مردم عراق ایجاد شود. بدون شک قبائل وطوائف موجود در عراق، در طول تاریخ خود تا این حد در برابر یک دشمن خارجی مقاومت نکردند و منسجم نبودند و نجات عراق به نوعی مدیون جانفشانیها و مدیریت مدبرانه سردار شهید سلیمانی در کنار همرزمان ایرانی و عراقی میباشد.
با این تفاسیر رژیم صهیونیستی و متحد عرب آن رژیم آل سعود بر این امر واقف بودند که با وجود سردار سلیمانی وحدت درعراق حفظ خواهد شد؛ لذا با طراحی آمریکاییها وکمک دو رژیم صهیونیستی و آل سعود در ۱۳ دی ۱۳۹۸ سردار سلیمانی در فرودگاه بغداد ترور شد تا با این اقدام مذبوحانه وناجوانمردانه عامل وحدت بخش در عراق حذف شود و عوامل اختلاف و تنش مجددا به عراق برگردد. با این حال جمهوری اسلامی ایران همیشه در تلاش بوده است تا عوامل وحدت زا را در عراق اجرایی کند. بدون شک سردار شهید قاسم سلیمانی بزرگترین شخصیت اثر گذار در وحدت جامعه عراق بوده است که علاوه بر شخصیت تاثیرگذار با فرماندهی و تدبیر صحیح اجازه نداد تا منازعات قومی در عراق شعلهور شود و این منازعه به وحدت وهمگرایی تبدیل شود.
داشتن ذهنیت مناسب عراقیها از شهید سردار حاج قاسم سلیمانی حتی سبب وحدت بین ملت ایران و عراق نیز شد، و عوامل واگریی و اختلافی که درگذشته رژیم بعثی عراق بین دو ملت دامن میزد با عملکرد خوب حاج قاسم سلیمانی در دفع تهدیدات از این کشور و نجات تمامیت ارضی این کشور برداشته شد. دیگر عراقیها با ذهنیت سوءظن و شک به اقدامات ایران در کشورشان و منطقه نمینگرند، بلکه بر آنان ثابت شد که دو ملت ایران و عراق برادر و در منطقه و روابط با یکدیگر منافع مشترکی خواهند داشت.