دومین روز جشنواره فیلم فجر در سینمای رسانهها در حالی سپری شد که به نظر میرسد بهتر است از این پس موقع اکران عمومی فیلمها علاوه بر تعیین رده بندی سنی، هشدار به بیماران قلبی و عصبی هم خیلی جدی مورد تاکید قرار گیرد.
یکشنبه ۱۳ بهمنماه روز دوم سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر در پردیس سینمایی ملت برای اهالی رسانه و منتقدان با نمایش دو فیلم از بخش نگاه نو، یک باکس مستند و کوتاه، و فیلم تازه و متفاوت مرتضی فرشباف همراه بود.
این روز ابتدا با خبرها و شایعاتی از تغییرات احتمالی در جدول جشنواره فیلم فجر شروع شد. در خبرهایی غیررسمی گفته میشد فیلم مجید مجیدی و نیز «روز صفر» سعید ملکان که از اولین روز اکران مردمی به دلیل نقص در تهیه نسخه نهایی جا مانده بود به جشنواره نمیرسند و قرار است فیلم عنکبوت ابراهیم ایرج زاد به جدول اضافه شود. این خبر زمانی جدیتر به نظر میرسید که در سالن حوزه هنری فیلم «عنکبوت» که آخرین فیلم رزرو جدول اصلی جشنواره است در سانسهای فوقالعادهی نمایش قرار داشت.
اما پیگیری ایسنا حاکی از آن بود که طبق وعده سازندگان فیلم «خورشید»، جدیدترین ساخته مجیدی تا روز ۱۴ بهمن حتما به جشنواره خواهد رسید و سعید ملکان هم با عذرخواهی از مخاطبانش اعلام کرد فیلمش آماده است و برای خریداران بلیت روز اول، سانس فوق العاده خواهد گذاشت.
دبیر جشنواره هم با تایید اینکه از هر پنج فیلم رزرو بخش سودای سیمرغ نسخه دیسیپی خواسته شده تا در صورت لزوم آماده باشند تاکید کرد، «نمایش فیلمهای رزرو با درخواست مکتوب تهیه کننده فقط در سالن رسانه میتوانند اکران شوند.» البته پیشتر هم گفته شده بود که در صورت جابجایی، فیلمهای رزرو به ترتیب اولویت وارد جدول میشوند.
اما از این خبرها که گذر کنیم به فیلمهای نمایش داده شده در سینمای رسانهها میرسیم که غافلگیریهایی را هم برای بعضی منتقدان و خبرنگاران با خود داشتند.
شاید بیراه نباشد اگر اتفاق مهم دو روز اول جشنواره را فیلم «شنای پروانه» محمد کارت بدانیم که بعد از ساخت چند فیلم کوتاه و مستند، اولین تجربه بلند سینمایی خود را در این دوره با تهیهکنندگی رسول صدرعاملی که در این روز غایب هم بود، رونمایی کرد؛ فیلمی که تقریبا بیشتر بازیگرانش نقشهایی متفاوت نسبت به دیگر کارهایشان جلوی دوربین ایفا کردند تا ورژنهای مختلف «لات» مسلکی را با بازی امیر آقایی، جواد عزتی، پانتهآ بهرام و علی شادمانفر ببینیم.
پانتهآ بهرام که از لحظه تمام شدن نشست پرسش و پاسخ فیلم، ویدیویی کوتاه از صحبتهای او در فضای مجازی پخش شده با سر تراشیده در دقایقی کوتاه از این فیلم بازی کرده تا پس از سمیرا حسن زاده در «سه کام حبس»، دومین بازیگر زنِ سرتراشیدهی جشنواره امسال باشد.
از اتفاقهای جالب دیگر این فیلم حضور جواد عزتی و همسرش مهلقا باقری در نقش یک زوج است که همراهیشان هم شرایط راحتتری را برای نشان دادن رابطه این زن و شوهر در فیلم فراهم کرده و هم اینکه همبازی شدن دو همسر در سینمای ایران به این شکل خیلی زیاد تکرار نشده است.
امیر آقایی، بازیگر معمولا جتلمن یا به قول خودش شَقّ و رقّ سینما هم همانطور که از ویدیوهای منتشر شدهاش برمیآید نقش «گنده لاتی» را بازی کرده که گریمش خیلی شبیه یکی از اشرار معروفی است که چند سال قبل دستگیر شد. او میگوید برای رسیدن به این نقش خیلی لازم نبوده تحقیق میدانی کند و همین که چیزهایی از گذشتهاش را به یاد میآورد کافی بود.
«شنای پروانه» اگرچه به لحاظ فیلمنامه و بازیها مورد توجه قرار گرفت و نشست رسانهای آن هم شلوغترین نشست دو روز اول جشنواره بود و با تشویقهای مکرر همراه شد اما صحنههای خشونتآمیزی هم داشت که باعث ناراحتی و فشار جسمی به بعضی تماشاگران دارای سابقه بیماری قلبی شد. گرچه میزان خشونت این فیلم اصلا به پای «سه کام حبس» سامان سالور که فیلم افتتاحیه جشنواره بود نمیرسد.
اما فیلم دوم سینمای رسانهها اولین ساخته بهرنگ دزفولی زاده بود که مسئلهای مهم از جامعه ناشنوایان را پیرنگ اصلی قصه خود کرده بود. «بی صدا حلزون» در پس ماجرای اصلی خود مشکلات و دغدغهها و زوایای پنهانی از افراد ناشنوا را نشان داد که برای بسیاری از تماشاگران و حتی بازیگران فیلم، پیشتر غریب و ناآشنا بود.
هانیه توسلی در نقش یک زن نیمه شنوا تمرینهای زیادی را برای نوع تکلم و آوای خود در این فیلم پشت سر گذاشته و میتوانست یکی از شانسهای نامزدی سیمرغ بهترین نقش اول بازیگر زن باشد، اما همانطور که خودش هم با کمی افسوس بیان کرد، «بی صدا حلزون» در بخش مسابقه سینمای ایران نیست و به همین دلیل به جز فیلمنامه و کارگردانی بخش دیگری از آن داوری نمیشود. این مسئله گویا مورد انتقاد دزفولی زاده هم هست چرا که از خبرنگاران خواست در احقاق حق برای فیلمش او را همراهی کنند.
نشست رسانهای این فیلم که با بیش از ۳۰ دقیقه تاخیر شروع شد، با همراهی دو فرد مسلط به زبان اشاره برگزار شد که در بخشی کوتاه تحسین حاضران از بازی کودک ناشنوای فیلم را به او منتقل کردند.
از اتفاقهای ویژه این نشست، نوشته مکتوب یک خبرنگار بود که پس از انتقاد چند نفر درباره نوع نگاه فیلمساز در بیان مشکلات و دغدغههای ناشنوایان گفته بود، چند سالی را با ضعف شنوایی عمر گذرانده و در عین حال به عنوان خبرنگار سینمایی هم کار میکرده و از وقتی پروتز گذاشته و بخشی از مشکلش حل شده شرایط بهتری دارد و به همین دلیل خیلی از مسائل فیلم را درک میکند.
و در آخر به سومین فیلم روز دوم جشنواره در پردیس ملت میرسیم که پیش از مستند قصه دختران فروغ و فیلم کوتاه دابر نمایش داده شد.
«تومان» فیلمی طولانی با تایم حدود دو ساعت و ربع است که تازه از رافکاتهای بیش از سه ساعت درآمده و مرتضی فرشباف، کارگردانش، زمان آن را مناسب میداند.
او که قبلاً فیلم بهمن را ساخته، در این فیلم از چند بازیگر تئاتری هم استفاده کرده تا یک قصه جوانانه را با قمار و شرطبندی و ساختاری تازه در کارش تعریف کند.
فیلم «تومان» چند سکانس از مسابقات فوتبال با گزارشگری فردوسی پور، خیابانی و سرهنگ علیفر دارد که علاوه بر شوخی کوتاهی با علیفر، نشانهای است بر اینکه عادل فردوسی پور خیلی بیشتر از گزارشگران دیگر فوتبال مورد علاقه سینماییهاست، چون در یکی دو فیلم دیگر جشنواره هم که صحنهای از یک مسابقه فوتبال پخش میشد بازیهایی انتخاب شده بودند که فردوسیپور گزارشگرش باشد.
فیلم فرشباف که با وجود طولانی بودن، تا آخر تقریباً تمام تماشاگرانش را در سالن نگه داشت، نشستی بیحاشیه و نسبتا خلوت را در ساعت پایانی روز دوم جشنواره تجربه کرد.