تاریخ: 14:53 :: 2021/11/09
بخشش یک اعدامی پس از ۲۰ سال

وقتی دیدم خواستگارم دست‌بردار نیست، از برادرم و شوهرخواهرم خواستم تا با او صحبت کنند. به آنها گفتم در این ماجرا وساطت و خواستگارم را راضی کنند که قید ازدواج با من را بزند و دست از سرم بردارد.

وقتی دیدم خواستگارم دست‌بردار نیست، از برادرم و شوهرخواهرم خواستم تا با او صحبت کنند. به آنها گفتم در این ماجرا وساطت و خواستگارم را راضی کنند که قید ازدواج با من را بزند و دست از سرم بردارد.

برادرزن و داماد ۲۰ سال قبل وقتی برای گفت‌وگو با خواستگار سمج دختر خانواده به سراغ او رفتند، وی را در یک درگیری به قتل رساندند و از آن زمان در زندان بودند تا اینکه اولیای دم تصمیم گرفتند از قصاص آنها بگذرند.

روزنامه «همشهری» در ادامه نوشت: ماجرای این جنایت به دوازدهم دی‌ماه سال ‌۸۰ برمی‌گردد. آن روز درگیری هولناکی در یکی از خیابان‌های تهران رقم خورد که در جریان آن مردی میانسال جانش را از دست داد.

وقتی مأموران پلیس به محل حادثه رسیدند، شاهدان گفتند که دو مرد جوان را دیده‌اند که با مقتول درگیر شده و پس از آنکه او بی‌حال روی زمین افتاده، فرار کرده‌اند.

در ادامه مشخص شد که مقتول به‌دلیل خفگی جانش را از دست داده است و تحقیقات کارآگاهان خیلی زود به شناسایی عاملان این جنایت منجر شد.

یافته‌های کارآگاهان حکایت از این داشت که عاملان جنایت مردی جوان به نام امیر و دامادشان به نام منوچهر هستند و مقتول نیز خواستگار خواهر امیر بوده است. امیر و منوچهر فراری شده بودند و مأموران در ادامه سراغ خواهر امیر رفتند.

او گفت: مقتول خواستگارم بود اما اختلاف سنی زیادی با من داشت و بزرگ‌تر از من بود. می‌دانستم به‌دلیل همین اختلاف سنی خانواده‌ام با این ازدواج مخالفت خواهند کرد. برای همین به او جواب رد دادم اما خواستگارم دست‌بردار نبود. او علاقه زیادی به من داشت و اصرار به ازدواج می‌کرد.

وی ادامه داد: وقتی دیدم خواستگارم دست‌بردار نیست، از برادرم و شوهرخواهرم خواستم تا با او صحبت کنند. به آنها گفتم در این ماجرا وساطت و خواستگارم را راضی کنند که قید ازدواج با من را بزند و دست از سرم بردارد.

وی گفت: برادر و شوهرخواهرم روز حادثه به مقابل خانه خواستگارم رفتند که با او صحبت کنند اما نمی‌دانم چه شد که ماجرا به درگیری و قتل خواستگارم ختم شد.

با دستور قاضی جنایی، دختر جوان به اتهام معاونت در قتل بازداشت شد و طولی نکشید که مأموران داماد و برادرزن را به اتهام مشارکت در قتل عمدی بازداشت کردند. امیر درباره جزئیات درگیری مرگبار گفت: وقتی خواهرم از من و دامادمان خواست وساطت کنیم و با خواستگارش حرف بزنیم، قبول کردیم. در آن زمان حتی یک درصد هم فکر نمی‌کردیم که پایان این وساطت، جنایت باشد. قرارمان این بود که به خواستگارش بگوییم ما مخالف این وصلت هستیم و او را راضی کنیم دست از سر خواهرم بردارد. به همین دلیل روز حادثه به مقابل خانه وی رفتیم. مرد میانسال وقتی صحبت‌های ما را شنید، شروع کرد به داد و فریاد کردن. من و شوهرخواهرم ترسیدیم که همسایه‌ها صدای او را بشنوند و با ما درگیر شوند. به همین دلیل با دستانمان دهان مرد میانسال را گرفتیم اما همین کار ما سبب شد که او دچار خفگی شود و جانش را از دست بدهد.

امیر ‌می‌گفت که او و دامادشان به خواسته خواهرش سراغ خواستگار سمج رفته بودند، در این شرایط آنها به همراه دختر جوان بازداشت و مدتی بعد در دادگاه پای میز محاکمه رفتند.

قضات دادگاه پس از محاکمه متهمان، داماد و برادرزنش را به جرم مشارکت در قتل عمدی به قصاص و دختر جوان را به اتهام معاونت در قتل به ۱۵ سال زندان محکوم کردند. قضات دیوان‌عالی کشور نیز مهر تأیید بر این حکم زدند و پرونده به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران فرستاده شد.

سال‌ها از زمان جنایت گذشته بود و در همه این مدت، قاتلان در زندان بودند اما به دلایل مختلفی از جمله عدم‌ حضور اولیای دم، اجرای حکم قصاص آنها به تعویق می‌افتاد و همین باعث شد که ۲۰ سال بلاتکلیف در زندان بمانند. در این شرایط بود که مسئولان اجرای احکام دادسرا برای گرفتن رضایت اولیای دم به تکاپو افتادند و جلسه صلح و سازش در شعبه سوم اجرای احکام برگزار شد تا اینکه سرانجام اولیای دم بعد از ۲۰ سال اعلام کردند که در صورت پرداخت ۲۵۰ میلیون تومان از سوی هر یک از قاتلان، از قصاص صرف‌نظر می‌کنند. آنها گفتند که برای آرامش روح مقتول قصد دارند از این پول در امور خیریه و کمک به نیازمندان استفاده کنند. با مطرح‌شدن این شرط و پذیرش آن از سوی قاتلان، آنها از چوبه دار فاصله گرفتند و فرصت زندگی یافتند. هم‌اکنون خانواده قاتلان در تکاپو هستند تا با کمک خیرین مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان را فراهم کنند تا آنها بتوانند بعد از گذشت ۲۰ سال از زندان آزاد شوند.

 

منبع: عصر ایران

 

 

برچسب ها: , ,