فارین افرز گزارش داد
تاریخ: 16:11 :: 2020/10/19
ترکیه بازی خطرناکی را در مناقشه آذربایجان و ارمنستان آغاز کرده است

درمنطقه ناگورنو-قره‌باغ تنش‌های منطقه‌ای با رقابت‌های جهانی گره خورده‌اند و مداخله ترکیه در منطقه ناگورنو ـ قره‌باغ آشکارترین چالشی است که آنکارا متوجه نفوذ روسیه در ‌کشورهای عضو شوروی سابق کرده است.

نشریه آمریکایی فارین افرز در مقاله‌ای به قلم جفری مانکوف عضو پژوهشی برجسته مؤسسه مطالعات راهبردی دانشگاه دفاع ملی آمریکا نوشت: منطقه ناگورنو ـ قره‌باغ و مناطق پیرامونی طی سال‌های اخیر شاهد خشونت‌های ادواری بوده‌اند، اما نبرد جاری شدیدترین نبرد از زمان انعقاد آتش‌بس میان ارمنستان و آذربایجان در سال ۱۹۹۴ به شمار می‌رود. عوامل سیاسی داخلی در هر دو کشور مانع مصالحه و سازش هستند. بستر بین‌المللی پیرامون منازعه در منطقه ناگورنو ـ قره‌باغ نیز دستخوش تغییر شده و تلاش‌ها جهت حل‌وفصل مسالمت‌آمیز مناقشه را پیچیده‌تر ساخته است. به خصوص، مداخله پررنگ‌تر ترکیه در منازعه‌ای که در آن روسیه از دیرباز بازیگر غالب به شمار می‌رود، می‌تواند به طرفین اصلی ــ به ویژه آذربایجان ــ انگیزه دهد تا به نبرد ادامه دهد و جبهه جدیدی در رقابت میان ترکیه و روسیه بگشاید، رقابتی که پیشاپیش سوریه، لیبی، و تا حدود کمتری اوکراین را در کام خود فرو برده است.


مخاطبان گرامی، محتوا و ادعاهای مطرح‌شده در این گزارش، صرفاً جهت تحلیل و بررسی رویکردها و دیدگاه‌های اندیشکده‌های غربی منتشر شده است و ادعاها و القائات احتمالی این مطالب هرگز مورد تأیید مشرق نیست.


شعله‌ور شدن خاکستر سرد منازعه

فارین افرز می‌نویسد: منشأ منازعه ناگورنو ـ قره‌باغ را می‌توان در تصمیم کرملین مبنی بر ایجاد یک منطقه عمدتاً ارمنی در درون آذربایجان در دوران شوروی جستجو نمود. در اواخر دهه ۱۹۸۰ که مسکو از محدودیت‌ها در خصوص جابجایی‌های جمعیتی کاست، ارمنی‌ها خواستار انتقال مالکیت منطقه ناگورنو ـ قره‌باغ به ارمنستان شدند. مسکو با این درخواست‌ها مخالفت کرد و چند سال بعد که شوروی از هم فروپاشید، جنگی تمام و عیار میان ارمنستان و آذربایجان درگرفت که حدود ۳۰۰۰۰ کشته و بیش از یک میلیون آواره از خود بجای گذاشت. در شرایطی که آذربایجان در طول بخش اعظم جنگ تحت هدایت ابوالفضل ایلچی‌بیگ ملی‌گرای پان‌ترک قرار داشت، نیروهای روسی عمدتاً از ارمنستان حمایت می‌کردند. برقراری آتش‌بس با میانجی‌گری روسیه در ماه مه ۱۹۹۴ موجب توقف جنگ شد، اما مناقشه همچنان به قوت خود باقی ماند: در حال حاضر، ناگورنو ـ قره‌باغ و هفت منطقه پیرامون آن تحت کنترل ارمنستان قرار دارند، اما آذربایجان معتقد است این منطقه به صورت غیرقانونی اشغال شده است. اگرچه منطقه ناگورنو ـ قره‌باغ معمولاً در غرب چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد، اما شاید خطرناک‌ترین نقطه در منطقه اوراسیا در دوران پساشوروی باشد.

درگیری‌های هفته گذشته را نمی‌توان اولین مورد از زمان برقراری آتش‌بس در سال ۱۹۹۴ دانست. تیراندازی پراکنده در محل خط تماس امری معمول قلمداد می‌شود. در ماه آوریل ۲۰۱۶، آذربایجان در قالب یک حمله چند نقطه راهبردی را تصرف کرد و حدود ۲۰۰ نفر در اثر این حمله کشته شدند. اگرچه مسکو پس از چند روز توانست دولت‌های دو کشور را نسبت به ازسرگیری مجدد آتش‌بس متقاعد کند، اما درگیری مذکور هشداری بود مبنی بر اینکه وضعیت موجود ــ که از سال ۱۹۹۴ به بعد پابرجا بود ــ در معرض خطر فروپاشی قرار دارد. درگیری در امتداد خط تماس بار دیگر در اوائل ماه جولای ۲۰۲۰ اتفاق افتاد و موجب افزایش تنش‌ها و انتظارات مبنی بر وقوع نزاع‌های بیشتر شد.

درگیری جاری برخلاف موارد قبلی ممکن است موجب تغییر چشمگیر وضعیت موجود شود. باکو و ایروان هر دو تحت فشارهای فزاینده قرار دارند. در ارمنستان، دولت نخست‌وزیر نیکول پاشینیان ــ که در جریان قیام مردمی سال ۲۰۱۸ به قدرت رسید، قیامی که روسیه عمدتاً مخالف آن بود ــ نگران آن چیزی است که رویکرد دمدمی‌مزاج روسیه در حمایت از وضعیت موجود می‌پندارد. علیرغم برخی علائم اولیه مبنی بر استقبال پاشینیان از یک راه‌حل توافقی، وی موضع سخت‌تری اتخاذ کرده و خواستار الحاق رسمی منطقه ناگورنو ـ قره‌باغ به خاک ارمنستان شده است.

در آذربایجان، رکود اقتصادی و سرخوردگی ناشی از حاکمیت خودکامه رئیس‌جمهور الهام علی‌اف موجب نارضایتی مردم شده است. باکو که بازنده اولین جنگ میان دو کشور بود، در خصوص بازگشت منطقه ناگورنو ـ قره‌باغ به خاک آذربایجان فراخوان عمومی داده تا بدین طریق حمایت ملی‌گراها را جلب کند، اما این خطر وجود دارد که افکار عمومی در این خصوص از دولت پیشی بگیرند. در جریان درگیری تابستان جاری، معترضان به ساختمان پارلمان در شهر باکو حمله کردند و خواستار جنگ با ارمنستان شدند.

تا به اینجای نبرد، آذربایجان به دو شهر فضولی و جبرئیل در مناطق تحت اشغال ارمنستان در خارج از ناگورنو ـ قره‌باغ یورش برده است. هموار بودن زمین در این مناطق موجب تسهیل عملیات‌های تهاجمی شده است. اکثریت جمعیت آذربایجانی در جریان جنگ در دهه ۱۹۹۰ از این مناطق گریختند و ایروان طی سال‌های اخیر اسکان ارمنستانی‌ها در این مناطق را آغاز کرده است. با اینکه این دو منطقه جمعیت ناچیزی را در خود جای داده‌اند، اما ادامه تهاجم آذربایجان به منطقه ناگورنو ـ قره‌باغ می‌تواند موجی از پناه‌جویان را در مقیاس صدها هزار نفری رقم بزند.

در خط مقدم امپراتوری

برخلاف بسیاری دیگر از منازعات دیرپا در شوروی سابق، مناقشه ناگورنو ـ قره‌باغ تقریباً بطور کامل دارای بازیگران محلی است. روسیه مهم‌ترین بازیگر بیرونی به شمار می‌رود، اما این کشور از توانایی محدودی جهت مدیریت منازعه برخوردار است، چه برسد به اینکه بخواهد منازعه را کنترل کند.

روسیه بیش از ۵۰۰۰ سرباز در ارمنستان دارد که ارمنی‌ها آنها را به عنوان ضامن امنیت خود تحمل می‌کنند. مسکو اگرچه در طول منازعه طرف ارمنستان را گرفته است، اما با آذربایجان نیز رابطه برقرار کرده و تأمین‌کننده اصلی سلاح هر دو کشور است. در پی کاهش علاقمندی غرب به نفت و گاز آذربایجان و نگرانی فزاینده نسبت به حاکمیت خودکامه علی‌اف و به تبع آن بدتر شدن روابط میان طرفین، روسیه بیش از پیش به سمت باکو متمایل شده است.

با اینکه مسکو ابتکار عمل را در میدان در دست ندارد، اما هر دو طرف می‌دانند که هرگونه حل‌وفصل منازعه تنها با حمایت روسیه امکان‌پذیر است. در جریان نبردهای پیشین (از جمله در ماه جولای)، مقامات روسیه نقش مفیدی در برقراری آتش‌بس موقت ایفا کردند. در حال حاضر، روسیه علاقه چندانی به گسترش منازعه ندارد، زیرا در صورت گسترش منازعه شاید مجبور شود در خصوص میزان عمل به تعهداتش در قبال ارمنستان و تخصیص منابع بیشتر به قفقاز جنوبی آنهم در شرایطی که در جبهه‌های گوناگونی حضور دارد، تصمیمات سخت و دشواری اتخاذ کند.

ورود ترک‌ها

در ادامه این گزارش آمده است: اگرچه روسیه تنها دلال قدرت در منطقه به شمار می‌رود، اما یک قدرت بیرونی دیگرِ دارای پیوندهای تاریخی با منطقه نیز بطور فزاینده‌ای به دنبال آن است که پیامد منازعه را شکل دهد. ترکیه در جریان جنگ اول در دهه ۱۹۹۰ جانب آذربایجان را گرفت و دو کشور پیوندهای قومی و فرهنگی نزدیکی با یکدیگر دارند. مفسران و مقامات ــ اکثراً ترک ــ این روابط را در قالب عبارت «یک ملت، دو کشور» توصیف می‌کنند. با این حال، تا همین اواخر، مداخله ترکیه در منازعه نسبتاً محدود بود. اما از آنجا که ترکیه تحت زمامداری رئیس‌جمهور رجب طیب اردوغان یک موضع جسورانه‌تر در خاورمیانه و شرق مدیترانه اتخاذ کرده است، این کشور در زمینه حمایت از آذربایجان نیز صراحت بیشتری از خود نشان می‌دهد.

ترکیه طی یکسال گذشته طیف گسترده‌ای از تسلیحات از قبیل پهپاد، موشک، و تجهیزات جنگ الکترونیکی به آذربایجان فروخته است. پس از آغاز نبرد در منطقه ناگورنو ـ قره‌باغ، ترکیه همچنین قویاً از آذربایجان حمایت سیاسی به عمل آورد. اردوغان اعلام کرد ترکیه «در کنار دوستان و برادران آذربایجانی خود می‌ماند» و خواستار آن شد که ارمنستان «قلمرو اشغالی» را فوراً بازگرداند. احزاب مخالف اصلی در ترکیه در کنار حرب حاکم عدالت و توسعه با صدور قطعنامه‌ای اقدامات ارمنستان را محکوم کردند. ترکیه بارها مزدوران سوری را به آذربایجان گسیل داشته و ارمنستان طی هفته جاری مدعی شد که یکی از جنگنده‌هایش توسط یک فروند هواپیمای اف ـ ۱۶ ترکیه سرنگون شده است (ترکیه این ادعا را رد می‌کند).

بازی خطرناک ترکیه در مناقشه آذربایجان و ارمنستان

افزایش مداخله ترکیه در منطقه ناگورنو ـ قره‌باغ بازی خطرناکی است. در قفقاز جنوبی، حمایت قوی ترکیه می‌تواند باکو را ترغیب کند تا یک موضع آشتی‌ناپذیر اتخاذ کرده و در برابر درخواست‌ها جهت برقراری آتش‌بس و حفظ وضعیت موجود سابق مقاومت کند. به ویژه با توجه به قتل‌عام ارمنی‌ها به دست قوای عثمانی در جریان جنگ جهانی اول، مداخله ترکیه می‌تواند منازعه را به یک نزاع وجودی نزد عموم مردم ارمنستان تبدیل کند.

روابط میان روسیه و ترکیه علیرغم رقابت پساامپراتوری میان دو کشور شکوفا شده است. اما مداخله ترکیه در منطقه ناگورنو ـ قره‌باغ آشکارترین چالشی است که آنکارا متوجه نفوذ روسیه در کشورهای عضو شوروی سابق کرده است. روسیه از سلطه خود بر این کشورها به شدت حراست می‌کند. حتی اگر روسیه به محدودسازی نبرد میان ارمنستان و آذربایجان متعهد بماند، حضور همزمان نیروهای روسیه و ترکیه در بسیاری دیگر از مناطق دنیا فرصت‌هایی را جهت تشدید منازعه در اختیار مسکو می‌گذارد. در حقیقت، مداخله مستقیم ترکیه در منطقه ناگورنو ـ قره‌باغ موجب افزایش مخاطرات نه تنها در قفقاز جنوبی، بلکه در همه مناطقی می‌شود که آنکارا و مسکو در آنجا با یکدیگر اختلاف‌نظر دارند. این دو کشور در حال حاضر حامی طرفین مخالف در منازعات جاری در سوریه و لیبی هستند و عوامل نیابتی‌شان در آنجا گهگاه با یکدیگر درگیر می‌شوند. این دو در منطقه بالکان و اوکراین نیز از جاه‌طلبی‌های متفاوت برخوردارند. آنکارا احتمالاً مداخله در ناگورنو ـ قره‌باغ را به مثابه یک ابزار چانه‌زنی نه تنها در قفقاز، بلکه در رقابت فراگیرتر خویش با مسکو می‌پندارند. مداخله مزدورانی که ترکیه از سوریه به منطقه فرستاده است، حکایت از آن دارد که این بار منازعه ناگورنو ـ قره‌باغ شاید به قفقاز جنوبی محدود نشود.

روسیه به دنبال آتش‌بش و عدم درگیری

این نشریه آمریکایی در پایان مقاله خود آورده است: ازسرگیری نبرد در منطقه ناگورنو ـ قره‌باغ و اطراف آن به هیچوجه غیرمنتظره نبود. اما با توجه گستره نبردهای جاری، نقش پررنگ‌تر ترکیه، و احتمال سرایت منازعه به دیگر مناطق مورد مناقشه، مخاطرات به میزان قابل توجهی افزایش یافته‌اند. در حال حاضر، روسیه ظاهراً در مواجهه با گستره نبرد و نقش ترکیه در آن غافلگیر شده و از همه طرفین خواسته تا از شدت منازعه بکاهند. مسکو به لطف موفقیت اخیر خود در زمینه برقراری رابطه با باکو، تمایلی به جانب‌گیری یا مداخله مستقیم ندارد. روسیه تنها قدرت بیرونی است که بواسطه جایگاهش این توان را دارد که طرفین را وادار به بازگشت به میز مذاکره کند. مداخله ترکیه تهدیدی برای نقش میانجی‌گرانه سنتی روسیه است، اما مسکو هنوز از اهرم فشار مالی و سیاسی قابل توجهی جهت متوقف ساختن نبرد برخوردار است. روسیه باید چنین کاری را صورت دهد، حتی اگر در نهایت بازگشت از لبه پرتگاه به باکو و ایروان بستگی داشته باشد.